گروهی از افراد که در تلاش اند از مرز مکزیک عبور کرده و به آمریکا بروند با مردی نژادپرست روبرو می شوند که تمام گشت های مرزی آنجا تحت کنترل او می باشند و...
"جنی بیلسون" یک دختری زیبا و همچنین دانش آموز ارشد ، به همراه پدرِ کارآگاهش زندگی میکند ، اما او از یک اشباه بی خبر است که او را به راهی خشونت آمیز می کشد و ..
یک ماده مخدر که مصرف کننده هایش را در بعد و زمان منتقل میکند، معضل بزرگی نیز بهمراه دارد. برخی از مصرف کنندگان این ماده، وقتی که به این دنیا باز می گردند، دیگر انسان نیستند…
خانواده فاربر برای گذراندن تعطیلات به خانه ویلایی خود در کنار دریاچه رفته اند. اما در بدو ورود با پیدا شدن سر و کله دو پسر خوش سیما – پیتر و پل – با لباس های گلف بر تن، آرامش شان بر هم می ریزد. پیتر و پل با زمینه چینی آنا، جورج و پسر کوچک شان جورجی را در خانه حبس و سپس شروع به بازی هایی می کنند که با یک شرط بندی هولناک آغاز می شود. پیتر به آنها می گوید که حاضر است شرط ببند هیچ کدام از آنها در ساعت ۹ صبح روز بعد زنده نخواهند بود. خانواده فاربر سعی می کنند تا به هر وسیله ای که شده، از چنگ این دو قاتل خونسرد فرار کنند. اما منطقه ای که در آن زندگی می کنند، بسیار خلوت و تنها تلفن موجود نیز از کار افتاده است و …
یک فاجعه در حال رخ دادن است! سیل کلِ سیاره ما را فراگرفته و تنها گروه نامعلومی زنده مانده اند ، این گروه موفق شده اند که این وضعیت بحرانی را مدیریت کنند ..
"سانگ وو" هفت ساله به همراه مادربزرگش در یک دهکدهی دور افتاده تنها مانده و مادرش تلاش میکند کاری برای خود پیدا کند. او که در شهر به دنیا آمده و بزرگ شده، به سرعت با روش زندگی سنتی مادر بزرگ و اطرافیانش به مشکل بر میخورد و…
کشور کُره پس از رهایی از چنگ استعمار ژاپن، تبدیل به اولین منطقهی جنگیِ جنگ سرد می شود. حضور یک پایگاه نظامی آمریکایی در این کشور بر روی زندگی سه نوجوان آشفتهی داستان ما تاثیر بخصوصی می گذارد…
«یوچین سایمنت» (اسپیسی)، آموزگار درس علوم اجتماعی، تکلیفی به بچه های کلاس خود می دهد و از آنان می خواهد تا فکر کنند چگونه می توانند دنیا را عوض کنند و سپس آن فکر را به اجرا درآورند. «ترور مکینی» (آزمنت)، نوجوانی از شاگردان کلاس نیز که مادری الکلی (هانت) و پدری خشن (بون جووی) دارد، تصمیم می گیرد به آنان کمک کند و …
در دهکده کوچکی در افریقاً پسری بنام کریکو متولد میشود . ولی اون یک پسر معمولی نیست ، او میداند چه چیزی را بیشتر از همه میخواهد و از همین الان میتواند راه برود و صحبت کند...
صاحب رستورانی به نام “لزلو” پیانیستی برای رستورانش نیاز دارد بنابراین “آندریاس” را در آنجا استخدام می کند اما مدت زیادی نمیگذرد که “آندریاس” به پیش خدمت آنجا علاقمند شده و او تبدیل به تنها موجود الهام بخش برای موسیقی جدیدش می شود و…