سرقت مربا و قتل دو تن از شرکای شرکت گرین، گرینبرگ و گرینبام، بازرس نالایق کلاین را به چالش می‌کشد. علیزا میزراحی، نظافتچی شرکت، با تحقیقات خود مجرم را شناسایی می‌کند.
جوی نمی تواند همسر سابق خود را رها کند، اما به نظر نمی رسد که بتواند عاشق پسر جدید شود. در عین حال، او به داشتن رابطه جنسی تصادفی با غریبه ها ادامه می دهد....
داستان، روایتگر سفر یک پدر و پسر است که پس از دوری، به واسطه یک درنای جوان، فرصت پیدا می‌کنند تا در طول مسیر مهاجرت درناها از روسیه به آفریقا، دوباره با هم ارتباط برقرار کنند.
در ۲۱ سالگی، سار از کیبوتص مذهبی خود اخراج شد و به بریتانیا گریخت. در آنجا، او با گروه کُر مردان ه.م.ج.ن.س.گ.ر.ا.ی .لندن خانواده جدیدی برای خود تشکیل داد و حالا پس از ۱۹ سال، سار به سراغ خانواده قدیمی‌اش می‌رود به امید اینکه آشتی کنند.
در کامبوج، هالی، یک دختر 12 ساله ویتنامی، با پاتریک، یک فروشنده اشیاء دزدی شده آمریکایی، روبرو می شود. داستان رابطه قوی آنها و تلاش های بی وقفه او برای فرار از سرنوشت خود را دنبال می کند...
در سال ۱۹۸۹، درگیری‌های میان اسرائیل و فلسطین به اوج خود رسیده بود. این فیلم داستان یک سرباز جوان اسرائیلی را روایت می‌کند که پس از کشته شدن یکی از همرزمانش، در تلاش است تا جایگاه خود را در این درگیری بیابد.
پسری پس از کشته شدن برادرش در خانه و مدرسه با قلدرها مبارزه می کند. هنگامی که او با موجودی افسانه ای دوست می شود و به او پناه می دهد، به او کمک می کند تا از شکنجه گران خود پیشی بگیرد و بر اندوه خود غلبه کند...
داستان فیلم در آینده ای نزدیک می گذرد و به چگونگی برقراری صلح در سال 2013 بین اسرائیل و فلسطین می پردازد. داستان دو تاجر - یکی فلسطینی و دیگری اسرائیلی - است که برای راه اندازی یک شرکت انرژی خورشیدی تلاش می کنند. هر دو از جوامعی می آیند که در آن مخالفت شدیدی با همکاری با دیگری وجود دارد، و فیلم می گوید که چگونه بر خصومت غلبه می کنند
گروهی از سربازان اسرائیلی در سال ۱۹۷۷ داوطلبانه در یک کیبوتس نزدیک غزه خدمت می‌کنند. آنها پس از گذراندن اتفاقات زندگی‌ساز، با مسائل اخلاقی، خشونت و عشق دست و پنجه نرم می‌کنند و در نهایت دوران کودکی خود را پشت سر گذاشته و وارد بزرگسالی می‌شوند.
