قرن نوزدهم میلادی، جایی در فلسطین، «رابین هود» (الوز) از زندان فرار می کند و با شنا خود را به انگلستان می رساند، بلافاصله باخبر می شود که حکومت ملک شان را مصادره کرده و تمام خویشاوندانش به قتل رسیده اند. «رابین» نیز شورشی را علیه «شاهزاده جان خبیث» (لوییس)، به راه می اندازد...
یک پسر جوان و خانوادهاش وارد یک سری ماجراجویی میشوند که پسر تخمهای مرموزی را پیدا میکند که از تخم بیرون میآیند تا نسلی از دایناسورها را آشکار کنند...
عده ای پیاده نظام که بیشترشان را سیاه پوستان تشکیل می دهند ، از جنگ اسپانیا و آمریکا با مقدار زیادی طلا باز می گردند.آنها به غرب سفر می کنند جائی که سردسته آنها در جستجوی مردی است که پدر او را بدون مجازات اعدام کرده است...
پس از ناکامی در یافتن شغل، میتسو در یک جزیره کوچک ماهیگیر می شود و در آنجا به یک پرستار جوان علاقه پیدا می کند. تورا سان که برای بازگرداندن میتسو به خانه اعزام شده است، خودش عاشق زنی جذاب اما پردردسر می شود که به ملاقات پدرش می رود...
برنده 2 جایزه اسکار همچنین دریافت 15 جایزه دیگر. همچنین نامزد دریافت 9 جایزه دیگر.
مردی اشراف زاده بنام «اورلاندو» ، به خواسته ی ملکه الیزابت اول، برای همیشه جوان مانده است. فیلم ماجرای زندگی او را در طی چندین قرن جوانی به تصویر می کشد...
برنده 1 جایزه اسکار همچنین دریافت 4 جایزه دیگر. همچنین نامزد دریافت 2 جایزه دیگر.
سایگون، دهه ی 1950 «مویی» ده ساله (سان لو) از دهکده ی خود به شهر آمده و در خانه ی یک خانواده ی طبقه ی متوسط پیشخدمتی میکند. تنها ممر درآمد خانواده از حجره ی کوچک نخ ریسی مادر تأ مین میشود. پدر نیز آدم بی کاره ای است که تا به حال سه بار پس انداز خانواده را برداشته و ناپدید شده است...
در سال 1962 ،بحران موشکی کوبا وحشت زیادی به جان مردم آمریکای جنوبی انداخته است. "لاورنس ووزلی" فیلمسازی است ،که فیلم جدید خود را برای عده ای نوجوان نمایش می دهد و مشکلاتی را به وجود می آورد...