نگاهی به کارنامه تارانتینو از ابتدا، با مصاحبههای همکاران، منتقدان، ستارگان و فیلمسازان چیره دست و همچنین ادای احترام به بزرگترین همکارش، سالی منکه...
دکتر بروس بنر بخاطر تماس اشتباهی با اشعه گاما، هرگاه که ضربان قلبش بالا میرود، تبدیل به یک غول سبز خشمگین می شود. در همین حال یک سرباز نیز از همین تکنولوژی استفاده می کند تا با او مقابله کند.
خانواده فاربر برای گذراندن تعطیلات به خانه ویلایی خود در کنار دریاچه رفته اند. اما در بدو ورود با پیدا شدن سر و کله دو پسر خوش سیما – پیتر و پل – با لباس های گلف بر تن، آرامش شان بر هم می ریزد. پیتر و پل با زمینه چینی آنا، جورج و پسر کوچک شان جورجی را در خانه حبس و سپس شروع به بازی هایی می کنند که با یک شرط بندی هولناک آغاز می شود. پیتر به آنها می گوید که حاضر است شرط ببند هیچ کدام از آنها در ساعت ۹ صبح روز بعد زنده نخواهند بود. خانواده فاربر سعی می کنند تا به هر وسیله ای که شده، از چنگ این دو قاتل خونسرد فرار کنند. اما منطقه ای که در آن زندگی می کنند، بسیار خلوت و تنها تلفن موجود نیز از کار افتاده است و …
يک پروفسور زبان شناسي به نام «دومينيک» (رات) از اين که زندگي حرفي اش را به پايان مي رساند بسيار غمگين است. او هم چنان به خاطر «لورا» (لارا) که چهل سال پيش نامزدي شان را به هم زد افسوس مي خورد. «دومينيک» از شمال روماني، زادگاهش، به طرف بخارست سفر مي کند. اما پيش از اين که دست به خودکشي بزند، صاعقه اي به او مي زند. در اين حادثه نه تنها او به طرز معجزه آسايي نجات پيدا مي کند بلکه بدن هفتاد ساله ي او هم جوان مي شود…
یک ستاره سالخورده سینمای گاوچران صحنه فیلم را رها می کند و سعی می کند با مادرش که سی سال است او را ندیده است ارتباط برقرار کند، اما متوجه می شود که فرزندی دارد که هرگز از او خبر نداشت...
«دالیا ویلیامز» (کانلی) که از شوهرش (اسکات) جدا شده، آپارتمان قدیمی کوچکی در روزولت آیلند نیویورک برای خود و دخترش، «سسی» (گید) پیدا می کند، بی خبر از این که آپارتمان در تسخیر روح ساکن قبلی است…
پس از دیدار مجدد با مادرش در شهر هوچیمین، یک فاجعه خانوادگی باعث میشود بین از ویتنام به آمریکا فرار کند. بین پس از رسیدن به نیویورک، یک سفر جادهای به سمت تگزاس آغاز میکند؛ جایی که گفته میشود پدر آمریکاییاش در آنجا زندگی میکند.
ماجرای داستان این سریال بعد از 25 سال از سر گرفته می شود که ساکنان یک شهر عجیبغریب (در شمالغربی کشور) در این فکر هستند که چگونه ملکه مراسم آغاز سال تحصیلی آن ها به قتل رسیده است، حال همه در تلاش برای کشف ابعاد مختلف این قتل مرموز هستند...
جنیفر والترز - یک وکیل متخصص در پرونده های حقوقی فوق بشری - باید زندگی پیچیده یک فرد مجرد 30 ساله را که اتفاقاً یک هالک سبز 6 فوتی 7 اینچی نیز هست بگذراند.
در یک شهر کوهستانیِ دور افتاده واقع در کشور کانادا، پس از اینکه یک پالایشگاه نفتی جدید توسط زنی مرموز افتتاح می شود، آن شهر کوچک تبدیل به دنیایی مملو از مواد مخدر، فحشا و جرایم سازمان یافته می شود. حال رئیس پلیس "جیم ورث" که یکی از اعضای خانواده اش را به قتل رسانده اند، تشنهی گرفتن انتقام از این خلافکاران است...
دكتركال لايتمن مي تواند با آناليز صورت ، بدن ، صدا و حرف زدن افراد به حقيقتپي ببرد .وقتي يك فرد شانه هاي خود را بالا مي اندازد ، دست هاي خود را ميچرخاند يا لب پاييني خود را به سمت بالا حركت مي دهد ، لايتمن متوجه دروغگفتن وي مي شود . با آناليز حالات صورت ، او احساسات انسان ها از خشمپنهان تا كشش جنسي ناشي از حسادت را در افراد در مي يابد . اما همانطور كهخود لايتمن مي داند ، اين توانايي علمي او در زندگي شخصي او هم يك بركتمحسوب مي شود و هم يك نفرين ، آنجا كه خانواده و دوستان او به مانندمجرمين و غريبه ها همديگر را فريب مي دهند . لايتمن رييس يك تيم جهاني ازمتخصصين تشخيص دروغ است كه با مطالعه حالات مختلف صورت و حركات غيراراديبدن نه تنها درپي كشف دروغ اند بلكه درپي يافتن چرايي دروغ گفتن افرادهستند...