در جنگل، پسری به نام خوان شاهد حمله گروه لورنزو ال کوئینتو به یک راهب مرموز است که پس از کشتن چندین مهاجم خود موفق به فرار می شود و به خانه ای پناه می برد که پسر با مادرش - کنتس دونا کارلوتا - زندگی می کند.و ...
در یک ویلای خالی، ورا باکستر در حالی که با زنی که به ویلا کشیده شده بود صحبت می کند و به زندگی خود فکر می کند. ورا در مورد شوهر بیخبرش که از او برای سرپا نگهداشتن کسبوکار شکست خوردهاش استفاده میکرد و رابطه عشقی فعلیاش به او میگوید...
نیک هزارد، یک مرد کلاهبردار جوان، میخواهد انتقام مرگ یکی از دوستانش را بگیرد و یک کلاهبرداری را سازماندهی میکند که سعی دارد رابرت ترنر، تاجر آمریکایی را فریب دهد ...
سادا آبه، زنی باهوش و جسور بود که در ژاپنِ سنتی زندگی میکرد. سادا در جستجوی خوشبختی، به ارباب خود دل بست. اما این عشق، با موانع و مشکلاتی همراه بود که سادا را به ورطه ی ناامیدی و تباهی کشاند.
وینستانلی تلاش جرارد وینستانلی را که «حفارها» را تشکیل داد و با گروهی از پیروان تلاش کرد تا یک جامعه کشاورزی کوچک را در یکی از اولین تلاشهای پیش کمونیست در کشاورزی جمعی تشکیل دهد، بررسی میکند...
در دهه 1970 آریزونا، یک مرد جوان متاهل راننده مستقل مسافت طولانی می شود و زندگی خود را در مبارزه با فساد در صنعت حمل و نقل محلی در مسافت های طولانی به خطر می اندازد...
یک دختر دانشجو با یک خبرنگار آشنا میشود، آنها به یک سفر روستایی میروند، و در نهایت با یک زن پیر عجیب و غریب که در یک تفرجگاه متروکه زندگی میکند، روبرو میشوند.
مانتابن سال 1944، " جولین دندی " زیر عمل جراحی در یک بیمارستان محلی است. و مردم " مانتابن " از ورود ارتش آلمان ترسیدهاند. او از دوستش " فرانسوا " میخواهد که زن و دخترش را با ماشین فراری دهد...