«بول»، سگی معمولی و دوستداشتنی، متوجه میشود که صبح فردا قرار است عقیم شود. او احساس میکند که باید آخرین ماجراجویی زندگیاش را با گروه دوستانش تجربه کند.
"راهزن چراغ قرمز" نام مستعار یک جنایتکار معروف برزیلی است که به خاطر استفاده از چراغ قوه قرمز در حین سرقتهای شبانه خود به این نام شناخته میشود. او که به تنهایی عمل میکرد، سابقه تجاوز به قربانیان زن خود را نیز داشته است...
آنا و دودا زوجی که در آستانه استراحت از ازدواج خود هستند جشن سال نو را در خانه خود برگزار می کنند. مهمانی با انواع و اقسام افراد شلوغ می شود و در حمام بیشتر اتفاقات بین آنها و بسیاری از مهمانان دیگر رخ می دهد...
دیوگو، مردی متأهل، قصد دارد در بیستمین سالگرد دیدار همکلاسیهای دبیرستانش، با عشق قدیمیاش ملاقات کند. او برنامهریزی کرده که بدون اطلاع همسرش به این دیدار برود و پس از ملاقات، به خانه بازگردد. اما برنامهاش با ورود ناگهانی مادر همسرش به هم میریزد.
فابیو (فابیو پورچات) و میا (میا ملو) دو زوج هستند که تازه عروسی گرفته اند که تنها پس از یک ماه آشنایی تصمیم به نامزدی گرفتند. این زوج تصمیم می گیرند ماه عسل خود را در یک سفر دریایی از ریودوژانیرو به اروپا بگذرانند اما ...
جوانان ثروتمند و بیحوصلهای جنبشی به نام "کانسپشنیسم" را با محوریت آزادی ج.ن.س.ی. و مصرف مواد در کنار رد پول و خودبینی به راه میاندازند، اما این جنبش دیری نمیپاید.
زنی که در یک اداره مشغول به کار است، از جایگاهش استفاده میکند تا زوجهای در آستانه طلاق را به آشتی و ادامه زندگی مشترک ترغیب کند. این در حالی است که در آیندهای پر از مهمانیهای رقص، مراسم عیاشی و مسیحیت بنیادگرا، او با تمام وجود در تلاش است تا از همسرش صاحب فرزند شود.
هنگامی که همسرش در یک حادثه به ظاهر تصادفی کشته می شود، هری (تورتورو) که توسط رؤیاهای مرموز تحریک می شود، برای کشف شرایط واقعی قتل او سفری را شروع می کند ...
دختری روستایی برای دنبال کردن رویای خود برای تحصیل مد در پاریس، در طول کارناوال به ریودوژانیرو می رود تا از یک طراح معروف حمایت کند. او در نهایت عشقی پیدا می کند که می تواند آینده اش را تغییر دهد...