مردی دو دخترش را پس از مرگ مادرشان در یک سانحه رانندگی به ایتالیا میبرد تا زندگی آنها را احیا کند. جنوا هر سه آنها را تغییر می دهد زیرا کوچکترین دختر شروع به دیدن روح مادرش می کند، در حالی که دختر بزرگتر تمایلات جنسی او را کشف می کند...
یک دختر نوجوان در حالی که مادرش بر اثر سرطان در حال مرگ است، در حال تبدیل شدن به یک زن جوان است. برای او سخت است که اعتراف کند که می ترسد مادرش را از دست بدهد. در عوض، او برخلاف آنچه که از او انتظار می رود رفتار می کند...
جان به تازگی توسط دوست دخترش اینگرید طردشده است. آن روز او به خود اجازه می دهد تا به دنیایی عرفانی و ترسناک اغوا شود، جایی که نمی توان حقیقت را از دروغ جدا کرد...
یک پلیس بازنشسته ، به یکی از افراد محلی شک کرده که احتمالا او با همسرش که به تازگی فوت شده ، رابطه ی نامشروع داشته است . این شک و تردید او و تلاشش برای یافتن حقیقت ، در نهایت باعث می شود خود و نزدیکانش در خطر قرار گیرند ...
وقتی یک مرد معمولی در لاتاری برنده می شود، شغل خود را رها می کند تا با اختصاص ده هزار ساعت به تمرین، رویای خود را برای تبدیل شدن به یک بازیکن حرفه ای فوتبال دنبال کند...
تعطیلات تابستانی در اوج است و سیکان، وانهدن و هری نقشه درخشانی دارند: آنها می خواهند از هنرمند دنی دی امضا بگیرند. اما او به این شهرت دارد که اصلاً امضا نمی دهد ...
یک فرد تنها متوجه می شود که ناگهان چیزی دارد که ارزش زندگی کردن را داشته باشد، زیرا سعی می کند از عشق معمایی زندگی خود در برابر مردانی که می خواهند به او آسیب برسانند محافظت کند...
ماری و دیوید همیشه در حال بحث کردن هستند، در حالی که به نظر میرسد دوستانشان سارا و ساموئل همیشه با هم خوشحال هستند. یا واقعاً هستند؟ امسال آنها تصمیم میگیرند که کریسمس را با هم در کوهستان بگذرانند.
همیلتون به عنوان مامور مخفی وارد گروهی از مافیای سوئد می شود که در کار قاچاق سلاح به تروریست ها هستند. اما ناگهان گروهی ناشناس به این گروه حمله می کند و همه به جز همیلتون کشته می شوند. اما آنها چه کسانی بودند و از کی دستور گرفتند. حالا همیلتون می خواهد این موضوع را بفهمد ….همیلتون به عنوان مامور مخفی وارد گروهی از مافیای سوئد می شود که در کار قاچاق سلاح به تروریست ها هستند. اما ناگهان گروهی ناشناس به این گروه حمله می کند و همه به جز همیلتون کشته می شوند. اما آنها چه کسانی بودند و از کی دستور گرفتند. حالا همیلتون می خواهد این موضوع را بفهمد ...
مونا به تازگی به یک شهر جدید و شغل جدید نقل مکان کرده است ، وقتی شاهد یک قتل عظیم است. او شوکه است ، اما همچنین مجذوب شده است ، و وقتی پلیس به حرف های او گوش نمی دهد ، او تحقیقات خود را شروع می کند...
در یک جزیره، همسر آرایشگری با ایجاد یک روس.پ.ی.خ.انه غیرقانونی، دختر نوجوان خود را مورد سوء استفاده قرار میدهد. آرایشگر که از این موضوع ناراحت است، تصمیم میگیرد همسرش را به هنگام حضور مشتریان از بین ببرد.