اطلاعیه
کاربرای عزیز
مشکل درگاه خرید برطرف شده. لطفا همین الان نسبت به خرید و رزرو شارژ اقدام کنید.
درگاه پایدار نیست و ممکنه مجددا از دور خارج بشه.
به همین منظور کد تخفیف ۲۰ درصدی tabestoon رو برای شما در نظر گرفتیم.
ما تمام تلاشمونو میکنیم که به زودی درگاه به کلی جایگزین شود.
لینک مستقیم به خرید با کد تخفیف
مدیریت نایت مووی
اوندینا، زنی جوان، شاد و تابناک است. او با آلکسیا زندگی میکند و آنها عاشق یکدیگر هستند. عشقشان پرشور و صمیمی است. اما روزی آلکسیا به یونان، سرزمین مادریاش، سفر میکند و دیگر باز نمیگردد.
لو آندریاس سالومه، متولد 1861، سنت شکنی می کند و قلب و ذهن بزرگترین متفکران قرن نوزدهم، از جمله فردریش نیچه، راینر ماریا ریلکه، و زیگموند فروید را ملتهب می کند.
ژان فرانسوا، رونالد، الکسیس، سدریک، بنوآ و ماکسیم گلادیاتورهای دوران مدرن هستند. از مرد قوی گرفته تا بدنساز درجه یک، تا جانبازی که مربی شده است، همه آنها در تعریف و وسواس مشابهی برای غلبه بر محدودیت های خود مشترک هستند...
یک اسکورت در یک بار کارائوکه برای جمع آوری پول تلاش می کند تا دخترش را به بیرون از شهر بفرستد تا با مادربزرگش زندگی کند و بدهی هایش را با دلالش تسویه کند. او با یک عکاس مسن نقل مکان می کند و به او کمک می کند تا آخرین آرزوهایش را برآورده کند...
استلا گلدشلاگ در طول رژیم نازی در برلین بزرگ میشود. او رویای شغلی به عنوان خواننده جاز را در سر میپروراند، اما در سال ۱۹۴4 مجبور به پنهان شدن همراه با والدینش میشود و زندگی او به یک تراژدی ناامیدکننده تبدیل میشود.
فیلمسازان دو مرد از یک جامعه فقیر الجزایری را معرفی می کنند. یکی میخواهد قوچ باارزش خود را آموزش دهد تا یک جنگنده قهرمان شود، در حالی که دیگری فقط میخواهد به اندازه کافی گوسفند بفروشد تا زندگی خود را تامین کند...
داستانی عاشقانه که در مناظر باشکوه لاداغ هیمالیا اتفاق می افتد."سمسارا" مردیست که تلاش می کند با انکار دنیا به روشنی معنویات دست پیدا کند.و زنی تلاش می کند عشق و زندگی خود را در دنیا حفظ کند.اما سرنوشت آنها تغییر کرده و با هم گره می خورد...
دو کارآگاه در پاریس بر روی قتلی که دو سال قبل اتفاق افتاده تحقیق می کنند."امیلی" و "فرانسیس" به "جیم فاکس وارنر" که به آنها مقدار زیادی پول بدهکار است فشار می آورند. ولی "جیم" به مافیا نیز بدهکار است و...
آقای کو و همسرش خانم لین برای بی خواب های شهر آشپزی می کنند. آنها تمام شب را کار می کنند و در طول روز می خوابند، مانند بسیاری دیگر در تایپه شلوغ. تا اینکه یک روز صبح، آقای کو در حال برگشت از بازار، از یک خروجی متفاوت در بزرگراه خارج می شود...