رضا یک راننده مینی بوس است . یک روز رضا با یک دختر خیلی خوشگل به نام آیپَری که در عین حال قلب مهربانی هم دارد آشنا میشود و بعد از این آشنایی اتفاقات کمیک فیلم شروع میشود …
اؤزگور که در کودکی بی پدر و مادر شده بوده ، زیر سایه ارث پدربزرگش بدون اینکه طعم سختی رو بچشه و حتی با ناز و نعمت بزرگ شده . در حالیکه در این فکره که با ارثی که از طرف پدربزرگش نصیبش میشه یک زندگی راحت و بدون دردسر رو برای خودش دست و پا کنه ، درست در روزی که وارد 18 سالگیش میشه میفهمه که کارها اونطور که فکر میکرد پیش نخواهند رفت . اؤزگور برای گرفتن ارث ، مجبوره که شرطی که در وصیت نامه نوشته شده رو به جا بیاره . طبق این شرط باید از استانبول به روستای آداتپه شهر چاناک کاله (Çanakkale) مهاجرت کرده و یکسال در اونجا زندگی بکنه . اگر اؤزگور این شرط رو به جا نیاره فقط قسمت کمی از ارث بهش تعلق میگیره و میزان بیشترش به امور خیریه وقف خواهد شد . اؤزگور که میراث رو حق خودش میدونه ، به آداتپه سفر میکنه و وارد زندگی جدیدی که منتظر اونه میشه . در این روستا شگفتی های زیادی منتظرش هستن . بزرگترین شگفتی هم الیف است که در لحظه ای که انتظارش رو نمیکشه وارد زندگیش میشه و …
تو می دونی من از چیه مارادونا خوشم میاد؟ از اینکه تو زندگیش هیچوقت واقعیت و رویا براش مرز نداشت، وقتی بازی می کرد با همه وجودش بازی می کرد، پرواز می کرد، بازی نمی کرد، وقتی معتاد شد یه کوه کوکائین می ریخت جلوش د بکش همه چیز و تا تهش می رفت، خودشو لوس نمی کرد… همه اش برای این بود که واقعیت و رویا براش مرز نداشت، اگه هم داشت اون نمی تونست مرزشونو تشخیص بده.
این فیلم مستند در مورد یکی از بهترین آشپزهای دنیا می باشد که رستورانش در سال های ۲۰۱۰ ، ۲۰۱۱ ، ۲۰۱۲ و ۲۰۱۴ برنده جایزه بهترین رستوران دنیا شده است. آشپز Rene Redzepi داستان زندگی و راز موفقیتش را در قالب یک این فیلم مستند بیان میکند...
داستان درباره ۲ دختر جوان است که به یکدیگر علاقه مند هستند و به همین دلیل در زندگی دچار مشکلاتی می شوند گاهی خنده دار و گاهی هم غم انگیز ولی آن ها سعی می کنند یک دیگر را خوشحال نگه دارند و …
علی سنای و ایلبر در یک شرکت با هم شریک هستند. زمانی که شرکت خلاقشان شروع به ریزش میکند، آنها تصمیم میگیرند به نمایشگاه باغبانی که در صوفیه واقع شده بروند تا با افراد جدیدی ملاقات کنند بلکه بتوانند کسب و کار جدیدی برای خودشان دست و پا کنند. اما همه چیز اشتباه پیش میرود و آنها در مسیر غلطی قرار میگیرند. سنای و ایلبر بیخیال رویاهای ثروتمند شدن می شوند تا جلوی نیروی قدرتمندی که میتواند باعث نابودی بشریت شود را بگیرند...
نقش اصلی دوران عاشقی را لیلا حاتمی بازی می کند که درگیر ماجریی می شود و زندگی اش را دستخوش دگرگونی می کند. این فیلم یک درام عاشقانه با موضوعات روز جامعه است. فیلمی زنانه که همه صحنه های آن در تهران فیلمبرداری می شود.
در سال ۲۰۰۴ و در عملیات آزادی عراق ، نیروهای شیعه عراقی به رهبری ” مقتدی الصدر ” عملیات ویژه ای را ترتیب میدهند و در حین این عملیات ۴۰ تن از نیروهای لهستانی و ۴۰ تن از نیروهای بلغاری محاصره میشوند و فقط به اندازه ۲۴ ساعت غذا همراه دارند و باید قبل از اینکه از گرسنگی بمیرند ، از آن جهنم خارج شوند …