در زمان جنگ، دو مرد ایتالیایی از زندان فرار می کنند و به جنگلی عجیب پناه می برند. پس از لذت بردن از آزادی لحظه ای، این زوج در نهایت به عنوان سرباز تسلیم سرنوشت خود می شوند...
یک کارگر معمولی ریخته گری داستان عشقی بین او و خدمتکار اتاق تایتانیک را جعل می کند. وقتی کشتی غرق می‌شود و خدمتکار اتاق می‌میرد، داستان او محبوبیت پیدا میکند. اما دروغ همیشه بهای خودش را دارد...
پس از انجام یک آزمایش اشتباه، ویروسی که مردم را به زامبی تبدیل می کند در سراسر گینه نو پخش می شود، در حالی که یک خبرنگار زن و فیلمبردار او و یک تیم چهار نفره از کماندوها که برای تحقیق فرستاده شده اند، سعی می کنند از این حمله جان سالم به در ببرند...
داستان حول دو شی می چرخد، مجموعه ای نادر از چینی های لیموژ قرن هجدهم و پرتره اشرافی قرن نوزدهم. همانطور که این اقلام از شخصیتی به شخصیت دیگر منتقل می‌شوند، فروخته می‌شوند، یا دزدیده می‌شوند، رقص گیج‌کننده‌ای شروع به شکل‌گیری میکند...
توماس میلیان به عنوان پلیس مخفی با موش حیوان خانگی اش به نام 'Serpico'. هنوز برای یک کمیسر تحقیقاتی به نام نیکو ژیرالدی کار می کند. این بار با یک باند که در آپارتمان های لوکس واقع در رم دست به سرقت می زنند، مبارزه می کند...
در پایان قرن نوزدهم، در یک روستای کوچک ایتالیایی در کنار یک دریاچه، یک مجسمه قدیمی پیدا می شود و خیلی زود یک سری جنایات شروع می شود و مردم خرافاتی روستا بر این باورند که این مجسمه حامل یک نفرت باستانی است ...
پس از فرود در شمال آفریقا در جنگ جهانی دوم، گروهی از سربازان به رهبری سروان بروس کلی مأمور می شوند تا به یک موقعیت دشمن حمله کنند تا یک انبار بزرگ ذخیره نفت در بیابان را نابود کنند...
هواپیمایی که در معرض تشعشعات قرار گرفته است فرود می آید و زامبی های خون خوار مسلح با چاقو، اسلحه و دندان ظاهر می شوند! آنها در سراسر حومه ایتالیا در حال بریدن، قطعه قطعه کردن و گاز گرفتن هستند...
در آینده‌ای دور، بشر جنگ‌های جهانی را برای نبردهای تک نبردی رها کرده است. جهان به دو ابرقدرت متضاد تقسیم شده است که هر طرف توسط قهرمانان آموزش دیده معرفی می شود...
رم، ایتالیا اوایل دهه 1980. نیکو جیرالدی (توماس میلیان) پس از ماجراهای بسیار دیگر، به عنوان یک کامیون دار تغییر شکل می‌دهد تا مخفیانه وارد گروهی شود که با هزینه "TIR" حملات انجام می‌دهد....
گروهی از دوستداران محیط زیست به دلتای استوایی دوردست می رسند که زباله های سمی در آن ریخته می شود. با این حال آب یک تمساح غول پیکر را نیز پنهان می کند. مقامات محلی فاسد نیز کمک چندانی نمی کنند...
