در پی یک ملاقات تصادفی، کتی، زنی جسور و بیباک، مجذوب بنی، عضو یک گروه موتورسواری در منطقه میدوست به نام وندالها میشود. با تبدیل شدن این گروه به دنیای خطرناکی از خشونت و قانونشکنی، بنی ناگزیر به انتخابی دشوار بین عشق کتی و وفاداری به گروهش میشود.
دو مرد سرگردان و بیچاره به نامهای فرانک و برونو با زنی به نام لینده متحد میشوند تا زمین او را از چنگال غاصبان درآورند. آنها سفری دشوار را در سرزمینهای خشک و سوزان جنوب آریزونای دهه 1870 آغاز میکنند تا یک نوازنده افسانهای را در مرز پیدا کنند. در طول این سفر، آنها با مفاهیمی عمیق فلسفی در مورد هنر، تاریخ و خاطرات روبرو میشوند و درگیر ماجراهایی هیجانانگیز مانند تیراندازی، اسبسواری، رقص در سالنهای غرب وحشی میشوند.
این فیلم ، سفری را توصیف میکند که در آن دو یا سه شخصیت جالب، با تنشها و پیوندهای پیچیدهای با یکدیگر مواجه میشوند. هر یک از این شخصیتها، مسیر خود را میپیمایند و در طول مسیر، با چالشها و فرصتهای مختلفی مواجه میشوند.
شارلوت، دختر ۱۲ سالهای که در خفا عنکبوتی با استعداد پرورش میداد، ناگهان با چالش بزرگی روبرو میشود. این موجود دوستداشتنی به سرعت به هیولایی غولپیکر و گوشتخوار تبدیل میشود و شارلوت باید با واقعیت تلخی در مورد حیوان خانگی خود روبرو شود و برای نجات خانوادهاش بجنگد.
زمینهای گرفتار در یک دنیای کوچک، با نابودی توسط ضد مانیتور روبرو هستند. زمان از هم میپاشد و قهرمانان گذشته را برای کمک به لیگ عدالت در برابر شر مطلق، گرد هم میآورد. فداکاری آنها ممکن است منجر به پیروزی شود.
انیماتوری که با تکنیک استاپ موشن کار میکند، پس از فوت مادرش که زنی سختگیر و سلطهگر بود، در رنج و عذاب است و با مسائل روحی و روانی درونی خود در جدال است...
پس از دریافت دستور جانشینی در عملیات استریکس، لوید تصمیم میگیرد با تهیه غذای مورد علاقه مدیر مدرسه، به آنیا در برنده شدن رقابت آشپزی در آکادمی عدن کمک کند تا از جانشینی خود جلوگیری کند...
برنده 1 جایزه ساعات پربیننده همچنین نامزد دریافت 3 جایزه دیگر.
ویکتور فرانکنستاین» (برانا) تحت تأثیر تجربه های استادش، «والد من» (کلیز)، دچار وسوسه ی چیرگی بر مرگ می شود. وقتی ولگردی (دنیرو) «والدمن» را می کشد و به دار آویخته می شود، «ویکتور» مغز «والدمن» را در سر جنایتکار قرار می دهد و موفق می شود او را به زندگی بازگرداند…
در پی نقص فنی خودرو در شهرکی کوچک و مرموز، زوج جوانی ناچار به شبمانی در کلبهای دور افتاده میشوند. وحشت و هراس بر آنان غلبه میکند، هنگامی که سه فرد ناشناس نقابدار با بیرحمی و بدون هیچ انگیزهای آشکار به آنان حمله میکنند.
"EZRA" داستان طنزپردازی به نام "مکس" است که به همراه همسر سابق خود "جنا" از پسر اوتیسمیشان "ازرا" مراقبت میکنند. آنها با چالشهای بزرگی در مورد آینده ازرا روبرو هستند و برای تصمیمگیری درست، سفری جادهای و پرفراز و نشیب را در سراسر کشور آغاز میکنند...
سوسک آبی عصر نقره ای بازگشته است. هیجان برای ماجراهای تد کورد، با نام مستعار سوسک آبی، در حالی که او با قهرمانان دیگر، کاپیتان اتم، سوالات و شبگرد برای مبارزه با شرور شرور احساسات، دکتر اسپکترو، متحد می شود...
کلِر نویسنده با بلوک نویسندگی دست و پنجه نرم می کند. او در خلوتگاهی ثبت نام می کند که کاملاً توسط یک هوش مصنوعی اداره می شود تا مشکلش را حل کند. با این حال، هنگامی که یک باگ نرم افزاری پیش بینی نشده رخ می دهد، کلر خود را در خانه خود با یک ربات خراب و بدون ارتباط با دنیای خارج گرفتار می یابد...
دستهای از جنایتکاران پس از ربودن دختر بالرین یک شخصیت قدرتمند در دنیای زیرزمینی، به عمارتی دور افتاده پناه میبرند، غافل از اینکه با دختری معمولی روبرو نیستند و در این عمارت محبوس شدهاند.
پدری مضطرب به نام لئون، پسر خود را برای کمپینگ به منطقه آپالاچی میبرد. اما در آنجا، یک فرقه محلی دیو جلاد را احضار میکند و پسر لئون ناپدید میشود. لئون در میان مرگ و میرها که هر روز بیشتر میشود، باید با اعضای فرقه و هیولا روبرو شود تا پسرش را پیدا کند.
چه کسی خوب است و چه کسی بد؟ چه چیزی خوب است چه چیزی بد؟ براستی مرز بین خوبی و بدی کجا کشیده شده است؟ داستان این انیمیشن تنش بین یک فردِ خوب دروغگو و یک فرد بد اما صادق و افرادی که این دو را احاطه کرده اند میباشد.