دو افسر جوان پلیس در حین انجام یک بازجویی در ایست بازرسی ،مقداری پول نقد و اسلحه از اعضای یک باند مواد مخدر خطرناک ضبط می کنند و این اتفاق باعث می شود تا این باند در پی نابود کردن آنها باشند…
کلودیا، یک زن جوان تنهاست که در یک سوپرمارکت کار می کند. یک شب به دلیل پاره شدن آپاندیسش راهی بیمارستان می شود. در آنجا با مارتا، زنی که در تخت مجاور او بستری بود، آشنا می شود. مارتا تنها و با چهار فرزندش زندگی می کند. او اعتماد کلودیا را به دست می آورد. وقتی کلودیا از بیمارستان مرخص می شود تصمیم می گیرد سری به مارتا و خانواده اش بزند. او وقی با آنها است احساس آرامش می کند و...
ست گکو (جرج کلونی) و برادر کوچکترش (کوئنتین تارانتینو) پس از اینکه سرقت مسلحانه خونینی را در تگزاس انجام می دهند، تصمیمی دارند از مرز گریخته و وارد مکزیک شوند. آنها یک کشیش و دو فرزندش را گروگان می گیرند تا آنها را از مرز عبور دهند. آنها غروب آن روز و پس از عبور از مرز به یک کلوب می رسند که افراد مشکوکی در آنجا هستند. آنها تصمیم می گیرند شب را در آنجا سپری کنند اما پس از مدتی پی می برند که صاحبان آنجا عده ای خون آشام هستند و اکنون برای نجات جانشان بایستی با آنها مقابله کنند.
1 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 3 جایزه و نامزد دریافت 2 جایزه دیگر.
یک سرباز کهنهکار که در جنگ آسیب دیده و افلیج شده، به خانه بازگشته و با مصائب شکنجه آسای توانبخشی روبرو میشود. زمانی که از زبان پزشکان میشنود که دیگر قادر به راه رفتن نخواهد بود، به یکباره قدرت و شجاعت سرباز تبدیل به یأس و ناامیدی می شود...
1 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 12 جایزه و نامزد دریافت 5 جایزه دیگر.
از همان روزهای ابتدایی کودکی اش "لارا" وظیفه ای سخت اما مهم داشت.پدر و مادرش هر دو توانایی شنیدن و صحبت کردن نداشته و او باید برای ارتباط با دیگران صحبتهای آنها را به زبان اشاره ترجمه می کرد.با بالا رفتن سن به موسیقی علاقه مند شده و تبدیل به نوازنده موفق کلارنت می شود.در نهایت روزی می رسد که او باید بین خانواده و علاقه اش یکی را انتخاب کند و...
مارشلند در مورد یک قاتل بی بند و بار است. دو کارآگاه که در مورد تمام موضوعات با هم مخالفند نشانه هایی از مجرم را قبل از اینکه زنان جوان جانشان را از دست بدهند، می یابند...
بخاطر اختلال غیرعادی که در رشد سنی یک پسر افتاده ، او 4 برابر سریعتر از یک انسان معمولی رشد میکند ، وقتی که پسر وارد کلاس پنجم میشود ، ظاهر یک انسان 40 ساله را دارد...
«والتر فیلدینگ» و همسرش به دنبال یک خانه ی جدید هستند، اما توانایی مالی بالایی ندارند. طولی نمی کشد که آن ها با یک پیرمرد آشنا می شوند که یک خانه ی بزرگ کاخ مانند را با قیمتی ارزان به آن ها می فروشد. اما بعد از نقل مکان به خانه جدیدشان، این کاخ فرو می ریزد. با این حال آن ها نا امید نشده و تصمیم می گیرند دوباره آن را بسازند...