در بهار سال 1936 یک کمونیست به نام “دیوید” خانه خود در لیورپول را ترک می کند تا به جنگ علیه فاشیسم در اسپانیا بپویندد.او به یک گروه شبه نظامی متشکل از زنان و مردان از سرتاسر جهان می پیوندد.پس از مجروح شدن به بارسلونا می رود؛جائی که تصمیم می گیرد به یک گروه دیگر بپیوندد…
زندگی زنی پس از تصادفی عجیب که همسر و برادر همسرش را به کما می برد تغییر می کند. اما وقتی برادر همسرش بهوش آمده و تصور می کند برادر واقعی او است، همه چیز تغییر می کند…
داستان فیلم درباره ی گروهی از دانشجویان جوان امریکایی هست که به دنبال کشف راز مرگ نه کوهنورد و اسکی باز روسی که در کوهستان های روسیه در سال 1959 رخ داده و جزو مرموز ترین راز های کشف نشده قرن بیستم بود، راهی همان کوهستان میشوند. وقتی به آنجا میرسند شب را در چادر به سر میکنند اما مدتی نمیگذره که اتفاق وحشتناکی برایشان می افتد و چیزی را میبینند که هیچ کس حتی در تخیل خودش فکر اون رو هم نمیکرد.
در تابستان داغ سال ۱۹۷۶ دانشجویان یک مدرسه به محلی برای خوش گذرانی و فرار از این تابستان می روند حالا می خواهند آن جا یک مسابقه موسیقی راه بیندازند و …
فیلم درباره ی دنی هاروی یک بازیکن فوتبال هستش که باخبر میشه برادرش در مبارزات زیرزمینی کشته شده. او دنبال قاتل برادرش میگرده اما چیزی دستگیرش نمیشه تا اینکه دوست دوران بچگیش ویکتور دیویس رو پس از سال ها میبینه که الان یک کارگاه شده. دنی داستان رو به ویکتور میگه و تنها راهی که میتونن قاتل رو پیدا کنن اینِ که یکی رو به مسابقات زیرزمینی بفرستن و چه کسی از خودِ دنی بهتر برای این کار…
1 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 17 جایزه و نامزد دریافت 26 جایزه دیگر.
«اوکوی» یک دکتر خوش قلب نیجر، و «سنای» خدمتکاری ترکی، هردو در هتلی در لندن مشغول به کار هستند. معاملات مواد مخدر، و انواع خلاف در این هتل صورت می گیرد، اما زمانی که اوکوی یک قلب انسان را در یکی از توالت های هتل می یابد، متوجه میشود که چیزی فراتر از جرایم رایج در این هتل جریان دارد...
1 مرتبه نامزدی جایزه .گلدن گلوب. همچنین 1 جایزه و نامزد دریافت 4 جایزه دیگر.
نیکولاس جوان و خانواده اش از یک زندگی با آرامش لذت می برند تا اینکه پدر او از دنیا رفته و آنها را بی پول تنها می گذارد.او به همراه خواهر و مادرش به لندن می رود تا از عمویش “رالف” درخواست کمک بکنند اما او قصد دارد خانواده را از هم جدا کرده و از آنها سوءاستفاده کند.او به مدرسه ای که توسط مردی بی رحم اداره می شود فرستاده شده …
در نوامبر سال ۲۰۱۲ راشل و تیمی از فیلمسازان تصمیم می گیرند به ترانسیلوانیا بروند و وارد جنگل های تاریک شوند و از آنجا فیلمبرداری کنند ولی وقتی به نقطه نامعلومی می رسند احساس عجیبی پیدا می کنند و کم کم ارواح در همه جای جنگ نمایان می شود و سپس آن ها هرگز به خانه برنمی گردند و بعد از ۲۲ سال یک سرخپوست دوربینی که آن ها با استفاده از آن فیلمبرداری می کردند را پیدا می کند و …
جیمی میونر یک کارگر سخت کوش کارخانه ی آبجو سازی در شفیلد است. او تمام زندگی خود را معطوف فوتبال کرده است ولی با اینکه درآن استعداد دارد ولی هرگز شجاعت پیش رفتن در آن را نداشته است. تا اینکه یکروز توسط کن جکسون که مدیر باشگاه هالام فوتبال است در زمینی هنگام بازی دیده می شود و مسیر زندگی اش تغییر میکند...
1 مرتبه نامزدی جایزه .BAFTA Film Award. همچنین 4 جایزه و نامزد دریافت 1 جایزه دیگر.
دوازدهم اکتبر سال 1978. با تلفن یک فرد ناشناس، پلیس وارد اتاق «سیدویشز» (اولدمن) و محبوبهاش، «نانسیاسپونگن» (وب) در اهتل چلسی نیویورک میشوند و با جنازه خونی نانسی و «سید» نشئه روبهرو میشوند...
1 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 3 جایزه و نامزد دریافت 6 جایزه دیگر.
سال 1929، دختری فرانسوی رابطه ای عاشقانه را با یک مرد میانسال ثروتمند چینی آغاز می کند، و هردوی آن ها می دانند که این رابطه شان عواقب خوشایندی برای آن ها نخواهد داشت...
برنده 1 جایزه گلدن گلوب. همچنین 6 جایزه و نامزد دریافت 7 جایزه دیگر.
"الفی" یک راننده لیموزین بریتانیایی در منهتن نیویورک است که توسط زنهای زیبا که بیشتر آنها مشتریانش هستند احاطه شده است.او پس از رابطه مخفی با "لونت" دوست دختر بهترین دوستش مجبور می شود درباره شیوه زندگی خودش تجدید نظر کند...
داستان فیلم درباره دو وکیل طلاق نیویورکی است که اغلب با هم در رقابت هستند اما در نهایت به هم رابطه دوستانه برقرار می کنند.وقتی آنها با هم ازدواج می کنند آیا می توانند از مشکلاتی که بقیه مردم با آنها روبرو هستند دوری کنند؟
نيويورک، زمان حال. «جري فالک» (بيگز) و «ديويد دابل» (آلن)، زوج نويسنده ي ناشي و بي تجربه ي قطعات کميک هستد. البته «فالک»، بيست و خرده اي ساله، آتيه ي خوشي پيش رو دارد حال آن که «دابل»، شصيت و خرده اي ساله، هنوز اجبارا به کار تدريس اش در يکي از مدارس نيوجرزي چسبيده است...
فیلم داستانی عاشقانه در دنیایی نو و آینده ای نزدیک است که شهرها به سختی کنترل شده و تنها راه دسترسی از طریق ایست بازرسی است.مردم فقط در صورتی می توانند سفر کنند که دارای مجوز باشند.در خارج شهر بیابان همه جا را فرا گرفته است...
داستان مردی را روایت میکند که از طریق امواج رادیویی و برفکهای تلویزیون با مردگان ارتباط برقرار میکند. جانتان ریورس(مایکل کیتون) که پس از مرگ همسرش از طریق واسطهای در مییابد که همسرش قصد برقراری ارتباط با وی را دارد، او سعی میکند از طریق نشانههای صوتی این ارتباط را برقرار کند و در این مسیر به دید دیگری نسبت به مرگ میرسد...
قطاری به مقصد رم در طول ایتالیا سفر می کند.مسافران آن پروفسوری که رویایش صحبت با عشقی هست که هیچگاه وجود نداشته،خانواده ای از پناهندگان آلبانیایی که قطار را عوض کرده و یک بلیط می دزدند،سه هوادار اسکاتلندی فوتبال که در راه یک مسابقه هستند و بیوه ای که برای شرکت در مراسم یابود همسرش سفر می کند.برخورد این شخصیتهای متفاوت از اروپا اتقاقاتی به وجود می آورد...