مامور گشت مرزی آمریکا،"چارلی اسمیت" می خواهد کار خوبی برای خود و همسرش انجام دهد.اما وقتی زنی جوان کودک خود را از دست می دهد و ربایندگان قصد فروش او را در بازار سیاه می کنند،"چارلی" تصمیم می گیرد به او کمک کند و در مقابل فسادی که او را در بر گرفته مقابله کند...
برنده 1 جایزه اسکار. همچنین 24 جایزه و نامزد دریافت 14 جایزه دیگر.
“اوتوباتها” باید حمله ای همه جانبه به سیاره خود از طرف موجودی قدرتمند به نام “یونیکورن” را متوقف ساخته و از طرف دیگر از خود در مقابل “دیسپتیکانهای” شرور دفاع کنند…
1 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 1 جایزه و نامزد دریافت 1 جایزه دیگر.
«جوزي ويلز» (ايست وود)، مزرعه دار اهل ميزوري، براي گرفتن انتقام از بين رفتن خانه و خانواده اش به دست سربازان شمالي طي جنگ هاي داخلي امريکا، به نيروهاي جنوبي ملحق مي شود و پس از سال ها نبرد حاضر نمي شود به «تريل» (مکيني)، مردي که مسبب نابودي خانواده اش شده بود، تسليم شود...
پیرمردی کمدین که در رشته کاری خود به بن بست رسیده است و محبوبیت او رو به کاهش است برای احیای زندگی حرفه ای خود با دخترش که از او جدا شده است دیدار میکند و...
“اولاف پترسون” دلال اسلحه قصد دارد معامله بزرگی با کاپیتان “مانگو” انجام دهد اما پول مورد نیاز در گاوصندوق بانکی است که رمز ورود آنرا فقط پروفسور “زانتوس” که زندانی آمریکایی ها است می داند.”اولاف” می پذیرد او را آزاد کند اما یکی از همکاران قدیمی اش افکار دیگری در سر دارد…
برنده 1 جایزه اسکار. همچنین 4 جایزه و نامزد دریافت 6 جایزه دیگر.
میلیونری خبیث معروف به «گلدفینگر» (فروبه)، به همراه گروهی از تبهکاران بین المللی از جمله «پوسی گالور» (بلکمن)، با طرح نقشه ای هوشمندانه قصد سرقت خزانه ی طلای «فورت ناکس» را دارد. اما «جیمز باند» (کانری) موفق می شود نقشه های او را عقیم بگذارد و …
برنده 1 جایزه اسکار. همچنین 5 جایزه و نامزد دریافت 29 جایزه دیگر.
سال 1585. در انگلستان اغلب مردم کاتوليک هستند و ملکه پروتستان، «اليزابت» (بلانشت)، با مشکلات بسياري روبه رو است. به خصوص که پادشاه کاتوليک اسپانيا، «فيليپ دوم» مي کوشد تا يک کاتوليک، يعني «مري»، ملکه اسکاتلند (مورتن) را که جاي او به قدرت برساند. از طرف ديگر مشاوران «اليزابت» از جمله «ويليام والسينگام» (راش) فشار مي آورند که او هر چه زودتر ازدواج کند...
«سر رابرت کينگ» (کالدر) غول نفتي، بر اثر يک سوء قصد در ستاد مرکزي M16 مي ميرد. به هنگام خاک سپاري «کينگ» در اسکاتلند، «باند» (برازنان) با دختر او «الکترا» (مارسو) ملاقات مي کند که قبلا يک بار تروريستي به نام «رنار» (کارلايل) او را ربوده است. خيلي زود «M» (دنچ)، رئيس «باند» او را براي محافظت از «الکترا» و شناسايي قاتل «کينگ» به قفقاز مي فرستد.
مادر توماس که زنی تنها می باشد زیاد از زندگی کردن با توماس راضی نیست و به همین خاطر او را نزد برادرش بزرگترش فدریکو در مکزیک می فرستد تا با او زندگی کند و…