داستان یک گروه ویژه در کشور اندونزی در شهر جاکارتا را روایت می کند که باید طی یک عملیات وارد یک بلوک آپارتمانی شوند و خطرناک ترین خلافکار کشور را دستگیر کنند...
در سال 1930 در کشورهای غربی عرب رونق نفت بسیار بالا است محور اصلی داستان درباره شاهزاده ای جوان است که باید پدر خود را از دست غارت کنندگان نجات دهد و وفاداری خود را به پدرش نشان دهد...
حکايت چهار دوست جوان که عمل قهرمانانه اي انجام مي دهند و به واسطه ي قدرت هاي خارق العاده اي که در مقابل به دست مي آورند، زندگي شان براي هميشه تغيير مي کند. سال ها بعد در حالي که براي شکار به جنگل هاي شمال امريکا رفته اند، در کولاک برفي گرفتار مي شوند که در جريانش، چيزي بسيار شوم عنان رها مي کند...
پس از آن که انفجاری در یک قایق بزرگ مخصوص حمل و نقل مسافر باعث مرگ بیش از پانصد نفر می شود، «داگ کارلین» مأمور ضد تروریست ATF (واشینگتن) پی گیری پرونده را به عهده می گیرد و از او دعوت می شود به گروه جدیدی بپیوندند که با روش های جدیدی از تکنولوژی ماهواره ای استفاده می کنند تا در زمان به عقب برگردند و بدین وسیله بتوانند تروریست متهم (کاویزل) را دستگیر کنند …
جنگل ، فیلمی ماجرایی و مهیج به کارگردانی گرگ مکلین است. از بازیگران این فیلم میتوان به دنیل ردکلیف اشاره کرد. داستان فیلم دربارهی گروهی ماجراجو هست که با یک راهنما همراه میشوند و به جنگلهای بولیوی میروند تا به دنبال یک روستا از سرخپوستان آنجا بگردند. اما آنها به زودی متوجه میشوند که این جنگل بسیار مرموز و عجیب و غریب هست و…
زمانی که یک ویولونیست هیپ هاپ که در متروی نیویورک برای مردم اجرای زنده انجام میدهد، با یک رقاص کلاسیک برخورد میکند فرصتی بزرگ برای تغییر زندگی پیش پای هردوی آنها قرار میگیرد و...
داستان این فیلم درباره دختری سایبورگ تحت عنوان آلیتا است که در دنیای پسا-رستاخیزی زندگی میکند و به طور کامل حافظه خود را از دست داده است. دکتر سایبرنتیک او را در تودهای زباله پیدا کرده و پس از بازسازی وظیفه مراقبت از وی را برعهده میگیرد. وی تنها سایبورگ افسانهای هنرهای رزمی پانزر کونست را به خاطر دارد و همین موضوع باعث میشود که به شکارچی جایزهبگیر تبدیل شود و...
بر اساس رمان عاشقانه ای به همین نام محصول سال 2014 ، این فیلم نیز داستان عاشقانه دو جوان به نام های تسا و هاردین را نمایش میدهد، در حالی که تسا درگیر مشکلاتش در رابطه با هاردین است بر سر دو راهی ای قرار میگیرد که میتواند زندگی آنها را برای همیشه تغییر دهد…
Kat Connor رابطه ای بسیار صمیمی و دوستانه به مادر خود یعنی Eve دارد. آنها همیشه با یکدیگر درباره ی مسائل مختلف صحبت می کنند و هیچ چیزی را از یکدیگر پنهان نمی کنند و این مادر و دختر بهترین دوستان هم هستند. Kat هگز نمی توانست تصور کند که اتفاقی برای مادرش بیفتد، اما یک روز Kat که منتشر تماس مادرش است هرگز آن تماس را دریافت نمی کند و می فهمد که بدترین کابوس او حقیقت پیدا کرده و مادرش ناپدید شده است. از آن به بعد زندگی Kat کاملا برعکس می شود و او برای پیدا کردن مادرش دست به هر کاری می زند. Kat در راه جستجو برای مادرش چیز هایی را کشف می کند که زندگی اش را برای همیشه تغییر خواهد داد…
اسکروچ مردی خسیس و بداخلاق که در آستانه کریسمس با تنگ نظری خود قلب منشی همیشه وفادارش را می شکند و در شب کریسمس طبق معمول تنهاست تا اینکه ارواح کریسمس به سراغ او می آیند و او را با خود در سفری طولانی همراه می کنند تا چشم او را به اعمال زشتش باز کنند.
دیوید دریتون یک نقاش است که بهمراه پسرش بیلی در یک شهر کوچک زندگی می کند. او یکروز که مشغول کار در گالری نقاشی می باشد ناگهان طوفان مهیبی باعث شکستن یک درخت و افتادن آن بر روی پنجره استدیو می شود. دیوید با دیدن این شرایط بهمراه بیلی و همسایه شان برنت عازم مرکز شهر می شود تا از فروشگاه مرکزی مقداری مایحتاج ضروری برای مقابله با طوفان خریداری کند. در همین موقع مه عجیب و مرموزی شهر را فرا می گیرد و رفته رفته غلیظ تر می شود. دیوید و سایر افرادی که در فروشگاه هستند ناگهان با مردی با سر و وضع خونین مواجه می شوند که سراسیمه وارد فروشگاه می شود. در ادامه آنها متوجه می شوند که موجودات خطرناکی در مه وجود دارند که انسانها را مورد حمله قرار می دهند. دیوید در این شرایط می کوشد تا همه را آرام کرده و راه حلی منطقی برای این موضوع پیدا کند اما زنی به اسم کارمودی معتقد است که خداوند بخاطر گناهان آنها این بلا را بر سر آنها نازل کرده است…
پس از اینکه مشخص می شود نامزدش ربوده شده،"رامو" به همراه دوستش "کادو" به جزیره ای در اقیانوس آرام که همه غریبه ها به محض وارد شدن به آن کشته شده و ساکنان بطور مداوم برای خدای خشمگین طوفان قربانی می شوند می روند و...
جوانی در نزدیکی یک صومعه بودایی، عاشق دختری میشود و او را باردار میکند. پس از افشای این راز، او برای فرار از مشکلات به شاگردی یک مجسمهساز میرود اما با ادامهی روابطش، اوضاع پیچیدهتر میشود.
یک نابود کننده پس از ایجاد اعتیاد به ماده ای که برای از بین بردن اشکالات استفاده می کند ، به طور تصادفی همسرش را می کشد و درگیر یک نقشه مخفی دولتی می شود که توسط یک اشکال غول پیکر در یک شهر بندری در شمال آفریقا تنظیم می شود.
داستان فیلم در مورد پسری است که در سال آخر دبیرستان و فارغ التحصیلی است و اکنون عاشق بهترین دختر دانشکده شده است. اما این پسرک خجالتی و گوشه گیر هیچ تناسبی با دخترک شاد و شلوغ ندارد. اما وقتی که ریچ در جمع تمام دوستانش عشقش به بث کوپر را بیان میکند. همه شوکه می شوند و جدالی میان او و دوست پسر بث کوپر آغاز می شود…