اطلاعیه
کاربر عزیز
آدرس جدید کانال تلگرام ما: @nightmovie_c
میباشد. لطفا به منظور اطلاع از آخرین اخبار و جدیدترین فیلمها و سریالها به آن منتقل شوید.
همچنین از این به بعد آدرسهای اختصاصی در صورت فیلتر شدن، در بات تلگرامی ما به شما به صورت شخصی ارسال میشود. لطفا از طریق
از طریق این لینک، اکانت خود را به تلگرام متصل کنید.
به منظور رفاه حال شما، کد تخفیف پاییزی
paeez
به مدت چند روز فعال شده است. لطفا نستب به خرید اقدام کنید.
مدیریت نایت مووی
مایک به نپال سفر میکند تا خاکستر برادر درگذشتهاش را بر فراز کوه اورست بپاشد. در طول سفر، او و راهنمای کوهستانش در یک اتوبوس توریستی به طور ناگهانی با گروهی از مزدوران مواجه میشوند. این درگیری غیرمنتظره آنها را ناچار میکند تا برای حفظ جان خود، امنیت مسافران اتوبوس و همچنین حفاظت از سرزمین بومی روستاییان محلی، وارد نبردی دشوار شوند.
داستان درباره یک کمدی سیاه است که در آن، یک کارآگاه خصوصی به نام هانی اُدانهیو، مرگهای مرموزی را که به یک کلیسای اسرارآمیز مربوط میشوند، بررسی میکند.
یک دفتردار قدیمی برای نجات قلعهاش و جلوگیری از ازدواج دخترش، نیاز به ثروتی دارد. این ثروت توسط یک کنتس در حال مرگ به یک هنرمند جوان وعده داده شده، اما به شرطی که آن هنرمند به کاتولیک خوب و عاشق نامزدش تبدیل شود.
داستان درباره فرشتگان نگهبان نامرئی است که انسانها را هدایت و محافظت میکنند. پل و لئا با وجود اینکه نباید همدیگر را میدیدند، عاشق هم میشوند. برای حل این مشکل، دو فرشته به نامهای رافائل و گابریل که هیچ شباهتی به هم ندارند، باید با هم کار کنند.
در بحبوحه هرج و مرج جنگ جهانی اول، پدری که سوگوار از دست دادن عزیزی است، به قهرمانی برمیخیزد. او در حالی که با گروهی از روستاییان از دست دشمنی بیرحم و انتقامجو میگریزد، آنها را به سوی مکانی امن هدایت میکند.
آثار با آرا آشنا میشود و این آشنایی تأثیر مثبتی بر او میگذارد و باعث میشود که او به انسان بهتری تبدیل شود. با این حال، هر دوی آنها هنوز در ابتدای جوانی خود هستند و لازم است که برای دستیابی به اهداف و آرزوهایشان تلاش کنند.
خانوادهای که در نسلهای متوالی با شکست عشقی مواجه شده، حالا با تصمیم جوانترین عضو خود روبرو است: او باید انتخاب کند که راه عشق را در پیش بگیرد یا آن را برای همیشه رها کند.
یک چهره قدرتمند در صنعت موسیقی نیویورک، با یک نقشه اخاذی پیچیده مواجه میشود و در یک تصمیم سرنوشتساز قرار میگیرد. این داستان، روایتی مدرن از فیلم کلاسیک «بالا و پایین» کوروساوا است.
پیر نوجوان ۱۳ سالهای است که پس از مرگ ناگهانی مادرش به مزرعه پدرش بازمیگردد. او که در مدرسه مورد آزار و اذیت قرار میگیرد، در علاقه خود به اسکیتبورد پناه میگیرد. در این مسیر، با یک غریبه که خود نیز اسکیتباز سابق است، آشنا میشود. این دو نفر با کمک یکدیگر سعی در بازسازی زندگی خود دارند.
یوناتان، کارشناس ساعت، با یک کلاهبردار به نام اریک شریک میشود و شیفته زندگی او میگردد. وقتی سارقی به نام "جو" به سفارش اریک، پنج نقاشی را از موزهای در پاریس میدزدد، هر سه نفر درگیر اتفاقات خطرناکی میشوند. این داستان واقعی نشان میدهد که یک سرقت بزرگ کار افراد آماتور نیست.
چهار بازنشستهی پرشور اوقات خود را با حل کردن پروندههای قتل قدیمی برای سرگرمی میگذرانند، اما کارآگاهبازی آنها زمانی هیجانانگیز میشود که ناگهان با یک معمای جنایی واقعی روبرو میشوند.
روشهای پیشرو و انسانی فانون در بیمارستان بلیدا با انتقادهای زیادی روبهرو میشود. نوع رفتار دلسوزانه او با بیماران، خشم کارکنان را برمیانگیزد. در این میان، رمضان، یکی از اعضای جبهه آزادیبخش ملی (FLN)، فانون را جذب میکند. پس از آن، او و همسرش، جوزی، به مبارزات استقلال الجزایر میپیوندند.
بونی مرد جوانی است که به استفنی دل میبندد و آرزو دارد با او ازدواج کند. اما در این راه با مانعی عجیب و غریب روبهرو میشود: روح مادرِ از دنیا رفتهی استفنی، که از بونی خوشش نمیآید، همواره او را اذیت میکند و در پی جدایی آنهاست. بونی باید راهی برای کنار آمدن با این مشکل ماورایی پیدا کند تا بتواند به رابطهی خود با استفنی ادامه دهد.
داستان درباره ساکی (Saki) یه دختره که به همکلاسیش ماکوتو (Makoto) علاقهشو نشون میده، اما بعد میفهمه ماکوتو در واقع پسره. این موضوع اصلاً روی احساسات ساکی اثر نمیذاره و همچنان دنبال اینه که دل ماکوتو رو ببره. از اون طرف، ریوجی (Ryuji)، دوست قدیمی ماکوتو، هم پیداش میشه و معلومه که اونم دلش پیش ماکوتو گیر کرده.
ورود یک توله سگ به زندگی نانا، پیرمردی بازنشسته و لجوج، باعث میشود که او و آدیما، طراح گرافیک، وارد ماجراهای غیرمنتظرهای شوند. در این میان، نیل، نوه آدیما، به آنها کمک میکند تا نیازهای افراد مسن مجرد را بهتر بشناسند.
سوزان پس از یک تصادف رانندگی، حضانت سه فرزندش را از دست میدهد. او چارهای جز این ندارد که به دنبال درمان در یک مرکز ترک الکل برود. به محض ورود، با آلیس و دایان، دو زن با شخصیتهای قوی، آشنا میشود. دنیس، یک مربی ورزشی، تلاش میکند آنها را برای یک هدف مشترک دور هم جمع کند: شرکت در رالی صحرای مراکش. او به صبر و مهارتهای آموزشی زیادی نیاز دارد تا این تیم بعید را برای رسیدن به هدفشان آماده کند.