ترسناک ( ساخته شده توسط Zico )
-
#01
7.6889 / 100یک موسیقی دان قتل یک روانی مشهور را مشاهده می کند و از آن پس همراه با یک خبرنگار در جستجوی قاتل با جان خود بازی می کنند. پشت پرده این قتل راز هولناکی نهفته است...
-
#02
88.696 / 100«رزمري» (فارو) و «گاي» (کاساوتيس) «وودهاوس» زوج جواني هستند که به آپارتمان تازه شان اسباب کشي مي کنند. آن دو خيلي زود با «ميني» (گوردون) و «رومن» (بلکمر) «کاستوت»، زن و شوهر مسن و غير عادي همسايه صميمي مي شوند. «رزمري» باردار مي شود و آرام آرام به اين تصور مي رسد که «کاستوت ها» ي شيطان پرست او را وسيله ي به دنيا آوردن فرزند شيطان کرده اند...
-
#03
1968 | زمان 99 دقیقه | ترسناک7.78.8- / 100عده ای سامورایی به کلبه ای حمله کرده و دو زن ساکن آن را پس از تجاوز به قتل می رسانند و کلبه را به آتش می کشند.روح یک گربه سیاه با خوردن خون زنان،در جسم آنان حلول می کند و شرط زندگی شان را کشتن سامورایی ها و خوردن خون آنان تعیین می کند.غافل از اینکه پسر و شوهر آن دو زن نیز یک سامورایی است و …
-
#04
8.35.9- / 100همه چیز از باران و توفان آغاز میشود. پدری برای پسرش داستانی اسطوره ای را نقل میکند؛ داستانی به غایت غریب که اما خیلی زود باورش میکنیم. در چند بخش زندگی شخصیت اصلی را شاهدیم: در اوایل قرن بیستم با یک کودک و مادربزرگ وحشیاش که در روستایی به نام تومباد (Tumbbad) در زنجیر نگهداری میشود روبرو هستیم، اما این مادربزرگ راز گنج و محل آن را میداند. این پسر به هنگام ترک آنجا با مادرش به او قول میدهد که هیچ گاه به تومباد بازنگردد، اما در اپیزود بعد او بازگشته و راز گنج را از مادربزرگش میپرسد و این آغاز ماجرای پر پیج و خمی است که این مرد را به هزارتوی وحشتناکی میکشاند؛ هزار توی حرص و آز.
-
#05
8.17.857 / 100دانشمندان با یک موجود فضایی روبرو می شوند که مدام تغییر شکل می دهد، و در واقع به شکل کسانی که به قتل می رساند، در می آید …
-
#06
7.67.673 / 100شش ماه از نابودی یک ویروس جنون آمیز از جزایر بریتانیایی می گذرد. ارتش ایالات متحده اعلام می کند که در مبارزه با سرایت بیماری پیروز شده است و بازسازی کشور می تواند آغاز شود. با بازگشت اولین دسته مهاجران، یک خانواده دوباره متحد می شود. اما یکی از آن ها بدون این که خود آگاه باشد، راز وحشتناکی را با خود حمل می کند. این ویروس هنوز از بین نرفته است برای او هیچ علائم خارجی وجود ندارد این بار خطرناک تر از همیشه است که…
-
#07
7.58.562 / 100«رابرت» و «کاترین» ازدواج کرده اند و با خوشبختی در کنار هم زندگی می کنند. رابرت سفیر ایالات متحده در انگلستان است و همسر او آخرین روزهای دوران بارداری اش را می گذراند. بچه آن ها مرده به دنیا می آید، اما یک کشیش در بیمارستان به رابرت پیشنهاد می کند یک نوزاد دیگر را که در هنگام تولد مادرش مرده است را به فرزندی بردارد. رابرت بدون گفتن به همسرش این پیشنهاد را قبول می کند و آن ها به لندن باز می گردند. طولی نمی کشد که اتفاقات عجیبی رخ می دهد و رفته رفته هشدارهای نگران کننده ی یک کشیش به رابرت باعث می شود او باور کند که بچه ای که از بیمارستان ایتالیا با خود آورده اند، همان ضد مسیح ( دجال ) است.
-
#08
7.68.172 / 100زمانی که یک ویروس زامبی در کُرهی جنوبی پخش میشود، تعدادی از مسافران قطارِ سئول به بوسان برای زنده ماندن با موانع سر راهشان دست و پنجه نرم میکنند...
-
#09
7.47.857 / 100رومانی، سال ۱۴۶۲٫ سلحشوری به نام «ولاد»، معروف به «دراکولا» (اولدمن) از نبرد با سپاهیان ترک باز می گردد و می فهمد که همسرش، «الیزابتا» (رایدر)، به تصور مرگ او خودکشی کرده است. «دراکولا» ایمانش را رها می کند و خون آشام می شود. لندن، ۱۸۹۷٫ «جاناتان هارکر» (ریوز) به ترانسیلوانی اعزام می شود تا معامله ی املاکی در انگلستان را با «کنت دراکولا» به پایان برساند…
-
#10
7.57.262 / 100یک سرباز سابق امریکایی که در ویتنام جنگیده، وقتی در مترو مورد حمله موجوداتی شاخدار قرار می گیرد و پسر مردهاش را می بیند، به این نتیجه می رسد که زندگی گذشتهاش در جنگ آنطور که اعتقاد دارد، نیست.
-
#11
7.47.378 / 100سال ۱۹۳۹٫ «کارلوس» (تیلوه)، پسر بچه ای ده ساله، فرزند یک قهرمان جنگی جمهوری خواه، به یتیم خانه ای در منطقه ای دورافتاده سپرده شده است. اما «کارلوس» در این جا احساس آرامش نمی کند. دلایل این موضوع، یکی وجود سرایدار بدجنس یتیم خانه (نوریگا) است و دیگری حضور شبح یکی از ساکنان قبلی یتیم خانه به نام «سانتی».…
-
#12
7.37.865 / 100در سال 1799 بازرس «ایچابود کرین» (جانی دپ) از پلیس نیویورک بر خلاف میلش به شهر کوچکی به اسم اسلیپی هالوو فرستاده می شود تا راز یکسری قتل ها را که در آنجا اتفاق افتاده حل کند. جسد تمام قربانیها در وضعیت بدون سر پیدا شده اند و افراد شهر معتقدند که روح “مرد اسب سوار بدون سر” که سالها قبل در آنجا کشته شده به قصد انتقام افراد شهر را می کشد. کرین اعتقادی به این حرفها ندارد و از پذیرفتن نظریه مرد اسب سوار سرباز می زند و شروع به تحقیقات برای پیدا کردن قاتل می کند. اما پس از روبرو شدن با مرد اسب سوار بدون سر آنرا باور می کند و می کوشد با کمک دختری به اسم «کاترین» (کریستیانا ریچی) و پسر یکی از قربانیان راز این افسانه هولناک را دریابد.
-
#13
7.37.159 / 100وقتی بر اثر حمله ی گروه های مرده های متحرک وحشت بر شهرهای امریکا مستولی می شود، «فرانسین»، از مسئولان یک شبکه ی تلویزیونی، به اصرار دوستش «استیون» می پذیرد که بااستفاده از یک هلی کوپتر از مهلکه فرار کنند. دو تک تیراندز پلیس، «راجر» و «پیتر» نیز آنان را هم راهی می کنند…
-
#14
7.27.576 / 100پس از اینکه یک زن از تصادف ماشین جان سالم بدر می برد خود را در یک زیرمین ناآشنا پیدا می کند که در آن مردی به او می گوید جانش را نجات داده و آن بیرون، کره زمین بهم ریخته است. اما زن تصمیم به فرار می گیرد و...
-
#15
2007 | زمان 126 دقیقه | ترسناک7.1858 / 100دیوید دریتون یک نقاش است که بهمراه پسرش بیلی در یک شهر کوچک زندگی می کند. او یکروز که مشغول کار در گالری نقاشی می باشد ناگهان طوفان مهیبی باعث شکستن یک درخت و افتادن آن بر روی پنجره استدیو می شود. دیوید با دیدن این شرایط بهمراه بیلی و همسایه شان برنت عازم مرکز شهر می شود تا از فروشگاه مرکزی مقداری مایحتاج ضروری برای مقابله با طوفان خریداری کند. در همین موقع مه عجیب و مرموزی شهر را فرا می گیرد و رفته رفته غلیظ تر می شود. دیوید و سایر افرادی که در فروشگاه هستند ناگهان با مردی با سر و وضع خونین مواجه می شوند که سراسیمه وارد فروشگاه می شود. در ادامه آنها متوجه می شوند که موجودات خطرناکی در مه وجود دارند که انسانها را مورد حمله قرار می دهند. دیوید در این شرایط می کوشد تا همه را آرام کرده و راه حلی منطقی برای این موضوع پیدا کند اما زنی به اسم کارمودی معتقد است که خداوند بخاطر گناهان آنها این بلا را بر سر آنها نازل کرده است…
-
#16
7.28.268 / 100“هکتور” به همراه همسرش برای زندگی به خانهای جدید نقل مکان میکنند. در حالی که یک بعدازظهر در حال مشاهدهی اطراف با دوربین چشمیاش است، متوجه دختری در جنگل میشود، از روی کنجکاوی به طرف او میرود که یکباره مردی با پوششی روی سر، به او با قیچی حمله میکند. در طی تعقیب و گریز، هکتور وارد یک “ماشین زمان” میشود و سپس میفهمد که به “۱ ساعت قبل” سفر کرده است. مسئول ماشین زمان به “هکتور” (هکتور ۲) میگوید برای آن که بتواند دوباره به ماشین زمان داخل شود، با “هکتور ۱″ نباید روبه رو شود. اوضاع پیچیده میشود و “هکتور ۲″ تصادف میکند و در اثر جراحت وارد به صورتاش، مجبور میشود سرش را بپوشاند… “جرایم زمانی” برندهی چندین جایزه از فستیوالهای مختلف سینمایی شده و هالیوود نیز قراردادی برای دوبارهسازی آن امضاء کرده است...
-
#17
7.28.465 / 100سالها پس از اینکه یک بیماری بیشتر انسانها را از بین برده و تعدادی از آنها را تبدیل به هیولا کرده،تنها بازمانده نیویورک تلاش می کند برای این بیماری یک درمان بدست بیاورد...
-
#18
7.27.371 / 100چند زن به يک سفر مکاشفه اي در دل غارها مي پردازند؛ ولي در همان ابتداي سفر سقوط تخته سنگ بزرگي دهانه ي غار را مسدود مي کند و آنان در غاري رعب آور و ناشناخته سرگردان مي مانند و کمي بعد با خطري جديد روبه رو مي شوند...
-
#19
7.27.669 / 100مردی که مدتی است همسرش را از دست داده و به تنهایی زندگی می کند، با اصرار دوستش فرصتی می یابد تا دختری را برای همسری انتخاب کند. اما بعدا مشخص می شود که دختر مورد علاقه او، آن طوری که وانمود میکرده نیست…
-
#20
7.16.872 / 100چهار مرد در غرب وحشی تلاش میکند گروهی از مردم را از دست ادمخواران نجان بدهند...
-
#21
7.1866 / 100وقتی دختر نوجوان "سایاموتو" هنگام دزدی دستگیر می شود، یک مرد باهوش برای درست شدن اوضاع به او کمک می کند. مرد و همسرش پیشنهاد می دهند دختر دردسرساز او در فروشگاه ماهی آنها کار کند. "سایاموتو" پس از مدتی حقیقتی هولناک در مورد این زوج را متوجه می شود و...
-
#22
7.18.679 / 100خون آشامی خردسال به نام (ابی) از نظر سنی رشد نکرده و در سن دوازده سالگی متوقف مانده است. او با خدمتکار میانسالش (که ظاهرا معشوق دوران خردسالی اوست) به آپارتمانی اسباب کشی می کند که در همسایگی آن پسر دوازده ساله تنهایی (اوئن) زندگی می کند که پدر و مادرش در آستانه جدایی اند و همکلاسی هایش او را در مدرسه آزار می دهند…
-
#23
2008 | زمان 99 دقیقه | ترسناک7.17.5- / 100فیلم در مورد دختر جوانی است که تلاش می کندتا از افرادی که او را در کودکی دزدیده بودند و شکنجه کرده بودند انتقام بگیرد ...
-
#24
7.47.774 / 100دختری که در یک یتیم خانه زندگی می کند به وسیله خانواده ای به فرزندی قبول می شود. او پس از ۳۰ سال زندگی بعد از ازدواج و داشتن یک فرزند همراه با شوهرش به همان یتیم خانه که قبلا آنجا بوده است بر می گردد تا آن را بازسازی و به یتیم ها کمک کند. ولی بعد از بازگشت و زندگی در آنجا می تواند روح همبازیهای قدیمی اش را ببیند و با آنها ارتباط برقرار کند. پسرش سیمون هم همینطور همبازی هایی خیالی را برای خود پیدا می کند. سیمون بعد از مدتی گم می شود و پدر و مادرش به دنبال او همه جا را می گردند. حالا باید ببینیم که آیاسیمون توسط روح ها کشته شده است یا نه؟ و …
-
#25
5.55.766 / 100پس از اتفاقی تلخ و ناخوشایند، لیزی توسط نیروهای خبیث محاصره میشود، موجوداتی که ممکن است وجود داشته باشند یا بخشی از تخیلات ذهنی او باشند و…
-
#26
6.2349 / 100داستان در رابطه با مترسک ادم خوار و عجیبی است با ویژگیهای خفاشی که هر ۲۳ سال یکبار ۲۳ روز به سراغ مردم می اید تا حسابی شکمشو سیر کنه و حالا روز ۲ است و بار دیگر امده تا قربانی بگیرد و اولین قربانی پسر بچه روستایی است از طرفی یک سری بچه های مدرسه ای برای اردو به نزدیکی ان شهر امدند و بی خبر از حوادث…
-
#27
2016 | زمان 84 دقیقه | ترسناک6.97.283 / 100وقایع فیلم در دهه 1980 در شهر تهران جریان دارد. فیلم ماجرای مادر جوانی به نام شیده ( نرگس رشیدی) و دختر خردسال او درسا (آوین منشادی) می باشد که در غیاب پدر خانواده که پزشک جبهه جنگ است، خانهشان مورد تسخیر یک نیروی شیطانی قرار میگیرد و آنها را وحشت زده میکند...
-
#28
6.98.583 / 100داستان درباره یه خانواده انگلیسی هست که توسط سحر و جادو از هم گسسته شده اند.
-
#29
6.57.783 / 100در پاسادنا، کالیفرنیا در سال ۱۹۶۹، یک زوج جوان مکزیکی با عجله به خانه ی شان سن دنا (فلور ماریا شاهووا) می روند. ۳ روز پیش، پسر این زوج، جواهرات یک گروه دوره گرد و کولی را دزدیده بود. از آن موقع به بعد، آن پسر از دیدن و شنیدن چیزهایی از خارج این زمین شکایت می کرد. سن دنا سعی می کرد تا به آن پسر از طریق جلسات احضار روح کمک کند. اما او و پدر و مادر آن پسر فقط با وحشت می توانستند تماشا کنند چون آن پسر قبل از این که با دست هایی اهریمنی به سوی جهنم کشیده بشود از بالای بالکن به وسیله ی یک نیروی نامرئی پرتاب شد….