مردی به شهری وارد می شود که برادرش در آنجا کلانتر است. اما برادرش در حقیقت سارقی است که پای کلانتر را شکسته و او را به قصد مرگ رها کرده است. آنها علیه یک بارون محلی با هم متحد می شوند و...
فیلم یک مسابقه اتومبیلرانی در دهه 70 در بزرگترین مسابقات دنیا یعنی "لامانش" فرانسه به تصویر می کشد. مسابقه به مدت بیست و چهار ساعت و در طول 14.5 کیلومتر برگذار می شود...
برنده 2 جایزه اسکار. همچنین 16 جایزه و نامزد دریافت 22 جایزه دیگر.
ماجراي نوجوانان در شهري کوچک در ايالت تکزاس. اغلب اين ماجراها با بسته شدن تنها سالن سينماي شهر، متعلق به «سام شير» (جانسن) و عزيمت «دوئين» (بريجز)، براي خدمت در ارتش در کره پايان مي گيرند...
1 مرتبه نامزدی جایزه .گلدن گلوب. همچنین 3 جایزه و نامزد دریافت 2 جایزه دیگر.
در آخرين روز جنگ جهاني اول، «جو بانم» (باتمز)، سرباز جوان امريکايي طوري مجروح مي شود که در بيمارستان، دکتر مرگش را اعلام مي کند و به اتاقي مخصوص منتقل مي شود. «جو» هنوز نمرده و وقتي به هوش مي آيد، متوجه مي شود که دست، پا، چشم، گوش، دهان و بيني ندارد…
سال 1913. «خوان ميراندا» (استايگر)، دهقان مکزيکي، با پدر و شش فرزندش به راهزني روي مي آورد. آنان به «شان مالوري» (کوبرن)، متخصص انفجار ايرلندي، برمي خورند و «خوان» فکر مي کند که با کمک «شان» مي تواند به آرزوي قديمي اش سرقت از بانک ملي شهر مسا ورده برسد...
1 مرتبه نامزدی جایزه .گلدن گلوب. همچنین 3 جایزه و نامزد دریافت 4 جایزه دیگر.
فروشنده اي به نام «ديويد مان» (ويور) که براي انجام کاري به کاليفرنيا رفته، به خاطر ترافيک سنگين بزرگ راه، از يک جاده ي محلي به راهش ادامه مي دهد. او در ميانه ي راه، براي پرهيز از دود غليظ يک تانکر، از آن سبقت مي گيرد، اما اين کار راننده ي تانکر را به خشم مي آورد و تعقيب و گريزي ديوانه وار و خطرناک آغاز مي شود...
1 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 2 جایزه و نامزد دریافت 3 جایزه دیگر.
«جيمز باند» (کانري) با پي گيري ماجراي قاچاق الماس در مي يابد که دشمن ديرين، «بلوفلد» (گري) مي خواهد با الماس، ليزر غول آسايي بسازد و پس از فرستادن آن به فضا، شهر واشينگتن را نشانه بگيرد...
فیلم زندگی "جی جی" آرایشگری سابق که به مواد مخدر اعتیاد پیدا کرده را روایت می کند.او زندگی اش را با معامله کردن برای "ویوان" می گذراند.روزی او با دختری به نام "پارم" آشنا شده و عاشق او می شود و...
“اولاف پترسون” دلال اسلحه قصد دارد معامله بزرگی با کاپیتان “مانگو” انجام دهد اما پول مورد نیاز در گاوصندوق بانکی است که رمز ورود آنرا فقط پروفسور “زانتوس” که زندانی آمریکایی ها است می داند.”اولاف” می پذیرد او را آزاد کند اما یکی از همکاران قدیمی اش افکار دیگری در سر دارد…
«ستوان ورجیل تیبز» (پواتیه) از اراده پلیس سن فرانسیسکو، عازم بازگشت به خانه، نزد همسرش، «والری» (مکنر) و دو فرزندش است که تلفنی خبر قتل دختری را به او میدهند و این که «پدر لوگان شارپ» (لندا) - یک کشیش محلی و از مبارزان حقوق اقلیتها - هنگام خروج از خانه دختر دیده شده است. در بازجوئی، «شارپ» میگوید که از آپارتمان بازدید کرده تنها به این دلیل که دخترک از مریدانش بوده است. «تیبز» و همکارش، «کِنِر» (شاینر) در تحقیقات بعدی، به مظنونان دیگری میرسند که....…