یک دانشمند از ارتش آمریکا کمک میگیرد تا دربارهی ناپدید شدن مرموز پدرش در اعماق جنگلهای بلیز تحقیق کند، اما او در میان درگیری بین یک ارتش چریکی بیرحم و زنبورهای جهشیافته غولپیکر گرفتار میشود.
مادری تلاش می کند تا چیزهایی را تحت کنترل درآورد زیرا دخترش بر اثر سرطان میمیرد ، پدر بیگانه اش ناگهان برمی گردد و ایمان او به خدا در معرض آزمایش قرار می گیرد...
دو نوجوان آمریکایی در جستجوی مواد مخدر ارزان ، به شهر ناباب باریو مکزیک متوسل می شوند. آنچه در عوض می یابند یک داستان سرگردان آشفته و سه قصه پر از خون ، جادوگران و یک سرآشپز تاکو آدمخوار است...
این اردوگاه، معجزه، ایمان و اجتماع را جشن میگیرد؛ اما برای یک جوان، فرصتی برای یافتن عشق واقعیاش است. در این سفر، او با دختری کوچک آشنا میشود که راه را به او نشان میدهد و زندگیاش برای همیشه تقویت میشود.
تولد ۱۶۰۰ سالگی دراکولورا، با روز ولنتاین، نزدیک است. رابطه او با دوستپسرش، کلاود، دچار مشکل شده و دوستپسر سابقش، ولنتاین، دوباره پیدایش میشود که این موضوع باعث میشود دراکولورا تصمیم به تراشیدن قلب خود بگیرد.
در دهه ۱۹۲۰ شانگهای، بنیانگذاری مسابقه زیبایی "مسابقه گلها" توسط دو مرد و پیروزی وان یان یینگ در آن، منجر به وقوع حوادث تلخ و تغییر سرنوشت آنها میشود.
برنده 2 جایزه ساعات پربیننده همچنین دریافت 4 جایزه دیگر. همچنین نامزد دریافت 5 جایزه دیگر.
راکفلر، وندربیلت، کارنگی، آستور، فورد و مورگان. نامهایشان جزئی از تاریخ و مترادف با رویای آمریکایی است. این مردان هر صنعتی که به آن دست زدند متحول کردند: نفت، راهآهن، فولاد، حمل و نقل دریایی، خودرو و امور مالی.
برنت مگنا یک راننده حرفه ای می باشد که بنا به دلایلی، همسرش به گروگان گرفته می شود و گروگان گیران در قبال آزاد کردن همسرش از او درخواستی دارند که انجامش برای برنت امکان پذیر نیست. اما او در میانه راه با دختر جوانی آشنا می شود که یک هکر است و…
داستان در مورد دکتری می باشد که کارش درمان بیماران دارای هراس و وحشت است. او با قرار دادن بیماران در دستگاهی که اختراع کرده توهم آنها را کنترل می کند و...