یک پرستار با یکی از دوستانش مکالمه تلفن همراهی را که دزدی از بانک را توصیف می کند، استراق سمع می کند. سپس او و دوستش توطئه می کنند تا از دزدان برای دو میلیون دلار باج گیری کنند...
هنگامی که در تعطیلات روی زمین است، خداوند از یک توپ گلف ضربه ای به سرش می خورد و او را به یک فرد مبتلا به فراموشی تبدیل می کند. حالا اگر خدا نداند او کیست، ما انسان های فانی چه شانسی داریم؟...
راهبه ای به نام «ماریا» (اندروز) که به دلیل عشق دیوانه وارش به موسیقی و طبیعت با محیط صومعه هم خوانی ندارد، به عنوان معلمه ی هفت فرزند «ناخدا فون تراپ» (پلامر) به کاخ اشرافی او فرستاده می شود. ناخدا به سفر می رود و «ماریا» بچه ها را با موسیقی آشنا می کند...
بیست و پنج سال پس از ناپدید شدن در مثلث برمودا، ملکه SS Corona به طور مرموزی دوباره ظاهر می شود . هفت نفر برای اطلاع از حقیقت ناپدید شدن کشتی سوار می شوند، اما به زودی متوجه می شوند که کشتی به تنهایی برنگشته است...
وقتی آلوین متوجه میشود که همسایهاش یک گرگینه است، قبل از رسیدن ماه کامل، مسابقه هیجانانگیز با زمان را آغاز میکند. اما وحشت واقعی زمانی رخ خواهد داد که تئودور شروع به رفتارهای عجیب و غریب کند...
«کريستوفر مارشال» (فاينز) مردي با تربيت اشرافي است که خيال دارد سناتور شود. او يک روز در هتل با «ماريزا ونچورا» (لوپز)، خدمتکاري که لباس زن ثروتمندي را به تن کرده، روبه رو مي شود و به او دل مي بازد. در حالي که «ماريزا» همان زني نيست که «کريستوفر» تصور مي کند...
«جان کیو آرچیبالد» (واشینگتن)، کارگر کارخانه، با مشکلات حاد مالی روبه رو است. در همین حال پی می برد که پسر نوجوانش، «مایکل» (اسمیت)، نیاز فوری به پیوند قلب دارد. اما بیمه، چنین عمل پر هزینه ای را پوشش نمی دهد و «جان» که مستأصل شده، کارکنان و بیماران بخش اورژانس بیمارستان را به گروگان می گیرد …