کارلینیوس شریک زندگی‌اش را در حال خیانت می‌بیند، سپس با گراسا آشنا می‌شود که به‌عنوان همسر جدید او ظاهر می‌شود تا بتواند در کریسمس با خانواده سنتی‌اش چهره خود را حفظ کند....
امیلیا به خوابگاه خاله اینس خود واقع در مرز آرژانتین و برزیل می رسد و به دنبال برادر گم شده خود می گردد. به نظر می رسد در این جنگل سرسبز، جانوری خطرناک که به شکل حیوانات مختلف در حال پرسه زدن است ، وجود دارد ...
در سال 1997 رونالدو نازاریو 21 ساله بود، بهترین فوتبالیست روی زمین و قرار بود به یک بازیکن بزرگ تمام دوران تبدیل شود. با این حال فقط یک سال بعد همه چیز تاریک شد. ابتدا او را مقصر شکست برزیل در فینال جام جهانی مقابل فرانسه می‌دانستند، سپس دچار مصدومیت‌های پشت سر هم شد که خطر پایان دادن به دوران حرفه‌ای او را در اوج خود تهدید می‌کرد. اما ...
در این فیلم نینا را دنبال می کند، پیانیست با استعدادی که مبتلا به لوپوس است. او یک ارتباط غیرمنتظره و در عین حال قوی با گابریل، یکی از پزشکان تیم که از او مراقبت می کند و به او اعتماد به نفس می دهد تا با یک ارکستر بزرگ در سائوپائولو بازی کند، برقرار می کند...
ناهوئل پسری کنجکاو است که ترس عمیقی از دریا دارد. او یک روز با کتابی مرموز روبرو می شود که به نظر می رسد راه حل مشکل او باشد. چیزی که او نمی داند این است که کتاب واقعاً جادویی است و کالکو، یک جنگجوی جاه طلب به دنبال آن است...
یک مرد مجرد سرسخت بازیگری را استخدام می کند برای اینکه نقش نامزدش را بازی کند تا آخرین آرزوی مادر در حال مرگش را برآورده کند و سعی کند از حذف او از وصیت نامه اش جلوگیری کند...
یک کارآگاه جدید و دست و پا چلفتی توسط یک لابی گر میلیاردر استخدام می شود تا در مورد سرقت یک گاو تحقیق کند. برای کشف این پرونده عجیب، او با دستیار خود، یک روانشناس، یک متصدی مغازه و یک هکر ، تیمی شکست ناپذیر تشکیل می دهد...
ماریا کارولینا تلس، فیلمساز با مرگ پدرش کنار می‌آید، مردی که پشیمان بود هرگز به خط مقدم جنگ جهانی دوم راه پیدا نکرد و نگاه خود را بر زندگی مرد دیگری متمرکز کرد که تجربه منحصر به فرد خود را به عنوان یک غیرنظامی در جنگ جهانی دوم داشت...
پس از اینکه یک ابر صورتی سمی و مرموز به طور ناگهانی در سراسر جهان ظاهر می شود ، مردم مجبور می شوند در محل خود پناه بگیرند. زنی بعد از یک شب اقامت در آپارتمانی با یک غریبه گیر افتاده است و آن دو با هم کنار می آیند...
یک پسر فداکار در حالی که سالن مادرش در آستانه ورشکستگی قرار دارد، آستین‌هایش را برای کمک بالا می‌زند و خود را به عنوان باحال‌ترین آرایشگر در بلوک معرفی می کند ...
