در طول 50 سال، گروه "رولینگ استونز" برای اولین بار یک اجرا در هاوانا برگزار کردند ، این اجرا به ما نشان می دهد که موسیقی چگونه به عنوان یک ابزار، باعث بهبوده جامعه میشود ..
بارتلبي بي گينس دانشآموز دبيرستاني در راهيابي به كالج براي هشتمين بار مردود ميشود. اين مسئله براي پدر و مادر او اهميت ندارد چون او در اين زمينه تنها نيست بسياري از دوستان او نيز مردود شدهاند. در چنين شرايطي چگونه ميشود پدر مادر را خوشحال كرد و به دختر آرزوهايش مونيكا برسد؟ ساده! دانشگاه اختصاصي خودش را تأسيس كند...
برنده 1 جایزه اسکار. همچنین 11 جایزه و نامزد دریافت 22 جایزه دیگر.
آنتون (پرسبرانت) و ماريان (ديرولم) از هم جدا شده اند. پسر آنها الياس ( ريگارد) نام دارد و در مدرسه با دانش آموزي آشنا مي شود که همين آشنايي مشکلاتي را براي او ايجاد مي کند.
"مومو" جوان که نامه ی ناتمامی که پدر مرحومش برای او به جای گذاشته را از خود جدا نمی کند، به همراه مادرش توکیو را به مقصد جزیره ای دورافتاده ترک می کنند.پس از رسیدن او شروع به پیدا کردن دوست و آموختن کارهای روزمره آنها می کند.اما مدت کمی بعد اتفاق عجیبی به وقوع پیوسته و...
"بولدوزر"، ستاره سابق فوتبال، اکنون به عنوان ماهیگیر مشغول بکار است. در حالیکه تیمی خیابانی خود را برای مسابقه با تیم فوتبال ارتتش آماده می کند، از او خواسته می شود تا مربیگری آنها را بر عهده بگیرد...
« دكتر گريفين » در حركتى جنونآميز با آزمايش محلولى شيميايى روى خود، نامرئى مىشود و پس از آن با نااميدى، نامزدش ( استوارت ) را ترك مىكند تا دارويى خنثىكننده بيابد...
در اواخر جنگ های داخلی امریکا، گروهی از آپاچی ها به قرارگاه سواره نظام در نیومکزیکو حمله می کنند، تقریبا همه ی سربازان را می کشند، چند بچه را می ربایند و به مکزیک می گریزند ...
3 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 2 جایزه و نامزد دریافت 5 جایزه دیگر.
خلافكارى به نام » ديو كانوى « ( فورد ) هر روز يك سيب از » آنى « ( ديويس )، پيرزن فروشنده ى دورگرد و دائم الخمر مى خرد، چون تصور مى كند كه با اين كار خودش را از گزند مافيا در امان نگه مى دارد. تا اين كه دختر » آنى « ( آن مارگرت )، با اين تصور كه مادرش خانمى ثروتمند است، مى خواهد به ديدنش بيايد. حالا » ديو « و عده ى بسيارى دست به دست هم مى دهند تا از » آنى « يك » خانم « بسازند.
1 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 4 جایزه و نامزد دریافت 9 جایزه دیگر.
در نيويورک، دو پيرمرد - يک يهودي و يک آلماني - در يک سانحه ي رانندگي کشته مي شوند. برادر پيرمرد آلماني، به نام «سل» (اوليوير) که از جنايتکاران زمان جنگ نازي هاست و صندوقچه اي از الماس (که از اردوگاه هاي مرگ جمع کرده) پيش برادرش به امانت داشته، به دنبال الماس ها مي آيد و خيلي زود با مأموري امريکايي به نام «داک لوي» (شايدر) درگير مي شود...
1 مرتبه نامزدی جایزه .BAFTA Film Award. همچنین 1 جایزه و نامزد دریافت 1 جایزه دیگر.
سگ اسپانيول ، « بانر » با دوستانش ، « جارك » ( سگ شكارى اسكاتلندى ) و « تراستى » ( سگ تازى فاقد بويايى ) در محله ى اعيانى شهر زندگى خوشى دارد . تا اين كه صاحبان « بانر » به سفرى مى روند و او از خانه رانده مى شود . حالا در مناطق غريبه ى شهر ، « ولگرد » ، سگ بى اصل و نسب به كمكش مى آيد...
1 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 1 جایزه و نامزد دریافت 1 جایزه دیگر.
«رابين هود» و «جان کوچولو» از سوي حکومت فاسد «پرنس جان»، ياغي شناخته مي شوند. «سر هيس»، ملازم «پرنس جان» با هيپنوتيسم، «شاه ريچارد» را روانه ي جنگ هاي صليبي کرده است. در جنگل شروود، «رابين» و «جان کوچولو» ماليات هايي را که به زور گرفته شده پس مي گيرند و پول ها را ميان مردم فقير شهر پخش مي کند...
«برايان کسلر» (دو چووني)، نويسنده اي جوان است که براي نوشتن يک کتاب تصميم مي گيرد همراه محبوبه اش، «کري لافلين» (فوربز) که يک عکاس است، سفري را به سوي کاليفرنيا آغاز کند و از محل وقوع چند قتل بازديد مي کند. در طي مسير، «ارلي گريس» (پيت) و نامزدش، «آدل کورنرز» (لوييس) را هم سوار اتومبيل مي کنند، بي آن که هيچ يک از سه نفر ديگر بداند که «ارلي»، يک قاتل فراري است...
«ريکاردو تابز» (فاکس) و «ساني کراکت» (فارل) دو کارآگاه پليس اند که به طور مخفيانه در فلوريدا کار مي کنند. تازه ترين مأموريت آن دو گير انداختن «مونتويا» (توسار) يکي از رؤساي قاچاقچيان محلي است. «تابز» و «کراکت» براي نفوذ در تشکيلات «مونتويا» خودشان را قايق رانان سريعي جا مي زنند که حاضرند در برابر مبلغي مناسب، محموله هاي قاچاق را به مقصد برسانند...
وقتی جسد پیشخدمتی به نام «ترزا» (گیدلی) در ایالت واشینگتن پیدا می شود و FBI، مأمور ویژه اش، «چستر دزموند» (آیزاک) و همکار جوانش، «سام استنلی» (ساترلند) را برای تحقیق به آن جا می فرستد.
پيرمرد نجارى به نام « ژپتو » آرزو مى كند كه كاش عروسك چوبى اش، با نام « پينوكيو » تبديل به پسرى واقعى مى شد. يك پرى جادويى « پينوكيو » را زنده مى گرداند ؛ اما اين آغاز دردسرهاى « ژپتو » است...
2 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 18 جایزه و نامزد دریافت 22 جایزه دیگر.
این فیلم سرگذشت «مالکوم ایکس» رهبر مشهور سیاه پوستان آمریکایی را روایت می کند. او در شش سالگی پدرش را از دست داد، و درس و مدرسه را رها کرد. او سرانجام هنگامی که برای فروختن یک ساعت دزدی به جواهرفروشی رفته بود، به دام پلیس گرفتار شد و به ده سال حبس محکوم شد. او در زندان به مطالعات مذهبی پرداخت و با دین اسلام آشنا شد...
برنده 1 جایزه اسکار. همچنین 3 جایزه و نامزد دریافت 1 جایزه دیگر.
« دامبو » بچه فيلى در يك سيرك است كه به خاطر گوشهاى بيش از حد بزرگش مسخره و تحقير مىشود. او به كمك بهترين دوستش ، « تيمونى موشه » ( برافى ) و چند كلاغ ، كشف مىكند كه مىتواند با اين گوشها پرواز كند و ستارهى سيرك بشود.