آپولونیا، هنرمند با استعدادی که در دنیایی تحت سلطه مردسالاری، سرمایهداری و جنگ بزرگ میشود، به دنبال جایگاه خود در دنیای هنر است و در عین حال با دردها و شادیهای زنانگی و روابط دست و پنجه نرم میکند.
سیمون، گانگستری که به جرم آدمربایی یک کودک محکوم شده بود، پس از پنج سال موفق به فرار از زندان میشود. او به یک پناهگاه میرود و با همدستان سابق خود تماس میگیرد. او میخواهد از پدر کودک، گالوی، انتقام بگیرد، زیرا گالوی در سازماندهی آدمربایی مشارکت داشت و سپس سیمون را به پلیس لو داد.
ماریا، یک زن نظافتچی، خجالتی، درونگرا و دست و پا چلفتی است. هنگامی که او به مدرسه هنرهای زیبا فرستاده می شود، با هوبرت، نگهبان عجیب و غریب مدرسه، آشنا می شود. در آنجا او مکانی شگفت انگیز را کشف می کند که آزادی، خلاقیت و جسارت در آن حکمفرمایی می کند....
بریژیت باردو، نماد جذابیت دهههای 1950 و 1960، زندگی پرشور و پرتلاطمی داشت. او نه تنها بازیگر و خوانندهای موفق بود، بلکه به عنوان مدافع حقوق حیوانات نیز فعالیت میکرد. با وجود عکسهای بیشماری که از او منتشر شده، شخصیت واقعیاش هنوز برای بسیاری ناشناخته مانده است...
مردی تنها که خواهان آرامش در آپارتمانش است، توسط همسایه جدیدش، یک نوازنده زن پیانو، آشفته می شود. همانطور که آنها سعی دارند یکدیگر را بیرون کنند، ناامیدی به دوستی و موارد دیگر تبدیل می شود...
لویی درست جلوی آپارتمانش با جسد مردی روبرو میشود. بازپرس بورون او را به بازجویی میبرد و لویی خود را درگیر یک بازجویی عجیب و غریب میبیند. وقتی پلیسها دیوانه باشند، چطور میتوانید بیگناهیتان را ثابت کنید؟..
در یک کلوب در پاریس، ریتمهای تند تکنو همه را به وجد میآورند. مردم میرقصند، نوشیدنی میخورند و صحبت میکنند. فلیسی با سعید آشنا میشود و او را به خانهاش برای بعد از مهمانی میبرد. در مرز میان شب و روز، زندگیها و دیدگاههای متفاوتی با هم برخورد میکنند...
این فیلم ، زندگی سه خواهر به نامهای جاستا ، لوسیا و لوسیانا را روایت میکند که چوپانانی در کوهستانهای شیلی هستند. آنها زندگیای ساده و انزواطلبانه دارند و با چالشهای زیادی روبرو هستند...
داستان غمانگیز زندگیهای متعدد پدر دینیس، گذشته تاریک او و اعمال مذهبیاش، و سرنوشتهای مختلف همه کسانی که در طول ماجراهای سالها و در تله گناه آلود عشق، نفرت و جنایت، راه او را قطع میکنند...
داستان ماجراجوییهای سه هنرمند جوان در صحنهی هنری مرکز شهر نیویورک در اوایل دههی 1980 را دنبال میکند. ما نگاهی صمیمی به زندگی خلاقانه و عاطفی کیت، آنتون و کیت میاندازیم. این دوستان جوان و بیخیال، در کلوپها و اتاقهای زیرشیروانی محلهی الفابتسیتی، به عیاشی، عکاسی، نقاشی، آواز و اجرای موسیقی میپردازند. اما...
سوزان، مادری پولدار و متاهل است که از زندگی بورژوا و کسالتبارش خسته شده است. او تصمیم میگیرد بهعنوان فیزیوتراپ به دنیای کار برگردد و مطب کوچکی در حیاط خلوت خانهشان بسازد. سوزان در خلال استخدام معمار برای ساخت مطب، عاشق او میشود...
«الکساندر»، کشاورز جوان و درستکاری که زیر بار زن ستمگری خم شده بود، روز و شب در مزرعه کار میکرد. اما مرگ ناگهانی همسرش در تصادف، برای او حکم رهایی یافت...