زنی که متهم به قتل نامزد پزشک خود است، خواهری دوقلو دارد. وقتی هر دو خواهر عذر موجه برای شب قتل دارند، روانشناسی برای کمک به کارآگاه مسئول پرونده فراخوانده می شود. بوسیله انجام چند آزمایش او متوجه می شود قتل کار کدام خواهر است و عاشق خواهر بیگناه می شود…
داستان فیلم Alias Nick Beal از آنجایی آغاز میشود که یک وکیل دادگستری با موفقیتهای سیاسی خود و فرمانداری، نام خود را مطرح میکند و به یک چهرهی سرشناس تبدیل میشود. اما بلافاصله پس از شروع ارتباط با شخصی به نام نیک بیل، اخلاقهای خوب خود را از دست میدهد و تبدیل به فرد دیگری میشود ...
خلافكارى به نام » ديو كانوى « ( فورد ) هر روز يك سيب از » آنى « ( ديويس )، پيرزن فروشنده ى دورگرد و دائم الخمر مى خرد، چون تصور مى كند كه با اين كار خودش را از گزند مافيا در امان نگه مى دارد. تا اين كه دختر » آنى « ( آن مارگرت )، با اين تصور كه مادرش خانمى ثروتمند است، مى خواهد به ديدنش بيايد. حالا » ديو « و عده ى بسيارى دست به دست هم مى دهند تا از » آنى « يك » خانم « بسازند.
مرگ غول رسانه ای "آموس کین" باعث ایجاد جنگ قدرت بین مدیرانش می شود. در این حین زنان نیویورک طعمه یک قاتل سریالی می شوند. "ادوارد موبلی" خبرنگاری است که شرایط او را وادار به روبرو شدن با ماموریتی غیرممکن می کند ...
پس از مراسم ازدواج ویل کین کلانتر شهر هادلی ویل، هنگامی که به قصد ایجاد زندگی جدیدی همراه زن زیبایش خیال ترک شهر را در سر دارد، خبردار میشود که فرانک میلر تبهکاری که چند سال پیش به زندان فرستاده با قطار نیمروز و به قصد انتقام از او به آن شهر خواهد آمد. دوستانش می کوشند تا وی را ترغیب به ترک شهر نمایند، اما او فرار را چاره کار نمی داند و تصمیم می گیرد تا با آن فرد و هم دستانش مواجه شود و…
در بحبوحه جنگهاى داخلى امريكا .« مايك مكوم » ( فلين ) را ، به رغم شجاعتهايش ، از ارتش شمالى ها بيرون مىاندازند و او هم آرام آرام به كارهاى خلاف روى مىآورد . تا اين كه به نوادا مىرود و پس از راه انداختن قمارخانهاى بزرگ با مردى به نام « استنلى مور » ( بنت ) در معدن نقره ى او شريك مى شود .
«جورج بیلی» که در روز کریسمس قصد خودکشی دارد، توسط یک فرشته نجات داده میشود و آن فرشته به او نشان میدهد كه زندگی اطرافیانش بدون وجود بیلی چقدر بی رمق و یكنواخت میشده است. این طوری است كه در همان روز و شب كریسمس، جورج كه بواسطه مشكلات مالی حاصل از ورشكستگی به فكر خودكشی افتاده است، باردیگر به انسانها دل میبندد و به زندگی بر میگردد...
"پدر چیسهولم" کشیشی جوان به چین فرستاده می شود تا در میان مردم غیرمسیحی چین بخشی مسیحی به وجود بیاورد.او با دشمنی،فقر،انزوا و بیماری مواجه شده و او را بیشتر از پیش برای موفقیت مصمم می کند.در طول چند سال او مقبولیت زیادی بین چینیها بدست می آورد و...
"کس براون" پس از تمام شدن زندگی مشترکش با "ایزابل" در آستانه ازدواج برای بار دوم قرار دارد.اما وقتی متوجه می شود "ایزابل" نوزادش را در اختیار دارد،او را می رباید و...
« هنرى مورگان » ( کرگار ) ، دزد دریایى بىرحمى است که فرماندارى جاماییکا را با همراهى « جیمز وارینگ » ( پاور ) در دست مىگیرد. اما « مورگان » براى در پیش گرفتن راه راست با مقاومت برخى از همدستان سابقش ( کویین و ساندرز ) روبهرو مىشود.
در کالیفرنیا، بوبو و «رفیق» تینی او کارهای عجیب و غریب انجام میدهند و مست میشوند و رازی درباره قتل حل نشده ملوان پنهان میکنند، اما پیشخدمت آنا که توسط بوبو نجات یافته است، این راز را آشکار میکند...
یک خلافکار اسکله بروکلین، صاحبان قایق را مجبور به پرداخت پول حفاظت میکند، اما دو ماهیگیر که از این وضعیت خسته شدهاند، تصمیم میگیرند به جای شکایت به پلیس، خودشان این گانگستر را از بین ببرند.
در کشتی باری "گلنکرن"، زندگی خدمه در ترس، تنهایی و سوءظن می گذرد. مردان الکل قاچاق کرده و زنان با یکدیگر می جنگند، جاسوسی یکدیگر را می کنند، اما وقتی مرگ از راه می رسد یکدیگر را از خطر نجات می دهند...
در بحبوحه حملات ناپلئون به اروپا، یک خانواده سوئیسیتبار ساکن لندن تصمیم میگیرند به استرالیا مهاجرت کنند. هدف اصلی آنها از این سفر طولانی، حفظ ارزشهای خانوادگی و فراهم کردن محیطی مناسب برای پرورش فرزندانشان است.
آوریل سال ۱۸۶۱، عمارت عظیم تارا در آتلانتا. « اسکارت اوهارا » ( لى ) در مىیابد که مرد رؤیایىاش، « اشلى ویلکس » ( هوارد ) به او علاقه اى ندارد و در صدد است با « ملانى همیلتن » ( د هاویلند ) ازدواج کند. اما از طرف دیگر « رت باتلر » ( گیبل ) عضو بدنام یک خانواده ى ثروتمند ساکن چارلستن دلباخته ى « اسکارلت » سرزنده مىشود و در او ویژگىهایى شبیه به خود پیدا مىکند.