اِوی برای به ارث بردن ثروتی که به او تعلق دارد، باید آرزوهای افرادی را که شب تولدش جانش را نجات دادهاند، برآورده کند. او برای این کار، وکیلی را استخدام میکند تا این افراد را پیدا کرده و آرزوهایشان را به صورت مخفیانه برآورده کند.
یک متخصص قلب جوان یک بیمار معلول دارد که در نهایت فوت می کند. او در قبال مرگ او احساس مسئولیت می کند. وقتی برای عذرخواهی سراغ مادر بیمارش می رود ، مادر عصبانی شده و شکایت میکند تا مجوز پزشکی را از او بگیرند...
تانیا، کارآگاه پلیسی است که با همکارش رایان یک رشته سرقت های اخیر را می خواهند حل کنند. آنها به عنوان زوج تازه ازدواج کرده مخفیانه به یک خانه خالی در کنار خانه آقای میلر، مظنون اصلی پرونده نقل مکان می کنند...
دو سال پس از ترک شهر، عکاس، مگی، زمانی که خواهرش در حال ازدواج است و میخواهد مگی در مراسم عروسی فیلمبرداری کند، با سابقش جیک ملاقات میکند. هنگامی که او و جیک تصمیم می گیرند دونوازی مورد علاقه عروس را بخوانند، جرقه ها دوباره روشن می شود.
داستان پشت صحنه ی یک گروه بزرگ موسیقی متال را بازگو می کند. جوانی بنام تریپ در حین اجرای یک کنسرت بزرگ موسیقی به ماموریتی فرستاده می شود که ناگهان در خیابان با انبوهی از اتفاقات غیرقابل پیشبینی روبرو می شود...
یک تاجر موفق وقتی با یک وارث خوش تیپ آشنا می شود، از اینکه از شر عشق سابق وسواسیش خلاص می شود ، راحت می شود. با این حال، عشق جای خود را به سوء ظن می دهد زمانی که او متوجه می شود که کسی هر حرکت او را زیر نظر دارد...
زندگی جس زمانی تغییر می کند که شوهرش رایان و برادر شوهرش رومن پس از تصادف به کما می روند. با این حال، رومن از خواب بیدار می شود و معتقد است که رایان است و این باعث می شود جس در مورد آینده نگران شود...
جنا دیویس، یک مادر شاغل، از خواب بیدار می شود و متوجه می شود که یک نوزاد مرده به دنیا آورده است. آیا کودک قربانی یک پرستار حیله گر پیش از تولد شده است که هیچ کس او را به یاد نمی آورد یا قربانی روان شکسته خود مادرش شده است؟ ...
پس از غرق شدن یک کشتی، شخصی میلیاردر بنام "الیور کویین" مفقود میشود و به مدت پنج سال همه فکر میکردند که او مرده است، اما 5 سال بعد در یک جزیرهی دور افتاده او را پیدا می کنند. او به شهر خودش یعنی "استارلینگ سیتی" نزد مادر و خواهر و بهترین دوستش برمیگردد، که بلافاصله آنها متوجه تغییر رفتار "اُلیور" میشوند. "اُلیور" با شخصیت جدیدی که پیدا کرده قصد دارد با تمام بدی ها و خلاف ها درون شهرش مبارزه کند ولی در عین حال شخصیت قدیم خودش رو هم حفظ کند...
داستان سریال الهام گرفته از فیلم “روانی” آلفرد هیچکاک هست که زندگی “نورمن بیتس” و مادرش “نورما” به تصویر کشیده می شود. داستان از آن جا شروع می شود که نورما یک متل در شهر ساحلی می خرد و …
Insomnia یک بازی غیرقانونی است، یک سرگرمی پرهزینه، که سالی یک بار در یک کازینو منحصر به فرد برگزار می شود که در آن فقط ثروتمندان و قدرتمند بازی می کنند.
این سریال بر اساس کمیک های آرچی ساخته شده و دارای تمی راز آلود و تیره است. داستان در مورد ماجراهای یک پسر جوان به نام آرچی و دوستانش است که در شهر کوچکی به اسم "ریوردیل" زندگی میکنند. این شهر دارای ظاهری فانتزی و پر زرق و برق است، اما اسرار تاریکی در زیر این شهر نهفته است که عده ای به دنبال کشف آنها هستند...
داستان در مورد "بری آلن" است، کسی که بعد از انفجار در آزمایشگاه S.T.A.R و قرار گرفتن در معرض ذرات شتاب دهنده به کما میرود. چند ماه بعد از کما بیرون میآید و متوجه سرعت و قدرتی عجیب درون خود میشود که این امکان را به او میدهد تا در سنترال سیتی مثل یک فرشتهی نگهبان که قابل رویت نمیباشد، حرکت کند. در حال حاضر تنها دوستان بری می دانند که او تبدیل به سریعترین مرد زنده جهان شده است. اما او بزودی متوجه میشود که تنها کسی نیست که در هنگام انفجار، قدرت فرا انسانی به دست آورده و افراد دیگری هم هستند که این قدرت را به دست آورده اما در راه درستی از آن استفاده نمیکنند. بنابراین "بری آلن" با آزمایشگاه استار همکاری میکند و مامور میشود تا از مظلومان شهر در برابر حوادث دفاع کند...
در آینده ای دور از انتظار، نسل بشر قدرت بینایی خود را از دست داده اند و جامعه باید راهی جدید برای ساختن، تعامل با یکدیگر، شکار و بقا پیدا کند. همه اینها زمانی که دوقلوهایی به دنیا می آیند که قدرت بینایی دارند تغییر می کند.
گروهی از کودکان دارای رشد ژنتیکی از یک پروژه آزمایشگاهی فرار می کنند. سالها بعد ما مکس را ملاقات می کنیم، یکی از فراریانی که اکنون برای یک سرویس پیام رسان در شمال غربی اقیانوس آرام پس از آخرالزمان کار می کند.
سریالی کمدی، به سبک شرلوک هلمزی و پر از شوخی ها و دیوانگی های خنده دار که می تواند ساعت ها شما را سرگرم کند. اگر دنبال سریالی کمدی و جنایی می گردید این سریال را از دست ندهید.شاون اسپنسر که حافظه ی تصویری، غریضه ی کارآگاهی و دقت بسیار بالایی دارد بعد کمک به پلیس برای حل یک پرونده، متهم به شریک جرم بودن می شود. شاون برای این که به زندان نیفتد و راز خود را برملا نکند ادعا می کند که غیبگو است و با عالم ارواح ارتباط دارد و از این راه اطلاعات خود را به دست می آورد. شاون به همراه بهترین دوستش گاس که فروشنده ی دارو و لوازم پزشکی است، دفتر کارآگاه خصوصی غیبگوی Psych را تاسیس می کند و از آن به بعد در حل پرونده های جنایی به پلیس کمک می کند...
“هدف انسانی ” محصول سال ۲۰۱۰ و شبکه “فاکس” می باشد . “کریستوفر چنس” متخصص امور امنیتی، محافظ و کارآگاهی خصوصی می باشد ، که با قرار دادن خود به عنوان سپر انسانی از مشتریان خود در مقابل ترور محافظت می کند. او به طور محسوس یا غیر محسوس مشتریان خود را که قرار است هدف ترور قرار بگیرند دنبال کرده و یا خود را در موقعیت آنها قرار می دهد و در لحظه ترور با زیرکی وارد عمل می شود و فرد یا افراد اجیر شده را از میان برمی دارد. او با دفتری خصوصی که توسط همکارش “وینستن” اداره می شود همکاری می کند، و فردی مرموز و زیرک به نام ” گوررو ” با هنرنمایی” جکی ارل هیلی” نیز برای یافتن افرادی که در پشت پرده این ترور ها قرار دارند به او کمک می نماید. “کریستوفر چنس” با بازی “مارک ولی” مهارت “جک بائر”(۲۴) ، شوخ طبعی “جفری داناوان” (Burn Notice )و خوش تیپی ” جیمز باند ” را یکجا دارد…
داستان این سریال در دهه 60 قرن نوزدهم (سال های 1860) در محله ای به نام "پنج نقطه" در شهر نیویورک اتفاق می افتد یک جوان تنومند ایرلندی که مامور پلیس میباشد, وظیفه دارد تا پایداری صلح و آرامش محله اش را که محله ای کاملاً آشوب گر است و تمامی خلاف کاران و یاغیان در آن زندگی میکنند, هنگامی که در عین حال با مردم بالا شهر جزیره مان هاتان در حال تعامل میباشد, تامین کند...