اطلاعیه
کاربر عزیز
توجه فرمایید: امروز آخرین فرصت استفاده از کد تخفیف پاییزی است؛ این آخرین تخفیف پیش از افزایش قیمت خواهد بود.
پیشنهاد میکنیم با استفاده از کد
paeez
همین امروز خرید خود را انجام دهید تا از افزایش قیمت جلوگیری کنید.
مدیریت نایت مووی
تیری، پدری با اختلالات ذهنی مادرزادی است و دختری به نام لوس دارد. عشق این پدر و دختر، آن دو را به یکدیگر پیوند داده و سدی شکستناپذیر از عشق ساخته است. این پیوند محکم ادامه دارد تا روزی که لوسِ ششساله به مدرسه میرود و متوجه تفاوت پدرش با دیگران میشود.
زمانی که مادر هانا سوِنسِن (با بازی سوئینی)، یعنی دلورس (با بازی نیون)، در جستجوی خانهای برای خواهرش، میشل (با بازی اتکینز)، به طور ناگهانی با جسد صاحبخانهای که از مشتریان دائمی کافه «کوکی جار» بود، روبهرو میشود، هانا بیشتر از هر کس دیگری غافلگیر و شوکه میشود.
پیر نوجوان ۱۳ سالهای است که پس از مرگ ناگهانی مادرش به مزرعه پدرش بازمیگردد. او که در مدرسه مورد آزار و اذیت قرار میگیرد، در علاقه خود به اسکیتبورد پناه میگیرد. در این مسیر، با یک غریبه که خود نیز اسکیتباز سابق است، آشنا میشود. این دو نفر با کمک یکدیگر سعی در بازسازی زندگی خود دارند.
یوناتان، کارشناس ساعت، با یک کلاهبردار به نام اریک شریک میشود و شیفته زندگی او میگردد. وقتی سارقی به نام "جو" به سفارش اریک، پنج نقاشی را از موزهای در پاریس میدزدد، هر سه نفر درگیر اتفاقات خطرناکی میشوند. این داستان واقعی نشان میدهد که یک سرقت بزرگ کار افراد آماتور نیست.
آنتوان که در حومه پاریس زندگی میکند، به طور تصادفی در اپرای گارنیه متوجه استعداد ذاتی خود در خوانندگی میشود. او برای ادامه این راه و فراگیری آموزشهای لازم، مجبور است حقیقت را از خانواده و دوستان خود پنهان کند.
داستان دربارهٔ خانوادهٔ مورل است؛ خانوادهای که در آن دو نوجوان و یک کودک هفتساله، پدر و مادر خود را به ستوه آوردهاند. یک روز صبح، تمام اعضای این خانواده، پس از بیدار شدن از خواب، خود را در بدن یکدیگر مییابند.
روشهای پیشرو و انسانی فانون در بیمارستان بلیدا با انتقادهای زیادی روبهرو میشود. نوع رفتار دلسوزانه او با بیماران، خشم کارکنان را برمیانگیزد. در این میان، رمضان، یکی از اعضای جبهه آزادیبخش ملی (FLN)، فانون را جذب میکند. پس از آن، او و همسرش، جوزی، به مبارزات استقلال الجزایر میپیوندند.
در اواخر قرن نوزدهم میلادی، در کشور فرانسه، معلمی اهل پاریس به نام لوئیز ویولت، برای انجام ماموریتی به مناطق روستایی فرانسه اعزام میگردد. او موظف است تا نظام آموزشی رایگان، اجباری و غیرمذهبی جمهوری را در آن مناطق برقرار نماید.
سوزان پس از یک تصادف رانندگی، حضانت سه فرزندش را از دست میدهد. او چارهای جز این ندارد که به دنبال درمان در یک مرکز ترک الکل برود. به محض ورود، با آلیس و دایان، دو زن با شخصیتهای قوی، آشنا میشود. دنیس، یک مربی ورزشی، تلاش میکند آنها را برای یک هدف مشترک دور هم جمع کند: شرکت در رالی صحرای مراکش. او به صبر و مهارتهای آموزشی زیادی نیاز دارد تا این تیم بعید را برای رسیدن به هدفشان آماده کند.
برنادت پس از سالها تلاش پنهانی برای انتخاب همسرش به عنوان رئیس جمهور، انتظار داشت که در نهایت به موقعیتی که لیاقتش را دارد در کاخ الیزه دست یابد. اما این اتفاق نیفتاد و ...
در آیندهای نزدیک، مکس و دخترش رباتهای سرقتی را در بازار سیاه میفروشند. بعد از آخرین نقشهشان، مکس حضانت دخترش را از دست میدهد و مجبور میشود به آخرین رباتی که دزدیده، یعنی T-O، تکیه کند. T-O آماده است تا برای کمک به او هر کاری انجام دهد.
اوا، رقصنده ای است که اکنون روی ویلچر می نشیند و قادر به راه رفتن نیست. هنگامی که دوستش سوفی قبل از کریسمس یک تقویم قدیمی چوبی عتیقه را به او می دهد، متوجه می شود که هر پنجره حاوی یک شگفتی است که در زندگی واقعی عواقبی را برایش ایجاد می کند...
داستان در دهه ۱۹۵۰ میلادی در فرانسه و در نزدیکی رودخانه آرام مارن اتفاق میافتد. زندگی فرانسوا، پسربچهای رویاپرداز و بسیار خلاق، وقتی تغییر میکند که پدرش تصمیم میگیرد در باغ خانه یک قایق بسازد. این کار آغاز ماجراجویی بزرگ خانواده میشود؛ پروژهای مشترک برای ساختن قایقی که آنها را به سوی سفری میان واقعیت و رویا خواهد برد.
این فیلم، داستان حماسی سربازان خارجی را روایت میکند که در ماه مارس سال ۱۹۴۵ میلادی، در جنگهای خونین برای دفاع از خاک فرانسه شرکت کردند. با این حال، پس از شکست در برابر نیروهای ژاپنی، این سربازان شجاع در دل جنگلهای انبوه گرفتار شدند و سفری پر از رنج و مشقت را برای فرار آغاز کردند.
این داستان واقعی زندگی مردی است که کودکی خود را در فضایی پر از خشونت و بیمحبتی گذراند. با این حال، او با وجود تمام این مشکلات، توانست در دنیای کسبوکار به یک متخصص برجسته در زمینه شبکهسازی تبدیل شود. او مسیر موفقیت خود را از پایینترین سطح آغاز کرد و به بالاترین جایگاه دست یافت. روایت زندگی او به ما این پیام را میدهد که در مسیر زندگی، هیچ مانعی وجود ندارد که غیرقابل عبور باشد.
تیان، پسری دوازده ساله، به دلیل نمرات ضعیف مدرسهاش به خانه مادربزرگش فرستاده میشود. او که در کوههای مرموز چین و به دور از شهر زندگی میکند، به طور پنهانی با یک پاندای جوان به نام «ماه» دوست میشود. این آشنایی، سرآغاز یک ماجرای باورنکردنی است که قرار است زندگی او و خانوادهاش را برای همیشه تغییر دهد.
ابراهیم، فوتبالیست جوان ۱۸ ساله، در حال آماده شدن برای امضای اولین قرارداد حرفهایاش در باشگاه لیون است، اما با ورود یک مدیر برنامهی خارجی قدرتمند، او و پسرعمویش مجبور به رقابت با زمان در بازار نقل و انتقالات میشوند.