در فیلم Main Tera Hero پراساد با نام مستعار سینو بدنام ترین پسر در دانشگاه اوتی است. او از دانشگاه خود خارج میشود تا در دانشگاهی دیگر درس بخواند. او به دانشگاهی در بنگور می رود . در آنجا عاشق دختری به نام سونیانا می شود که مجبور است با پلیسی به نام آنگاد ازدواج کند. در همین حال دختری دیگر از دانشگاه عاشق سینو شده است و خود سینو نمی داند. آیشه توسط سینو نجات پیدا کرده است و حالا عاشق اوست …
«آلن» (اسميت)، پسر يک صاحب اسباب بازي فروشي، تعدادي از اسباب بازي هاي جديد را به جان هم انداخته است: «کاماندوهاي ويژه» عليه «گورگونيت ها». اما آن چه «آلن» نمي داند اين است که اين اسباب بازي ها طوري طراحي شده اند که بتوانند حرکت کنند، لب بزنند و سخن بگويند. هدف کاماندوهاي ويژه، نابودي «گورگونيت ها» ست...
برنده 5 جایزه اسکار. همچنین 12 جایزه و نامزد دریافت 13 جایزه دیگر.
راهبه ای به نام «ماریا» (اندروز) که به دلیل عشق دیوانه وارش به موسیقی و طبیعت با محیط صومعه هم خوانی ندارد، به عنوان معلمه ی هفت فرزند «ناخدا فون تراپ» (پلامر) به کاخ اشرافی او فرستاده می شود. ناخدا به سفر می رود و «ماریا» بچه ها را با موسیقی آشنا می کند…
روبن یک کارشناس آنالیز ریسک در یک شرکت بیمه است که پس از ازدواج با همسرش لیزا به ماه عسل می روند اما در اولین روز ماه عسل همسرش به او خیانت کرده و با یک مربی غواصی به اسم کلود رابطه برقرار می کند . روبن همسرش را رها کرده و به خانه بر می گردد. دوستان و همکارانش که از این موضوع مطلع شده اند تلاش می کنند تا او را از ناراحتی خارج کنند و تلاش کنند تا او با فرد دیگری آشنا شود. روبن یکروز بر حسب تصادف یکی از همکلاسی های مدرسه اش به اسم پلی پرینس را ملاقات می کند و آنها پس از چندین ملاقات دلباخته هم می شوند. از سوی دیگر لیزا نیز بسراغ او می آید و از او درخواست بخشش می کند...
فیلم در مورد 5 نفر به نام های «خاویر»، «ویلیام»، «وندی»، «مارتین»، و «ایزابل» است که پنج سال بعد از ملاقاتشان در بارسلونا، قرار می گذارند که بار دیگر یکدیگر را ببینند...
جوانا رید (کایرا نایتلی) و مایکل رید (سم وورتینگتون) زن و شوهر جوانی هستند که بخاطر یک سفر کاری مایکل، باید یک شب را جدا از هم بمانند. از طرفی مایکل با همکار خودش لائورا (اوا مندس) به این سفر کاری رفته و باید در برابر وسوسه هایش مقاومت کند از طرفی جوانا که تنها مانده عشق گذشته اش را می بیند و ...
داستان فیلم درباره یک مامور مخفی شده است که اطلاعات بسیار محرمانه دولتی در اختیار دارد و روسها و آمریکایی ها و قاتلان خطرناک برای بدست آوردن آن حاضر به انجام هر کاری هستند ولی این مامور خیلی زیرکانه …
1 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 2 جایزه و نامزد دریافت 8 جایزه دیگر.
بيست سال پيش در کيپ کاد. «آلن بائر» پسر بچه ي هشت ساله، از قايق به درون آب پرت مي شود و پيش از نجات، يک پري دريايي را مي بيند. زمان حاضر، نيويورک. «آلن» (تام هنکس) که فکر مي کند نمي تواند عاشق شود، دوباره به کيپ کاد برمي گردد و بار ديگر پري دريايي (هانا) او را نجات مي دهد.
یک گروه مرگبار از افریقایی های امریکایی تبار رزم های هوایی که در شهر توسگکی افریقا یک برنامه هوایی دارند. انها مجور به جدایی و نگه داشتن خود در دور دنیا در پرواز های مرگ بار هستند و ویظفه انها باید زیر باگرد کول ای جی انجام شود. بدون راهنمایی...
سیاستمداری به نام دیوید نوریس (دیمون) به زنی بالرین به نام الیس (بلونت) علاقمند می شود ولی دست سرنوشت این دو را از هم جدا می کند. و این فیلم در مورد یک سیاستمدار و یک رقاصه می باشد که بوسیله نیروهای عجیب و خاصی در کنار هم قرار میگیرند و درگیر یک رابطه می شوند که قضایای جالب و هیجان انگیزی اتفاق می افتد…