کرو دریک، دانشجوی درخشان اما احساسی، با هدف گرفتن مدرک دکترا به آکسفورد میرسد. او با برقراری یک دوستی پر فراز و نشیب با یک جوان، به تدریج خود را برای رمز و راز، آسیبپذیری و عشق باز میکند.
در بحبوحه دوران کمونیسم، پناهندهای بیپول دل به یک خونآشام جوان و خاص میسپارد که همراه با خدمتکار دست و پا چلفتیاش در ساحل اوقات خود را سپری میکند. داستانی کمدی با محوریت خونآشام و رویکردی مارکسیستی.
این فیلم مستند، روایتگر دوستیهایی است که با نوآوری و خلاقیت در برگزاری کنسرتهای زنده موسیقی الکترونیک، نامی برای خود دست و پا کردند و به شهرت رسیدند.
هیام عباس، هنرپیشه فلسطینی، پس از سالها زندگی در فرانسه و فعالیت در عرصه بازیگری، به همراه دخترش به زادگاه خود در فلسطین باز میگردد. این مستند، روایتی صمیمی از زندگی چهار نسل از زنان این خانواده و تجربه مشترک جدایی و آوارگی آنها را به تصویر میکشد.
کلت سیورز، بدلکاری که برای حفظ سلامتی جسمی و روانی خود یک سال پیش از این حرفه کنارهگیری کرده بود، با ناپدید شدن ستاره فیلم پرهزینه استودیویی که کارگردانی آن را همسر سابقش بر عهده دارد، دوباره به کار بازگردانده میشود...
سلیم پس از ارتقا به مدیر، در اولین روز با ورشکستگی و بدهی کلان مواجه میشود. حکمت نیز که ناجی یاغمور بود، مغلوب افراد ولگرد شده و هر دوی آنها به خاطر بدشانسیهایشان خواهان مرگ هستند.
زنی که داغدار مرگ مرموز همسرش است، برای خلاصی خانوادهاش از شر روحی پلید که آنها را آزار میدهد، از یک شکارچی ارواح کمک میگیرد. اما این شکارچی بیخبر از راز هولناکی است که این خانواده به هر قیمتی آن را پنهان نگه داشتهاند.
در آستانه هفتاد و پنجمین سالگرد تولدش، میلیاردر ثروتمندی که از فرزندانش دور مانده، آنها را به خانهاش فرا میخواند. ترس از جان او را بر آن داشته که این کار را انجام دهد، زیرا او معتقد است که امشب کسی یا چیزی قصد کشتن او را دارد. برای آنکه از کمک فرزندانش مطمئن شود، سهم ارث هر یک را به خطر میاندازد.
رد، دختر ملکهی قلبها، و کلوئه، دختر سیندرلا، برای نجات آورادن دست به دست هم میدهند. آنها با استفاده از جیبساعت خرگوش سفید به گذشته سفر میکنند تا مانع از وقوع رویدادی شوند که پیامدهای هولناکی خواهد داشت.
آلیس و سلین دو خواهر هستند که هر دو زندگی سنتی و ایدهآلی با همسران موفق و پسرانی هم سن و سال دارند. اما این هارمونی و خوشبختی ناگهان پس از یک تصادف غمانگیز به هم میریزد. احساس گناه، سوءظن و پارانویا، پیوند خواهرانه آنها را از دگرگون می کند ...
در جهانی دگرگون، جایی که قلبها از اشیاء پدید میآیند و پنهان کردن احساسات، نشانهای از خودآگاهی است، زنی تنها، قلب خود را از سینه میکند و به معشوقش تقدیم میکند، اما دریغ که او با قلب ربوده شده، ناپدید میشود.
این فیلم کمدی-ترسناک، داستان شهری را روایت میکند که در اثر نفرینی در زمان گرفتار شده است. سه نفر از ساکنان این شهر با روحی روبرو میشوند که آنها را به چالش میکشد تا خرافات، سنتها و عشق را زیر سوال ببرند.
یک ستاره فوتبال مغرور و تندخو که همه چیز را در زندگی دارد، به خاطر دعوایی از زمین بازی اخراج و به یک معلم خصوصی عجیب و غریب سپرده میشود. این معلم که یک دانشمند گوشهگیر است، به او میآموزد که با ترسهایش روبرو شود.
یک پسر جوان برای اولین بار در شب بازی دوستانهی نامزدش با دوستان او ملاقات میکند و می خواهد که حسابی خودشو خوب نشون بده. اما ناگهان، با حضور نامزد سابقش، همه چی به هم میریزه...