2 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 25 جایزه و نامزد دریافت 69 جایزه دیگر.
«وارن اشميت» (نيکلسن)، در شصت و شش سالگي، پس از سال ها کار بيمه، تازه بازنشسته شده ولي رفته رفته به اين نتيجه مي رسد که دوران بازنشستگي، آن دوران ايده آلي نيست که فکرش را مي کرده است...
«ملانی کارمایکل» (ویدرسپون)، طراح مد موفق با پسر شهردار نیویورک نامزد کرده است. اما او کارهای ناتمامی دارد که باید آن ها را به سرانجام شان برساند. «ملانی» در منطقه ای فقیر در جنوب امریکا بزرگ شده و در نوجوانی با «جیک پری» (لوکاس)، هم کلاسی اش ازدواج کرده و بعد یک باره او را رها کرده و به شرق آمده و زندگی تازه ای را آغاز کرده است. او حالا باید به زادگاهش پیجین کریک در آلاباما برگردد…
دکتر "میکلوس نیزلی" یک یهودی مجار بود که توسط نیروهای اس اس انتخاب شده بود تا در اردوگاه "آشویتس" به عنوان آسیب شناس فعالیت دارد.او یکی از اعضای گروهی بود که توسط نازیها مامور شده بود در ازای چند ماه زندگی بیشتر در از بین بردن یهودیهای دیگر کمک کند...
دو زوج نوجوان که در جنگل های تگزاس به ماجراجویی و جستجو به دنبال یک قاتل افسانه ای می پردازند، توسط یک خانواده روانی از قاتلین سریالی به زنجیر کشیده می شوند و...
«بنجامین بری» یک متخصص تبلیغاتی و همینطور مورد علاقه خانم هاست، که برای برنده شدن در یک رقابت شرط می بنند که می تواند کاری کند یک زن در طول ۱۰ روز عاشق او شود...
نگ جهانی دوم، دانشجوی سال دوم مدرسه ی حقوق، «سروان تامی هارت» (فارل)، در اردوگاه اسیران جنگی آلمان زندانی است. در اردوگاه قتلی اتفاق می افتد و «هارت» مأمور می شود تا در دادگاهی که خود زندانی ها تشکیل داده اند. از متهم به قتل، خلبانی سیاه پوست (هوارد) دفاع کند…….
نیکل دختر ۱۷ ساله یک خانواده ثروتمند است، و «کارلوس» پسری فقیر با آرزوهای بزرگ می باشد. سرنوشت این دو را سر راه هم قرار می دهد و طولی نمی کشد که آن ها عاشق هم می شوند...
داستان در مورد پنج نظامیدر ایالت ورمونت است که در یک ایستگاه دور افتاده نزدیک مرز کانادا به انجام وظیفه میپردازند. آنها که استعداد خاصی در گند زدن به کارشان دارند، تصمیم گرفته اند با حل یک پرونده جنایی لیاقت خود را ثابت کنند…
زني براي گرفتن انتقام مرگ شوهرش، اقدام به بمب گذاري مي کند. اما بر اثر انفجار، افراد بي گناه به قتل مي رسند و او دستگير مي شود. در جريان بازجويي و محاکمه، زن و يک پليس به يک ديگر علاقه پيدا مي کنند..
فیلم داستان واقعی چهار اسیر جنگی نیروهای متفقین را روایت می کند که توسط نیروهای ژاپنی در جنگ جهانی دوم به اسارت گرفته شدند.نیروهای ژاپنی با رفتاری خشن آنها را مجبور به ساخت ریلی از میان جنگلهای برمه کردند.در نهایت آنها با بخشیدن دشمنانشان آزادی واقعی را به دست آوردند…
دو جوان کند ذهن و احمق بعد از شبی خوش گذرانی در پارتی، صبح از خواب بیدار می شوند و یادشان نمی آید که ماشین شان را کجا پارک کرده اند، و از اینجا ماجراهای متعددی برایشان پیش می آید …
5 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 7 جایزه و نامزد دریافت 30 جایزه دیگر.
دزنی به همراه دخترش مغازه شکلات فروشی جالبی را در یک دهکده فرانسوی بسیار سنتی افتتاح می کنند. افکار و روش زندگی این زن مخالف با ارزش های رایج و مرسوم در زندگی مردم این دهکده است.نفوذ و محبوبیت صاحب شکلات فروش ( با بازی جولیت بینش) در بین مردم باعث بروز تضادهای جالبی می شود و این تضادها نهایتا باعث دشمنی عمیق شهردار پرنفوذ دهکده با شکلات فروش می شود.هر چند همین لرد خشک و متحجر نهایتا چاره ای جز تسلیم ندارد....
در حالی که در روز کریسمس که همه مشغول خرید لباسها و وسایل نو هستند «جاناتان» و «لیلی» به طور تصادفی با هم آشنا می شوند و با هم به خرید سال نو می پردازند. اما جاناتان در طی همین آشنایی کوتاه به لیلی علاقه مند می شود و از او می خواهد که اسمش و آدرسش را برای دوستی نزدیکتر به او بگوید اما لیلی که دختری انگلیسی و زیبا است به جاناتان این قول را می دهد که اگر در شهر به این بزرگی باز هم به صورت اتفاقی یکدیگر را دیدیم این رابطه دوستی ادامه دارد. از قرار ماجرا در همان شب کریسمس دوباره به طور تصادفی جاناتان، لیلی را در یکی از فروشگاه های شهر لس آنجلس می بیند و حالا است که خوشبختی و بخت و اقبال در این شب رویایی برای این دو زوج رقم می خورد…