اطلاعیه
کاربرای عزیز
مشکل درگاه خرید برطرف شده. لطفا همین الان نسبت به خرید و رزرو شارژ اقدام کنید.
درگاه پایدار نیست و ممکنه مجددا از دور خارج بشه.
به همین منظور کد تخفیف ۲۰ درصدی tabestoon رو برای شما در نظر گرفتیم.
ما تمام تلاشمونو میکنیم که به زودی درگاه به کلی جایگزین شود.
لینک مستقیم به خرید با کد تخفیف
مدیریت نایت مووی
در ماه آوریل سال 1980، شش فرد مسلح وارد سفارت ایران در لندن می شوند و تمامی افراد درون سفارت را گروگان میگیرند. پس از این اتفاق تنش ها بالا میگیرد و سرانجام نیروهای ویژه بریتانیا (اس. آ. اس) تصمیم میگیرند برای نجات گروگان ها وارد عمل شوند...
داستان گروهی از بیستوچندساله که برای یک سفر بینظیر، قایقی را به مقصد فیجی اجاره میکنند، پیش از آنکه با شری روبرو شوند که به هر قیمتی خواهان انتقام است.
بابا نوئل از مادیگرایی کریسمس خسته شده و برای تعطیلات تابستانی به نیوزیلند فرار میکند. دو تا بچهی کیوی هویت او را فاش میکنند و باید راهی پیدا کنند تا قبل از کریسمس او را به قطب شمال برگردانند.
دان، باریستایی که زندگی یکنواختی دارد، با دریافت پیامهای مبهمی به دنیای ناشناختهای کشیده میشود. او با دخالت در زندگی دیگران، نه تنها بر زندگی آنها تأثیر میگذارد، بلکه مسیر زندگی خودش را نیز تغییر میدهد.
هنگامی که طوفان قایق رانی حامل پسری را در جزیره کوچکی در اقیانوس آرام جنوبی می برد، در ابتدا از او به عنوان هدیه ای از آسمان استقبال می شود، حتی تا جایی که رئیس قبیله او را به عنوان جانشین قبول می کند...
یک اردوگاه آموزشی تروریستی در نیوزیلند کشف شد. وقتی با رهبر کاریزماتیک تامه ایتی، متهم به اداره اردوگاه آشنا می شویم، خصومت عمیق بین بخش هایی از مردم مائوری و مقامات نیوزیلند آشکار می شود...
در سال 1989، قایق رز نوئل با چهار خدمه از پیکتون، نیوزیلند به سمت تونگا راهی شد. پس از واژگونی قایق بادبانی توسط یک موج ، آنها 119 روز سرگردان می شوند ...
پسران پنج سال پس از عروسی یکی از آنها، دوباره دور هم جمع می شوند. اما آنها دیگر آن پسران جوان سابق نیستند. آنها پیرتر شده اند و زندگی آنها آنطور که انتظار داشتند پیش نرفته است. بزرگ شدن به نظر می رسد آنها را از هم دور می کند...
در سال 1994، کوهنورد نیوزیلندی، مارک ویتو، به همراه مایک راینبرگر، شریک و دوستش، قله اورست را صعود کرد. با این حال، اواخر روز بود و پس از یک شب یخبندان در قله، وتو با تصمیم وحشتناکی روبرو شد. اینکه راینبرگر را ترک کند یا برای همیشه با او بماند....
آن به عنوان مدیر بازاریابی در یک شرکت تجاری مشغول به کار است.. رئیس او، گری، متوجه می شود که از نظرمالی در وضعیت قرمز قرار دارند و هر چه رشته بافته بود در حال پنبه شدن است. اگر این وضعیت ادامه پیدا کند، همه چیز نابود خواهد شد...