داستان، درام عاشقانهای است که در محیطی خاص (آسانسور یک هتل) اتفاق میافتد. تضاد بین موقعیت اجتماعی دو شخصیت اصلی (پسر آسانسور سوار و معشوقه سرمایهگذار) و انتخابهای دشوار زندگی، از جمله مواردی است که در این داستان به تصویر کشیده میشود.
زندگی پس از فارغالتحصیلی برای دو جوان، با چالشهای بزرگی همراه میشود. رابطه از راه دور و تعهدات شغلی، آنها را در مسیرهایی متفاوت قرار میدهد. با افزایش فاصلهی فیزیکی و عاطفی، دیدگاههایشان نسبت به تجربیات مشترکشان از هم دور میشود و این امر، پیوند عمیق آنها را به آزمون میگذارد.
دو دوست که خاطره یک جنایت گذشته آنها را آزار میدهد، خود را در یک فروشگاه رفاه همراه با غریبههایی گرفتار میبینند، جایی که ارواح رها شده در کمین قربانیان خود هستند.
یک فرد عارف که امیدوار است از قدرتهای غیبی خود سود ببرد، به یک انجمن مخفی میپیوندد و در حالی که جایگاه خود را در دنیای زیرین پیدا میکند، باید با تاریکی درون خود روبرو شود.
در دوران اشغال اسپانیا، کشیشی به نام پدر سورن مالاری در قرن نوزدهم زندگی میکرد. داستان زندگی او حکایتی غمانگیز و هولناک از سقوط به جنون است. گفته میشود مالاری برای کمک به مادر بیمار خود، دست به قتل ۵۷ نفر زده است.
GG، مخفف "بازی خوب"، داستان ست، یک گیمر مشتاق و مصمم را روایت میکند که در دنیای بازیهای ویدیویی غوطهور میشود و در حالی که با چالشهای مختلفی در خانواده خود روبرو است، به "بازیهای رقابتی گروهی" میپیوندد.
عشق جاودان مری به جان، با گذر زمان و تغییر اولویتهای جان، رنگ غم به خود میگیرد. تصادفی ناگوار، جان مری را میگیرد. اما امیدی دوباره، فرصتی برای بازگشت به گذشته و جبران اشتباهات به جان میدهد.
یک زوج متأهل دختری را که مدعی است فرزند شوهرشان است، به خانه خود میآورند. زن با دختر رابطه عاطفی عمیقی برقرار میکند، اما شوهر به دنبال رازگشایی از گذشته دختر است. رفتارهای مرموز و هویت نامشخص دختر، باعث ایجاد تنش در خانواده میشود.
زنی که از درمان سرطان خود امتناع میکند، به همراه همسر و بهترین دوستش راهی سفری جادهای در تاسمانی میشود تا پیش از مرگ، لیست آرزوهای خود را تکمیل کند.
وحشتناکترین اپیدمی که تا بحال مشاهده شده است تمام سئول را در بر گرفته است. مردم در برابر ویروسی که پخش می شود بی دفاع هستند و شمار مبتلایان روز به روز افزایش پیدا می کند…
یک دختر جوان در جریان جنگ جهانی دوم در فیلیپین سرگردان می شود و متوجه می شود که وظیفه او برای محافظت از مادرش که در حال مرگ است، با اعتماد اشتباه او به یک پری فریبنده و گوشتخوار پیچیده تر می شود...
یوری، یک زن زیبا پس از یک حادثه خودرو در دبیرستان، به جاذبه ارواح تبدیل شده است. حضور مداوم ارواح در زندگی یوری، همراه با ترس در میان افراد نزدیک به او، باعث شده است که خانوادهاش از او دور شود. او به هدف دور شدن از دیگران، خود را به دور از مردم قرار داده است...
ورونیکا (ایزابل دازا)، والری (زیبایی گونزالس) و ونوس (الیس جوسون) سه خواهر ماجراجو و گاهی شیطون هستند که کانال Vlog خود را دارند. آنها به همراه دوستانشان: ابی (آیکو کلیماکو)، جینا (سانشاین گارسیا) و لانی (آنالین بارو) تصمیم میگیرند برای تعطیلات به شهر «کلیملیمان» بروند...
هنگامی که جامعه به دلیل شیوع یک بیماری که قربانیان را به هیولاهای مرده تبدیل می کند از هم می پاشد، یک سرباز نخبه بازنشسته از زندان فرار می کند تا خانواده اش را پیدا کند...