پسران نوجوان امریکایی در دبیرستانی عاشق دختری به نام مندی لین (آمبر هیرد) هستند ولی او هیچ توجی به آنها نمی کند و در موقعیت های مختلف آنها را از خود دور می کند. سرانجام بعد از پایان فصل گرم تابستان، یکی از دوست هایش، او را به منزلی دعوت می کند تا به اتفاق چند نفر از هم مدرسه ای های دختر و پسر آخر هفته را جشن بگیرند و با هم باشند. بعد از رفتن به خانه ی مذکور و برگزاری جشن، اتفاقات عجیبی میافتد و چند نفر از آنها به فجیع ترین وضع کشته می شوند…
«آنی» (اسکارلت جوهانسون) که به تازگی از دانشگاه فارغ التحصیل شده، کارش را بعنوان پرستار بچه یک خانواده نیو یورکی پولدار شروع می کند. در حالی که پدر بچه مدام مشغول کارش است و مادر هم وقتش پر است و هیچ کدامشان دوست ندارند با پسر کوچکشان باشند. آخرین پرستار بچه به خاطر گذراندن وقتش در قرارهای عاشقانه اخراج شده و همین مساله باعث دردسر آنی میشود، زیرا مرد جذابی که در همسایگی آنهاست، سعی دارد با او ارتباط برقرار کند.
مهاجمین جیوران به پایتخت کره جنوبی قدیم بالهایی حمله کرده و آنجا را تصرف میکنند. مردم و ارتش بالهایی با کشته شدن خاندان سلطنتی به دنبال تعیین یک پادشاه برای خود و بازپسگیری سرزمینشان هستند. سرباز قدرتمندی برای بازگرداندن آخرین شاهزاده فرستاده میشود و … .
آقای “سلیمانی” که از همسر خود جدا شده بزرگ یک خانواده عربی-فرانسوی است. او مجبور میشود از کار خود در کارخانه کشتی سازی کنار بکشید. او که قصد دارد برای خانواده خود ارثی خوب به جای بگذارد تصمیم میگیرد رویای همیشگی خود را دنبال کند…
برادر بزرگ تر بابانوئل، «فرد کلاوس» (وون) به ميزان زيادي پول احتياج دارد، بنابراين براي کمک براي برادرش «سينت کلاوس» (بابانوئل / جياماتي)، به قطب شمال مي رود...
“دورل” و “لیجان” دو دوست صمیمی و تبهکارانی خرده پا هستند. وقتی آنها تهدید می شوند اگر بدهی هفده هزار دلاری را نپردازند “دورل” پسر خود را از دست خواهد داد، تصمیم می گیرند از کلیسای محله خود سرقت کنند...
دو دانشجوی کالج در راه بازگشت به خانه،همسفر می شوند.وقتی خودروی آنها در جاده ای دورافتاده از کار می افتد،روح انسانهایی که در آن منطقه کشته شده اند به سراغ آنها می آیند...
یک گروه مرگبار از افریقایی های امریکایی تبار رزم های هوایی که در شهر توسگکی افریقا یک برنامه هوایی دارند. انها مجور به جدایی و نگه داشتن خود در دور دنیا در پرواز های مرگ بار هستند و ویظفه انها باید زیر باگرد کول ای جی انجام شود. بدون راهنمایی...
این فیلم داستان افراد گوناگون در موقعیتهای مختلف است. یک بازرگان که تمام زندگیاش را بر روی یک اسب مسابقهای شرط بندی کرده است، یک گانگستر که به آینده می نگرد، یک خوانندهی موسیقی پاپ که قربانی رییس یک گروه تبهکار میشود و در آخر یک دکتر که سعی دارد زندگی معشوقهاش را نجات دهد.
1 مرتبه نامزدی جایزه .گلدن گلوب. همچنین نامزد دریافت 3 جایزه دیگر.
ورود خانواده تاجری به نام لورنزو دزا به شهر، زندگی فلورنتینو آریزای جوان را به هم می ریزد. او که پس از مرگ پدرش با مادر پیر خود زندگی می کند و شغلی در تلگراف خانه شهر دارد، عاشق فرمینا دختر دزای تاجر می شود.اما مخالفت دزا باعث می شود تا فرمینا به دهکده و فلورنتینوی جوان نیز با کمک عموی ثروتمندش برای فراموش کردن این عشق به مکانی دور افتاده فرستاده شوند. پس از گذشت مدتی طولانی با جنگ و شیوع وبا، فرمینا به دنبال یک بیماری با دکتر اوربینو آشنا شده و با اصرار پدر با وی ازدواج می کند. فلورنتینو نیز که تصادفاً ... را کشف کرده و قصد داشته تا بکارت خود را برای محبوب حفظ کند، به خود می قبولاند که باید به خاطر عشق اش به فرمینا انتظاری طولانی را تحمل کند. انتظاری که نیم قرن طول خواهد کشید....
در سال ۲۰۰۸ به سر می بریم و بیماری واگیرداری را که بشریت باعث به وجود آمدن آن می باشد همه جا را فرا گرفته است . برای بسیاری در کینگدوم که جزو مناطق اصلی فاجعه می باشد ، نابودی و انتها در کمین نشسته است . همچنین در حدود چند روز بعد از کشف ویروس میلیون ها نفر در لندن آلوده شده اند ! دولت نیز چاره ای جز قرنطینه کشور ها و مناطقی که مردم و جمعیت موجود در آن آلوده ی این ویروس شده اند ندارد…
زن جوانی که با افسون هایش مردان را تیغ می زند، در شرایطی گیج کننده یک خدمتکار ساده و مهربان هتل را با خواستگاری ثروتمند اشتباه گرفته و با او رابطه برقرار می کند…
“هکتور” به همراه همسرش برای زندگی به خانهای جدید نقل مکان میکنند. در حالی که یک بعدازظهر در حال مشاهدهی اطراف با دوربین چشمیاش است، متوجه دختری در جنگل میشود، از روی کنجکاوی به طرف او میرود که یکباره مردی با پوششی روی سر، به او با قیچی حمله میکند. در طی تعقیب و گریز، هکتور وارد یک “ماشین زمان” میشود و سپس میفهمد که به “۱ ساعت قبل” سفر کرده است. مسئول ماشین زمان به “هکتور” (هکتور ۲) میگوید برای آن که بتواند دوباره به ماشین زمان داخل شود، با “هکتور ۱″ نباید روبه رو شود. اوضاع پیچیده میشود و “هکتور ۲″ تصادف میکند و در اثر جراحت وارد به صورتاش، مجبور میشود سرش را بپوشاند… “جرایم زمانی” برندهی چندین جایزه از فستیوالهای مختلف سینمایی شده و هالیوود نیز قراردادی برای دوبارهسازی آن امضاء کرده است...
دن چند سالی هست که همسر خود را از دست داده است . وی از همسر خود نیز دارای 3 دختر هست که به انها عشق می ورزد . در جشن شکرانه سالیانه دن به همراه 3 دخترش به شمال سفر می کنند تا در کنار بقیه خانواده دن این سنت را بجا بیاورند در این بین وی با یک خانم باهوش به نام ماری اشنا می شود و بین انها رابطه ی صمیمانه ای شکل می گیرد اما دن متوجه می شود که ماری در واقع نامزد برادرش است و.....
1 مرتبه نامزدی جایزه .BAFTA Film Award. همچنین 13 جایزه و نامزد دریافت 15 جایزه دیگر.
سال ۱۹۸۳. داستان در مورد پسربچه بدبختی است که در انگلستان زندگی می کند. او بعد از یک دعوای خیابانی، با گروهی از نژادپرستان ولگرد آشنا می شود. آن ها تبدیل به بهترین دوستان او و حتی همچون خانواده جدیدش می شوند...