"لسلى" ( تیلر ) ، با گلهدار بزرگ ، "بیک بندیکت" ( هادسن ) ، ازدواج کرده است . از طرف دیگر ، جوانى آسوپاس به نام "جت رینک" ( جیمز دین ) که به "لسلى" نظر داشته ، حالا صاحب یک چاه نفت شده و به رقابت با "بیک" مىپردازد …
اواخر دهه ي ۱۹۸۰. «جوزي ايمز» (ترون) به شهر زادگاهش در در مينه سو تا باز مي گردد و کاري در معادن شهر گير مي آورد. اما پس از چندي متوجه تبعيض جنسي در کار مي شود و از صاحبان معدن شکايت مي کند. ماجراي «جوزي» يک شبه به موضوعي جنجالي و ملي تبديل مي شود.
داستان زندگی چندین شخصیت مختلف در طول بیست سال در فرانسه قرن نوزدهم، بوسیله متهمی سابقه دار به نام "ژان والژان" که تحت تعقیب بازرس پلیس "ژاور" است به هم گره می خورد و...
“ژان وال ژان “مردی فرانسوی که به خاطر سرقت نان دستگیر می شود از دست افسر پلیسی به نام “جاورت” فرار می کند.این تعقیب و گریز زندگی هردو آنها را تحت تاثیر قرار می دهد…
جزيره ي کوچکي نزديک سواحل ايالت «مين». وقتي «ورا دانوون» (پرافيت) بر اثر سقوط از پله ها مي ميرد، «دولورس کليبورن» (بيتس) را که حدود بيست و پنج سال از او مراقبت مي کرده، مظنون اصلي قتل او تلقي مي کنند. حالا «سلنا سينت جرج» (لي)، روزنامه نگاري نيويورکي که در واقع دختر جداافتاده ي «دولورس» است، از ماجرا باخبر مي شود و نزد مادرش مي رود تا ببيند چه اتفاقي براي او افتاده است.
«باسانیو» (فاینز) برای خواستگاری از «پورشیا» (کالینز) به سه هزار سکه نیاز پیدا می کند و دوستش، «آنتونیو» (آیرونز) برای تهیه ی این پول به نزول خوار یهودی، «شایلاک» (پاچینو) روی می آورد. اما «شایلاک» به شرطی این پول را در اختیار «آنتونیو» می گذارد که در صورت بازپرداخت نشدن وام در تاریخ مقرر، «آنتونیو» به جایش تکه ای از گوشت بدنش را تقدیم کند.
شخصیت اصلی داستان، پزشک خوشگذرانی به اسم توماس (با بازی دانیل دی لوییس) است. توماس علاقه زیادی به جنس مخالف دارد و می توان او را به نوعی هوسباز دانست. شخصیت دیگری که با او آشنا می شویم معشوقه توماس نقاشی به نام سابینا است(با بازی لنا اولین) که به نوعی روشنفکر هم هست. توماس به طور تصادفی در شهری کوچک با ترزا (ژولیت بینوش) آشنا می شود و بعد از مدتی زندگی با هم، ازدواج می کنند. باقی داستان به بازگویی زندگی این زوج می پردازد که مجبورند پس از اشغال چک اسلواکی به سوییس پناه ببرند و بعد از مدتی هم بخاطر ناهمگونی های فرهنگی، به کشور اشغال شده شان باز گردند. شخصیت کمرنگ تری هم در فیلم هست: استاد دانشگاهی که عاشق سابینا ست.
کاليفرنيا، سال 1930. در اوج بحران اقتصادي امريکا، دو کارگر کشاورزي دوره گرد به نام هاي «لني» (مالکوويچ) که مردي است غول پيکر و کند ذهن، و رفيق تيز و حاضر جوابش، «جرج» (سينيسي)، در شهري جديد در يک مزرعه ي دامپروري کاري پيدا مي کنند. اما «کرلي» (سيماسکو)، پسر صاحب مزرعه از همان نگاه اول از آن دو بدش مي آيد و مدام دنبال بهانه مي گردد تا با «لني» دعوا راه بيندازد.
«آنتون» مردی از نیروهای روشنایی است، اما پسر او نوجوانی از نیروهای تاریکی می باشد و آنتون از او محافظت می کند. وقتی که رابطه بین نیروهای روشنایی و تاریکی با کشته شدن چند خون آشام پلید به تزلزل در می آید، آنتون به دست داشتن در قتل آن ها متهم می شود و ...
داستان فیلم در مورد پسر 15 ساله ای به نام “اریک پونتی” هست که با مادر و ناپدری خود زندگی میکند و بخاطر درگیری های پیاپی در هیچ مدرسه ای قادر به ادامه ی تحصیل نیست.تا اینکه به یک مدرسه ی شبانه روزی فرستاده میشه که در آن مدرسه شاگردان سال بالایی و ثروتمند بر مدرسه تسلط دارند…
« دان برنم » ( ميلاند ) نويسندهى دائم الخمرى است كه خلاقيتش را از دست داده است . در يك تعطيلى آخر هفته كه برادر هم خانه اش ، « نيك » ( ترى ) ، به سفر رفته ، كشمكش « برنم » با اعتيادش ، اوج مى گيرد .
ویکتوریای استرالیا، روز سینت والنتاین، سال ۱۹۰۰. سه دختر مدرسه ای هم راه معلمه ای به نام «خانم مک گرا» (گری) در جریان بازدید از صخره ای معروف به هنگینگ راک گم می شوند…
"وینی پوه" و "کریستوفر روبین" دوستان صمیمی هستند که آرزو می کنند تا همیشه باهم باشند. در صورتی که کریستوفر روبین باید به مدرسه برود. وی با گفتن این مساله به پوه مشکل دارد و ...
Pooh هر روز هزاران درخت جنگل را برای پیدا کردن عسل جستجو می کند و تلاش می کند تا غذای مورد علاقه خود را پیدا کند. او یک روز نامه ای از طرف Christopher Robin دریافت می کند و به دوستانش یعنی ببر، کانگارو، بچه خوک، جغد، الاغ و خرگوش می گوید که یک نامه به دست او رسیده است و این طور به نظر می رسد که دوست جوانشان توسط موجودی به نام Backson دستگیر شده و اسیر شده است و آن ها را متقاعد می کند تا برای کمک کردن به او تلاش کنند.
داستان در مورد مردی بنام «پاول» است که به تازگی از جنگ برگشته و در یک اتوبوس میان راه با زنی جوان آشنا می شود که از دانشگاهش به خانه پدری باز می گردد...
« ویت استرلینگ » ( داگلاس ) ، تبهکار بدنام ، در به در دنبال محبوبه اش ، « کتى مافت » ( گریر ) مى گردد که به طرف او شلیک کرده و با چهل هزار دلار از پولهاى او فرار کرده است . او کارآگاه خصوصى کم حرفى به نام « جف بیلى » ( میچم ) را استخدام مى کند تا « کتى » را پیدا کند...
کلمن سیلک (آنتونی هاپکینز) استاد موفق یک دانشگاه مطرح است. او سال هاست که زیر سایه یک دروغ بزرگ زندگی می کند. سیلک ظاهرا سفید پوست به نظر می رسد، ولی ...
هری مورگان و دوست الکلی خود "ادی" در جزیره "مارتینی" گروهی هستند که به مردم قایق اجاره می دهند. اما از زمان وقوع جنگ جهانی دوم کار و بار آنها رونق ندارد. "هری" قصد دارد تا به یک رهبر گروه مقاومت فرانسوی و همسر او کمک کند تا بطور مخفیانه به جزیره وارد شوند ...
“جاستین مکلود” که سابقا معلم بوده در حاشیه شهر به تنهایی زندگی می کند.صورت او در آتشسوزی ده سال پیش که در آن کودکی کشته شده و او به قتل غیر عمد متهم شده به شدت آسیب دیده است.او با “چاک” دوست می شود.اینکار او موجب برانگیخته شدن سوظن و دشمنی مردم شهر شده و …...
ايست ووبرن مينه سوتا، سال 1979. دو چاه آب شرب اهالي شهر با پساب هاي صنعتي آلوده مي شوند و همه ي اهالي به کارخانه هاي محلي شک مي برند و آن ها را علت مسموم شدن آب، ابتلاي بعضي از کودکان شهر به سرطان خون و مرگ آنان مي پندارند. «آن آندرسن» (کويينلن)، مادري که پسرش مرده تصميم مي گيرد از صاحبان کارخانه ها شکايت کند...
در مسابقات اوپن آمریکای سال 1913، “فرانسیس اویمت” بیست ساله در مقابل قهرمان و الگوی خود، قهرمان مسابقات اوپن آمریکای سال 1900 یعنی “هری وردون” انگلیسی بازی میکند …
سال 1910. «هلن» (بانم کارتر) و «مارگارت اشلگل» (تامپسن) با برادرشان، «تيبي» (راس ماگنتي) با خانواده ي «ويلکاکس» آشنا مي شوند. «خانم ويلکاکس» (ردگريو) با «مارگارت» طرح دوستي مي ريزد و هنگام مرگ وصيت مي کند که ملک روستايي هواردز اند به «مارگارت» برسد. اما «هنري ويلکاکس» (هاپکينز) و بچه هايش وصيت نامه را از بين مي برند و پس از چندي «هنري» به «مارگارت» پيشنهاد ازدواج مي دهد.
“گونور پتیگرو” یکی از مدیران میانسال لندن است که با ناباوری از کار خود اخراج می شود.در اقدامی برای پیدا کردن شغلی جدید او وارد دنیای گیج کننده خواننده و بازیگر آمریکایی می شود…
"جرميا جانسن"، مردي جوان و تک رو که از شهرنشيني به تنگ آمده، در سال 1830 به کوهستان راکي مي رود. در آن جا يک شکارچي (گيراش) او را مي بيند و زير پر و بالش را مي گيرد. "جرميا" روش زندگي در طبيعت وحشي را از شکارچي مي آموزد و آرام آرام متکي به خود بار مي آيد...
تكزاس . سلطان دامدارى ، « تام دانسن » ( وين ) قصد دارد گلهاى را براى فروش به ايالتهاى شمالى ببرد . اما راه دشوارى را در پيش گرفته است و خيلى زود آدمهايش رهايش مىكنند و حتى ناپسرى او ، « ماتيو » ( كليفت ) نيز جلويش مىايستد...
جنگ جهانى دوم. دوران کودکى «ایوان» دوازده ساله بر اثر حمله ى آلمانی ها به شوروى، زودتر از موعد به پایان میرسد. او که اعضاى خانوادهاش را آلمانی ها کشته اند، براى انتقام به ارتش میپیوندد..
شش کالیفرنیایی ، گروهی را تشکیل می دهند که بر روی رمان جین آستن کار می کنند ، آنها با باز سازی رمان به سبک قرن ۲۱ ام می خواهند رابطه ی جدید و قدیمشان را بفهمند …