آستور گِرِی، نوازندهای اهل لسآنجلس، با وجود برخورداری از عشق و شانس شهرت در کنار دوستپسر ستارهاش، درمییابد که در صنعت خشن موسیقی، موفقیت و عشق بیهزینه نیستند و زندگی او بینقص نیست.
نیکولا کالیپاری، مأمور سرویس مخفی ایتالیا، برای نجات یک روزنامهنگار ربودهشده از دست یک گروه تروریستی عراقی، زندگی خود را به خطر میاندازد. هنگام فرار، کالیپاری با فداکاری از روزنامهنگار محافظت میکند و در این راه، به شکلی دلخراش جان خود را از دست میدهد.
یک مبارز شجاع از میان مردم، یک ستمگر (تایتان) بیرحم را به مبارزه میطلبد. این اقدام، زمینهساز شکلگیری موجی از عدالتخواهی، شورش و انتقامگیری میشود.
این نمایشنامه مهیج، داستان کارکنان کاخ سفید را در لحظاتی نفسگیر روایت میکند؛ زمانی که یک حمله موشکی به خاک آمریکا قریبالوقوع است. روایت داستان به صورت لحظهبهلحظه پیش میرود و با افزایش تنشها، مخاطب را تا پایان با خود همراه میکند.
گروهی از سارقان حیوان که در حال یک کلاهبرداری معمولی بودند، ناخواسته وارد ماجرای سرقت قطار میشوند. در پی این اتفاق، فالکون (راکون دزد خردهپا) و رکس (سگ پلیس وظیفهشناس) باید تلاش کنند تا حیواناتی را که در این قطار پرسرعت گرفتار شدهاند، نجات دهند.
نوجوانی پس از اینکه یک موجود فرازمینی هولناک در نزدیکی محل زندگیاش در بیابان سقوط میکند، با او طرح دوستی میریزد. این نوجوان در حالی که از دوست خطرناک تازهاش محافظت میکند، میکوشد با مادر غمگین و دوستپسر پرخاشگر مادرش کنار بیاید.
یک سگ وفادار همراه با صاحبش، تاد، به خانهای روستایی نقل مکان میکند. او در آنجا متوجه نیروهای ماوراءطبیعهای میشود که در سایهها پنهان شدهاند. وقتی موجودات تاریک جان صاحبش را به خطر میاندازند، این سگ شجاع برای محافظت از او وارد نبرد میشود.
داستان در مورد سه دوست به نامهای "ماتئو"، "خوان" و "بنیتو" است که به دلیل افزایش قاچاق مواد مخدر و ناآرامیهای اجتماعی در جنوب اسپانیا، مسیر زندگیشان از هم جدا میشود. دوستی آنها به چالش کشیده میشود، به خصوص بنیتو که به عنوان مأمور اجرای قانون، بین قانون و تبهکاران قرار گرفته است.
یک پیک موتوری تحویل غذا، در سرمای بیابانهای یخی مینه سوتا درگیر یک تعقیب و گریز مرگبار میشود. یک راننده دیوانه برفروب به دلایلی نامعلوم او را تعقیب میکند. این پیک موتوری در موقعیتی مرگبار قرار گرفته و باید به تنهایی از هوش خود برای فرار از دست تعقیبکنندهاش استفاده کند.
دانشآموز دبیرستانی به نام آساها مامییا ناگهان دچار سندروم از دست دادن چهرهی دوران بلوغ میشود و آن را از همه پنهان میکند. تنها کسی که متوجه این مسئلهی غیرعادی میشود، همکلاسیاش هیجیری آساهینا است که با وجود ظاهر جلب توجهکننده و رفتار خشن، فردی با احساس و همدل است.
یک خانواده از هم گسیخته اداره یک کسبوکار معتبر داروی گیاهی را بر عهده دارند. مالک شرکت در تلاش برای نوآوری، معجون جدیدی میسازد که به طور تصادفی باعث آغاز یک همهگیری زامبی میشود.
کامل که در آستانه تعطیلات، مجبور به تغییر برنامه و سفر به زادگاه خود همراه با مادرش میشود، سفری طولانی را با خانواده در رنو ۲۱ به مقصد مراکش آغاز میکند. این سفر، خاطرات و کینههای قدیمی را زنده کرده و در عین حال، استحکام و زیبایی پیوندهای خانوادگی آنها را نمایان میسازد.
سوفی شغل مراقبت در منزل را برمیگزیند و برای ارائه خدمات به دیدار موکلان سالخورده میرود. او در این مسیر با واقعیتهای دشوار این حرفهی پُرتوقع مواجه شده و تصویری معتبر و واقعی از ماهیت کاری که اغلب از دید عموم پنهان است، ارائه میدهد.
یک ورزشکار سابق پنجگانه پس از اسارت توسط کنتس نامیرا و پیروانش، برای زندهماندن در یک شکار مرگبار، مجبور میشود مهارتهای ورزشیاش را احیا کرده و با یک ماهیگیر جذاب و یک پلیس بدخلق، اتحادی موقت تشکیل دهد.
پسری شانزده ساله برخلاف انتظار خانوادهٔ طبقهٔ مرفه خود، حرفهٔ بنایی را با گذراندن دورهٔ کارآموزی آغاز میکند. در محل کار، با همکار اوکراینیِ ملاقات میکند که جهانبینی و زندگی او را متحول میسازد.
زندگی آیوی و تئو، زوجی که در ظاهر همه چیزشان ایدهآل است، با داشتن شغلی موفق، ازدواجی عاشقانه و فرزندانی دوستداشتنی، بسیار آسان به نظر میرسد. اما در زیر این ظاهر بیعیبونقص، طوفانی در حال شکلگیری است: با رکود شغلی تئو و پیشرفت آیوی، رقابت شدید و کینههای پنهان میان آنها فوران میکند.
چارلی مجبور به بازنگری در کسبوکار مکانیکی خود میشود و در این بین، به رقیب تجاری خود یعنی «بو» که در فضای مجازی محرم اسرار اوست، اعتماد میکند. ارتباط آنها علیرغم رقابت حرفهای در دنیای واقعی، عمیقتر میشود.