یک تیم مخفی به رهبری رئیس جمهور جرالد فیتژو، همراه با کارولین، فعالیت های همکارش کارپاتیا را زیر نظر دارند. آنها به زودی متوجه می شوند که یک ویروس از طریق کتاب مقدس آلوده منتقل می شود...
"تا سی سالگی چهره ای را دارید که خدا به شما داده است و پس از آن چهره ای را دارید که شایسته آن هستید." گومز که خودش به سی سالگی رسیده است، این موضوع را گلدوزی می کند و آن را به فیلمی خاص، طنز و جذاب تبدیل می کند...
آرمانگرایان ضد جهانیسازی، الکس و فرد، قصد حمله سایبری به سیستم کامپیوتری یک بانک سوئیسی برای اخاذی در اجلاس سران بینالمللی دارند. اما الکس پس از یک تصادف رانندگی در بیمارستان به هوش میآید و هیچ خاطرهای از روز گذشته به یاد نمیآورد. دوستدخترش، لوسین، ادعا میکند او را ترک کرده و به نظر میرسد فرد هم غیبش زده است. با اکراه، الکس با درمان تجربی برای بازیابی حافظهاش موافقت میکند...
یک مرد تحویلدهنده فیلم به یک زن جوان زیبا قول میدهد که یک حلقه فیلم را به موقع به یک سینما تحویل دهد. اما به نظر میرسد که کل شهر علیه او توطئه کرده است...
مامور مخفی سابق کتی دیویس برای بررسی ناپدید شدن نرم افزار کامپیوتری فوق سری و مردی که آن را حمل می کرد از یک هواپیما در وسط پرواز به خدمت فراخوانده می شود...
وقتی تام در روز ولنتاین به خانه میآید و نامهای به نام «جان عزیز» از دوست دخترش دریافت میکند، بقیهی شب را با چهار دوست صمیمیاش درباره زن، رابطه و عشق صحبت میکند تا اینکه پنج زن ظاهر میشوند و نبرد بین دو جنس آغاز میشود...
یک بازیگر جوان و ناموفق، یک کارگردان تازهکار و یک نمایشنامهنویس جاهطلب در یک مثلث عشقی احساسی درگیر میشوند، در حالی که در دنیایی در آستانه جنگ جهانی دوم، برای کسب شهرت، افتخار و ثروت تلاش میکنند.