زنی ایتالیایی که در لندن زندگی می کند رابطه ای مخفیانه با مدیر مالی سابق دارد.او همچنین معشوق دیگری دارد،یک قاتل اجاره ای که می خواهد آن مرد را به قتل برساند.همسر معشوق دوم او پشت پرده همه ماجراها قرار دارد و.....
رایتن بیچ نیویورک. «لنرد» (فینیکس) جوانی دل شکسته از رابطه ای ناموفق به نزد ناپدری مهربانش، «روبین» (ماشونوف) و همسر او، «روت» (روسلینی) بازگشته است. پدر و مادر که نگران افسردگی و تنهایی پسر هستند می کوشند تا دختر یکی از دوستان خانوادگی، «ساندرا» (شا) را با او آشنا کنند. البته «ساندرا» خیلی زود به «لنرد» علاقه مند می شود. در حالی که نظر خود «لنرد» را دختری در همسایگی به نام «میشل» (پالترو) جلب کرده است...
هویان سوی چین (جت لی) استاد هنرهای رزمی و مامر پلیس چین برای همکاری با پلیس فرانسه، وارد پاریس می شود. ولی ناگهان با توطئه ای که همکار فرانسوی او (چکی کاربو) تدارک دیده شده بود، روبرو می شود …
پس از اینکه میلیاردری قدرتمند به قتل می رسد ، پسرخوانده اش باید تلاش کند حقانیت خود را به اثبات برساند و قاتلان پدرش را پیدا کرده و از تصاحب کردن اموالش جلوگیری کند و…
داستان فیلم در آینده اتفاق می افتد و در مورد چهار روح است که در دو دنیای موازی زندگی می کنند. طی یک حادثه، یک گلوله سرنوشت همه آن ها را تعیین خواهد کرد...
«مایکل بلو بری» از خانواده اش طرد شده است و به همراه عموی خشن اش زندگی می کند. بعد از یک درگیری او در بیابان بی جان رها می شود. آپاچی ها او را پیدا می کنند و ...
فیلم هجوی بر تجارت تبلیغات مدرن است. داستان درباره "اوکتاو پارانگو" یک طراح تبلیغات تجاری است که کاری ساده با درآمد زیاد دارد. اما وقتی اولین رابطه طولانی مدت خود را با همکارش "سوفی" شروع می کند، از کار خود خسته می شود و...
دهه 80، در کشور انگلستان پسر جوانی به نام ویل پرادروف در میان گروهی مذهبی که دور از اجتماع زندگی میکنند بزرگ میشود. در این گروه تلویزیون و موسیقی شدیدا ممنوع است اما هنگامی که ویل برای اولین بار فیلمی به نام «رامبو : اولین خون» را میبیند، افکارش کاملا دگرگون میشود و تصمیم میگیرد به همراه یکی از اشرار مدرسه به نام لی کارتر به ارتش ملحق شود تا حماسه رزمی خود را بسازد.
کلمن سیلک (آنتونی هاپکینز) استاد موفق یک دانشگاه مطرح است. او سال هاست که زیر سایه یک دروغ بزرگ زندگی می کند. سیلک ظاهرا سفید پوست به نظر می رسد، ولی ...
«آنا» (بونر) در نخستین وعده ی ملاقاتش با «دکتر مونیه ی» روان کاو (دوشوسوی)، به خطا وارد دفتر «ویلیام فابر» (لوشینی) وکیل مالیاتی می شود و او را به جای دکترش می گیرد و رازهایی را بر او فاش می کند. حتی وقتی «آنا» به اشتباهش پی می برد باز نزد «فابر» تنها و وسواسی بر می گردد، چون تشخیص داده که او شنونده ی خوبی است…