سوپرکرم موجودی بسیار دراز و فوقالعاده قوی است که همواره به کمک دیگران میشتابد و اوضاع را سامان میدهد. اما اگر غرور بیش از حد او را فرا بگیرد و در دام مارمولک جادوگر شرور بیفتد، چه کسی قادر خواهد بود نجاتش دهد؟
اِینزلی مکگرگور، جرمشناس پیشین، به شهر مادری خود در تگزاس بازمیگردد و در آنجا بازاری برای صنایع دستی دایر میکند. در پی وقوع قتلی در کارخانه شرابسازی یکی از دوستانش، مهارتهای او در حل پروندههای جنایی، همزمان با تدریس جرمشناسی و بررسی این پرونده، بسیار کارآمد و حیاتی اثبات میشود.
داستان دربارهٔ یک شکارچی کارکشته است که باید گروهی مزدور را به منطقهای خطرناک ببرد تا یک سیگنال رادیویی مرموز را بررسی کنند. این داستان بر اساس یک سری بازی ویدیویی ساخته شده است.
داستان درباره دو دوست دوران کودکی است که به دلیل حادثهای با هم دشمن میشوند. این دشمنی تا بزرگسالی ادامه پیدا میکند، اما با ورودشان به یک دانشکده پزشکی، تصمیم میگیرند آشتی کنند و رابطهشان به تدریج به دوستی عمیقی تبدیل میشود.
بیماران دکتر ناوبرگر به زودی متوجه میشوند که او بدترین روانپزشک دنیاست. اما آشنایی او با گرگ، دانشجوی روانشناسی، به یک سفر خندهدار و پرتحول برای هر دوی آنها منجر میشود.
استیون کلارک ۲۳ ساله در تاریخ ۲۸ دسامبر ۱۹۹۲ ناپدید شد. ۲۸ سال بعد، در سپتامبر ۲۰۲۰، والدینش، دوریس و چارلز، توسط پلیس و در پی بازبینی پرونده، به ظن قتل او دستگیر شدند.
فردی فلینتوف (بازیکن سابق کریکت) و جیسون منفورد (کمدین) بدون داشتن هیچ مهارت بقا، به کمپینگ در طبیعت ولز میروند. احتمالاً با چالشهای زیادی روبرو خواهند شد.
روبین ۱۱ ساله، دختر جسور و دوستان صمیمیاش که خودشان را "هودز" مینامند، آن قطعه زمین پوشیده از بوته و درختچه در انتهای کوچه بنبستشان را پادشاهی جادویی میدانند.
«دختر سیاه»، زندانی لال و ناشنوا است. نگهبان زندان، دنگ هونگ، «روباه سفید» (زندانی آشنا به زبان اشاره) را برای کمک به اصلاح او به کار میگیرد. پس از آزادی، «دختر سیاه» و «روباه سفید» با هم پول درآورده و بیرون از زندان با دنگ ملاقات میکنند.
برنده 3 جایزه اسکار همچنین دریافت 46 جایزه دیگر. همچنین نامزد دریافت 60 جایزه دیگر.
داستان زنی در برزیلِ تحت دیکتاتوری نظامی است که پس از یک اتفاق خشونت بار، مجبور به تغییر مسیر زندگی خود و فرزندانش می شود. او با چالش های زیادی روبروست و باید برای ساختن آینده ای جدید، تلاش کند.
هنگامی که دوستپسر زنی در یک سفر آرامشبخش به کوهستان ناپدید میشود و ناگهان مردی ناشناس پیدا شده و ادعا میکند که همان دوستپسر اوست، این سفر رویهای عجیب به خود میگیرد.
سفری خانوادگی برای شکار، به دلیل شلیک تصادفی به یک غریبه، به بحران کشیده میشود. با انکار مسئولیت از سوی همه، تردیدهایی درباره عمدی بودن حادثه و هویت قربانی پدید میآید.
یک زندانی جوان که به تازگی آزاد شده است، برای یافتن دختر گمشده یک هم بند خود، خطر آزادی خود را می پذیرد. اما او ناخواسته یک خطر قدیمی را به زندگی این دختر وارد می کند.