ایسیار و فرناندو، دو جوان، در حال گذراندن سختترین تجربه زندگی خود هستند: فقدان یکی از والدین. اما این دو، به دلیل زندگی در دورانهای متفاوت، قادر به اشتراک گذاشتن غم و اندوه و راهکارهای مقابله با آن نیستند. فرناندو در سال 1977 در بیلبائو شاهد ربوده شدن پدرش توسط گروه ETA است و ایسیار در سال 2011 در ناوارا با بیماری لاعلاج مادرش روبرو میشود.
فرانچسکو بانیای با کسب مقام اول در گرندپریکس ایتالیا، هتتریک خود را در این کشور تکمیل کرد و نود و سومین پیروزی دوکاتی در این رقابتها را رقم زد. در این مسابقه، شاهد درخشش اِنیا باستینینی، همتیمی بانیای نیز بودیم. او در دورهای پایانی با سبقت از مارک مارکز به مقام سوم صعود کرد و در پیچ آخر مسابقه، جایگاه دوم را از خورخه مارتین، صدرنشین جدول رده بندی، ربود.
عروس ربوده شدهای که در صندوق عقب ماشین حبس شده، برای فرار با تلفن همراه خود کمک میطلبد. او در بیابان با خطرات مختلفی از جمله حیوانات وحشی سمی و گرمای طاقتفرسا روبرو میشود. برای زنده ماندن، او با ربودهکننده از طریق تلفن بازی مرگباری را آغاز میکند.
خانواده پر سر و صدای لود در حالی که برای جشن عروسی گرمسیری آماده میشوند، مشتاقانه منتظر استقبال از مادربزرگ جدیدشان، میرتل، باشند. اما این جشن و شادی با ظهور دشمن قدیمی میرتل از دوران جاسوسیاش در جزیره به هم میخورد.
این مصاحبه، گفتگویی بیسابقه با اودوم تافانیچ، کمدین مشهور تایلندی است. در این گفتگو، تافانیچ با یوتانا بونورم به مصاحبه میپردازد و داستانها و دیدگاههای منحصر به فرد خود را با مخاطبان به اشتراک میگذارد.
رماننویسی که از سوء استفاده نهادها از فرهنگ سیاهپوستان ناراضی است، با نام مستعار کتابی مینویسد که او را به قلب ریاکاری و دیوانگیای میکشاند که ادعا میکند از آن بیزار است....
داستان در مورد جمعی از دوستان است که برای جشن خداحافظی یکی از زوجها دور هم جمع شدهاند، اما در این میان، حسادت به موفقیتهای یکدیگر در بین آنها موج میزند.
داستان فیلم "آبنگ و آدی" در مورد دو برادر یتیم و بدون مدرک هویتی در مالزی است. آبنگ، برادر بزرگتر که ناشنوا است، خود را تسلیم زندگی فقیرانه کرده، اما آدی، برادر کوچکتر، از این وضعیت ناراضی و خشمگین است. یک تصادف ناگوار، تعادل ظریف رابطه این دو برادر را برهم میزند.
در سفری، جلالالدین دوستش را متقاعد میکند که همسرش را ترک کند. سپس جلالالدین عاشق رانی میشود و با او ازدواج میکند، اما به نظر میرسد که رانی موجودی فراطبیعی باشد. آیا جلالالدین با پیشداوریهای خود روبرو خواهد شد یا تسلیم آنها میشود؟
جرمی اُ. هریس، نمایشنامهنویس مشهور، در حال کار بر روی "نمایش برده" است، اثری که او را به شهرت رساند. او در این مستند، فرآیند کارگاه آموزشی و کاوش در این نمایش را به تصویر میکشد.
این فیلم 12 روز پایانی دوران حرفهای یک تنیسباز را که به عنوان بهترین بازیکن تاریخ شناخته میشود، دنبال میکند، در حالی که او در آخرین تورنمنت خود بازی میکند.
این استندآپ کمدی موضوعات مختلفی را پوشش میدهد، از جمله دایناسورها، داشبورد هواپیما، بالشهای رنگپریده و تجربهی زندگیتغییردهندهی گیر افتادن در پارک ملی جاشوا تری.
آرتور هولزنبرگ، خواننده/ترانه سرای مبارز، در آستانه به دست آوردن رکورد عمر خود است، اما برای انجام این کار، باید آلبوم منتشرنشده پدرش هارولد هولزنبرگ، هنرمندی که زمانی موفق بود، را به عنوان آلبوم خود بازتولید کند.
دو برادر نوجوان پس از ترک ناگهانی پدر و مادرشان، خود را کاملاً تنها مییابند. دانیال، برادر بزرگتر، از خشونتهایی که به دست پدرشان متحمل شدهاند عمیقاً آزرده خاطر است و متعهد به حفظ امنیت خانواده خود است.