مستندی بلند درباره کارگردان افسانه ای رائول والش می باشد. در این مستند، والش کار خود را از دوران فیلم صامت تا دهه 1960 پر فراز و نشیب «بازگویی» می کند...
چهار دوست دوران کودکی که اکنون متاهل هستند، برای صرف شام همدیگر را ملاقات می کنند و همه قبول دارند که همسران خود را دوست دارند، اما دیگر تمایلی به آنها ندارند. آنها تصمیم میگیرند که یک باشگاه کفار ایجاد کنند تا وقتی میخواهند بیرون بروند و خوش بگذرانند، به عنوان پوشش عمل کنند...
ویکتوریا در هشت سالگی یک شب را در خانه یک خانواده ثروتمند سفیدپوست می گذراند. سال ها بعد، او دوباره با آنها روبرو می شود و زندگی او برای همیشه تغییر می کند...
1 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 2 جایزه و نامزد دریافت 3 جایزه دیگر.
یک ساحر مهربان اجازه می دهد یک سگ، یک پرنده و یک قورباغه که در پیدا کردن اشیا گمشده به او کمک کرده اند بر روی دسته جارویش سوار شوند، اما جارو توسط یک اژدها که قصد دارد ساحر را بخورد از بین می رود و...
این داستان درباره دو نفر به نامهای کلر و مایلز است که معتقدند زنی به اشتباه به قتل محکوم شده است. آنها برای اثبات بیگناهی این زن، یک سال پس از زندانی شدنش، تحقیقات خود را آغاز میکنند.
الکسیس کینگ (آندره کیلیبرتی) که توسط شبح گذشته و تصورات آینده اش تسخیر شده است، پس از به ارث بردن خانه دوران کودکی خود، گرفتار فعالیت های ماوراء الطبیعه می شود و به قلب جایی که شیطان در آن زندگی می کند، باز می گردد...
موزی ، 22 ساله ، برای سال نو چینی به هانگژو می آید ، جایی که نقش هایش را به عنوان یک دختر ، یک خواهر ناتنی و یک دوست بازی می کند. موزی در این شهر که بسیار آشنا و در عین حال دور از ذهن است ، به دنبال مکانی است که به آن تعلق دارد...
آلیس که پس از از دست دادن شغل رویایی خود در تبلیغات ناامید شده است، یک وبسایت نه چندان مطرح را به همراه سه دوست خود راه اندازی می کند. با موفقیت از روز اول، شرکت آنقدر سریع گسترش مییابد که زنان زیادی را مجاب می کند تا روابط خود را با خانواده متعادل سازند...
در سال 1845 تگزاس، یک نجیب زاده اسپانیایی تحت تعقیب و یک تیرانداز تگزاسی از یک دختر زیبا در لوئیزیانا خواستگاری می کند، اما دوئل پرشور خواستگاران او توسط سواره نظام و حمله کومانچی ها قطع می شود...
تولد آریلد است، اما پدرش فراموش کرده و طبق معمول سر کار می رود. مادر برای زایمان در بیمارستان است. بعد از ظهر پدر و پسر در بیمارستان به ملاقات مادر می روند...