بِیلی با برادرش هانتر و پدرشان باگ، که به تنهایی آنها را در یک خانهی اشغالی در شمال کنت بزرگ میکند، زندگی میکند. باگ زمان زیادی برای آنها نمیگذارد. بیلی به دنبال توجه و ماجراجویی در جای دیگری است.
یک دوستدار سینما با دنبال کردن پل ددالوس، در میان خاطرات، داستانها و کشفیات غرق در تصاویر سینمایی میشود و بدین ترتیب، شکوه سالنهای سینما را پاس میدارد.
یه مرد حسابی خودشو به آب و آتیش میزنه تا دختر گمشدهاش رو پیدا کنه، چون یه سری ویدیوی عجیب رازاشو رو کرده. آخرش این تعقیب و گریز به یه برخورد ترسناک با یه آدم مرموز میرسه.
مستندی درباره تیم فوتبال زنان المپیک لیون که به یکی از بهترینهای جهان تبدیل شده است و نگاهی به زندگی روزمره و تلاشهای بازیکنان آن از تمرین تا مسابقه و پیروزی دارد. این مستند ورزش زنان و جایگاه آنها در ورزش حرفهای را به تصویر میکشد.
میکا چند ماه است که اشیاء مرموزی روی موتورش پیدا میکند و یک قفل پنهان نزدیک بود حادثه بیافریند. او با کمک دوستانش برای یافتن مقصر، موتورش را فیلمبرداری میکند، اما تصورات مختلف، ماهیت واقعی ماجرا (مزاحمت، انتقام؟ عاشقانه یا تهدیدآمیز؟) را مبهم میسازد و میکا و دوستانش در پی کشف حقیقت هستند.
در پاریسِ پانزدهم اوت، زنی باید کشته شود و قاتل قصد دارد تا پیش از نیمهشب عمل کند. در این میان، لیزا در آپارتمانش بیدار میشود و متوجه خلوتی خیابانها و گرمای شدید میشود. او به سرعت از رفتن همسرش، والتر، برای دیدار با خانوادهاش مطلع میشود و با تنهایی پیش رویش مواجه میگردد. آیا دو پلیس در این شهر میتوانند از رویارویی با یکدیگر بپرهیزند؟
سارا، مادری خسته از مراقبت فرزندان و دوری همسر، با رفتار عجیب پسرش سیمون پس از گم شدن در ساحل روبرو میشود. وابستگی شدید سیمون به آب، زندگی سارا را تحت تاثیر قرار میدهد تا اینکه پسرش حقیقت را برملا میکند.
پیر، پدری بیوه، درگیر مشکلاتی است زیرا یکی از پسرانش جذب ایدئولوژی میشود که او درکش نمیکند. تغییر پسرش توانایی پیر را برای حفظ پیوندشان، در پسزمینه فرانسه پس از مه ۱۹۶۸، به چالش میکشد.
در زمان جنگ و ویرانی، یک هیزمشکن فقیر و همسرش در جنگلی بزرگ زندگی میکنند. روزی، زن نوزاد دختری را پیدا و نجات میدهد، که تغییری غیرقابلبرگشت در زندگی این زوج و کسانی که سر راه این کودک قرار میگیرند، ایجاد میکند.
مستندی درباره زندگی و آثار هایائو میازاکی، انیماتور مشهور ژاپنیِ خالقِ آثاری چون همسایه من توتورو و شهر اشباح، که بر عشق او به انیمیشن و دغدغههایش برای حفظ محیط زیست تمرکز دارد.
فرانسه، سال ۲۰۳۹. یک شب، گروهی از فعالان که توسط دولت تحت تعقیب بودند، بدون هیچ ردی ناپدید میشوند. جولیا بومبارت یکی از آنهاست. وقتی بیدار میشود، خود را در دنیایی کاملاً ناآشنا میبیند: سیاره ب.
افسر پلیسی که در یافتن قاتل دختر جوانی ناکام مانده بود، با وقوع آدمربایی مشابه دیگری درست پیش از بسته شدن پرونده، تحقیقات مجدد در مورد پرونده قبلی را آغاز میکند.
هنری و نورا که سالها رابطهای عاشقانه و همکاری هنری نزدیک داشتهاند، با ورود هنری به دنیای سینما و به خطر افتادن پروژه تئاترشان، دچار اختلاف میشوند و به این سوال میرسند که آیا عشق بدون تملک امکان دارد؟
داستان حول محور هنرپیشهای بدنام به نام لانا کروز میگردد که پس از طرد شدن از سوی هالیوود، به مکزیک بازمیگردد تا در فیلمی به ایفای نقش بپردازد و ثابت کند که همچنان یک ستاره است. اما او برای مواجهه با پالی، بزرگترین طرفدار و در عین حال بدترین کابوس خود، آمادگی ندارد.