ارون، ورزشکار دبیرستانی، در هجدهمین سالگرد تولدش هویت خود را به عنوان "رهایی بخش" کشف می کند. او باید با قدرت های خود فرشتگان سقوط کرده را به بهشت بازگرداند و با دشمنان خود بجنگد.
سایمون استورم یک مدیر اجرایی آمریکایی است که برای کار به آفریقای جنوبی فرستاده میشود. همسرش که به او خیانت میکند، با طلاق موافقت نمیکند، بنابراین معشوقهاش او را متقاعد میکند که همسرش را بکشد. او در حالت مستی یک کارآگاه خصوصی استخدام میکند، که معلوم میشود یک قاتل زنجیرهای و باجگیر است.
زنی از روستایی به دلیل گشوده شدن دهانهای به دنیای مردگان، از هرکول تقاضای کمک میکند. هرکول با وجود آگاهی از ماهیت فریبنده این زن، به یاری او میشتابد.
یک شب، نانسی لیون با درد از خواب بیدار میشود و کمی بعد بر اثر مسمومیت با آرسنیک میمیرد. خانوادهاش بلافاصله به همسرش، ریچارد، مظنون میشوند. ریچارد سال قبل به دلیل یک رابطه عاشقانه، به طور موقت او را ترک کرده بود. برادر نانسی به شدت تمایل دارد که فرزندان او را از قاتل مظنون دور کند. همه شواهد علیه ریچارد است، اما او به طور غیرمنتظرهای در دادگاه حاضر میشود.
در دهه 1980، سانگهو، دانشجوی فعال یک روستای دورافتاده، شاهد رابطه یک زوج متاهل بود. او با جسارت بیشتر، حرکات مقدماتی همسر را تقلید کرد و این کار منجر به...
این اثر در مارس ۱۹۹۴، طی یک دوره هفت هفتهای و کاملاً پُربیننده در تئاتر آلبرت ضبط گردید. روزنامه ایندیپندنت انگلستان در وصف آن نوشته است: «...هنگامی که او در اوج سخنوری ناگهان متوقف میشود، تماشاگر همان احساسی را دارد که گاهی با رابین ویلیامز تجربه کرده است؛ اینکه مخاطبان شتاب دارند تا بتوانند به سرعتِ ذهنِ هنرمندی برسند که بسیار فراتر از سرعت فهم آنهاست.
این داستان درباره خوان، مرد جوان اسپانیایی است که رویای گاوباز شدن را در سر دارد. شبی او به طور غیرقانونی در ملک خانواده سول، در حال گاوبازی با یک گاوِ مخصوصِ مسابقه، دستگیر میشود. در این حین، با دختر دونا سول، صاحبخانه آمریکایی با ریشههای اسپانیایی، آشنا شده و عمیقاً دلباخته او میشود.
«جاناتان در شب هالووین، به دلیل اشتباه گرفتن دوستپسر خواهرش با یک قاتل نقابدار، او را با ضربهای مرگبار از پای درآورد. دقیقاً یک سال بعد، خواهر و برادر خود را در حال مبارزه برای نجات جانشان در برابر قاتلی نقابدار میبینند که بسیار آشنا به نظر میرسد.»
داستان درباره مدیر مدرسهای است که برای نجات یک مدرسه از تعطیلی به شهری کوچک میرود. در این سفر، او با معلم موسیقی جذاب آن مدرسه آشنا شده و عاشق او میشود. این اتفاق باعث ایجاد تغییراتی در زندگی شخصی و حرفهای او میشود.
خانواده لوی یک زوج شیکپوش بودند که تا زمان سقوطشان از گلفبازها دزدی میکردند. بعدها، نویسندهای به نام رمی گراول نوادگان آنها را میبیند که با قایق تفریحی خود در منهتن گشت میزنند.
این یک فیلم زندگینامهای است که تلاش میکند داستان واقعی دایانا، پرنسس ولز، را به تصویر بکشد. این فیلم در زمانی ساخته شد که او عمیقاً ناراحت بود و ازدواجش با شاهزاده چارلز با مشکلاتی روبهرو بود، اما قبل از طلاق نهایی و مرگ غمانگیز او در چند سال بعد.
مری استوارت زنی زیباست که عشق در چشمانش و زنگ های عروسی در ذهنش نقش بسته است. آیا او در یافتن مرد مناسب در حالی که چشمانش را به تله می اندازد موفق خواهد بود؟..
در شهر نیویورک، کلانتری اصلی محله جنوب بروکلین، به نام "قلعه آپاچ" نامگذاری شده است. این نامگذاری توسط کارمندان این کلانتری انجام شده است که خود را مانند سربازان محاصره شده توسط دشمنان در یک پاسگاه دورافتاده در غرب وحشی احساس می کنند...
درامی بر اساس واقعیت، که داستان دو خواهر مصمم را روایت میکند. آنها با تعصبات یک ورزش مردانه مبارزه کردند تا به مسابقهدهندههای درگ در سطح جهانی تبدیل شوند.