به نظر می رسد آلیس زندگی آرامی دارد: سه روز اول هفته، او در پاریس کار می کند و با دوست فیلیپ و پسر کوچکش سیمون سپری می کند. دو روز دیگر در مرکز تالاسوتراپی کار می کند....
این فیلم داستان واقعی شکار جنایتکار خطرناک "امیل بویسون" را به تصویر میکشد که در سال 1947 از زندان فرار کرد. بویسون به مدت سه سال با کشتن مکرر خبرچینهایش موفق میشود از دست کارآگاه بورنیچه پنهان شود. هنگامی که سرانجام با کمک جنایتکار کوچک، پل، بویسون دستگیر می شود ، او بیش از 100 سرقت انجام داده و 30 نفر را کشته است...
یک ناظر پلیس پس از 25 سال فعالیت حرفه ای بی عیب و نقص، به مدت 4 روز توسط امور داخلی دستگیر می شود تا اینکه توسط قاضی مسئول به جرم توطئه جنایی، قاچاق مواد مخدر، سرقت و اختلاس متهم می شود....
برث پیرزنی است که خانه اش را ترک می کند تا در خانه دخترش امیلی زندگی کند. امیلی و برادرش آنتوان سه سال پیش با هم اختلاف پیدا کردند و از آن زمان دیگر همدیگر را ندیدهاند، اما امیلی او را برای کریسمس دعوت میکند. خاطرات ظاهر می شوند و سرنوشت برث و رابطه عجیب امیلی و آنتوان را به تصویر می کشند...
جون، زن جوانی است که برای مراقبت از یک خانه بزرگ استخدام می شود. آغاز اقامت او ایده آل است، اما خیلی زود مزدوران مسلح در جستجوی یک شی مرموز به آنجا هجوم می آورند...
قاتلان نژادپرست ناشناس تاکنون به چهار خانواده حمله کرده اند. برخی از آنها مردند. نفر بعدی در این روز معمولی چه کسی خواهد بود؟ الهام گرفته از یک داستان واقعی...
این مستند هاراوی را در یک کاوش جذاب از زندگی، تأثیرات و ایدههایش نشان میدهد. هاراوی که بیشتر به خاطر کارهای پیشگامانه اش در مورد جنسیت، سایبورگ ها، حیوانات و دوران پسااستعماری شهرت دارد، داستان نویسی پرشور و گفتمانی با ذهنی کنجکاو و زیرک است. ..
در حومه شهر، خانه خانوادگی تئاتر صحنه شکار واقعی بین گربه ساکنان و موش ساکنان قبلی است. اما بازی هنوز به پایان نرسیده است، و در جایی که شکارچی از طرحهای متنوعی برای رسیدن به هدف خود استفاده میکند، طعمهاش در تلاش برای فرار از گرفتار شدن، هوشمندتر عمل می کند ...
پیِر بلوم، نویسنده، با جوزف پاسکین، مردی مرموز آشنا میشود که او را مجبور میکند تا به گذشتهی جن زدهاش نگاه کند و زندگیاش را در خطر جدی قرار دهد....
مکس، رادیولوژیست، پل، روماتولوژیست، و سایمون، صاحب دو آرایشگاه، دوستی سالمی برای بیش از 30 سال دارند. اما اتفاقی که در مورد همسر سایمون رخ می دهد، پیوند آنها را تغییر می دهد....
«زد» به تازگی وارد پاریس شده و کاری برای انجام دادن ندارد. او که اخیراً به یک دختری به نام زوئی آشنا شده، و در یک شب به همراه دوستان خطرناک خود تصمیم میگیرند در روز بعد به یک بانک دستبرد بزنند و بیخبر از آنکه زوئی در آن بانک کار میکند...
یک دختر جوان فرانسوی که از چشم انداز فروش مدرسه محبوبش وحشت زده شده است، از هوش و حیله گری خود برای نجات آن استفاده می کند و در این راه دوست جدیدی پیدا می کند...
سی سال پیش، اندری سیمینویچ فیلیپوف، رهبر مشهور ارکستر بولشوی به دلیل استخدام یک نوازندهی یهودی از کار اخراج میشود. اکنون به طور اتفاقی متوجه میشود که تئاتر پاریس از ارکستر بولشوی دعوت کرده تا در آنجا برنامه اجرا کنن، با شنیدن این خبر تصمیم میگیرد که نوازندگان قدیمی خودش را دور هم جمع کند و در تئاتر پاریس به جای ارکستر بولشوی، برنامه اجرا کند..