پس از گذشت سالها از ویرانی شهر شزورلک و پیروزی خارهای سرخ، سایه شومی بر جهان گسترده شد. یک نیروی شرور و قدرتمند، آرامآرام در حال شکلگیری بود و تهدیدی جدی برای تمام موجودات زنده به شمار میرفت. اما در این تاریکی مطلق، جرقههای امید نیز دیده میشد. قهرمانان جدیدی از دل این آشوب برمیخاستند تا با این تهدید تازه مقابله کنند و آینده جهان را رقم بزنند.
جوزف که در آرزوی ورود به دنیای سینما است، با قبول کارگردانی یک فیلم، نخستین قدمهای خود را در این عرصه برمیدارد. او با تعهدی که نسبت به کارش دارد، وظایف خود را به طور جدی دنبال میکند و برای انجام هر چه بهتر کار، بر فعالیتهای عوامل فیلم نظارت دقیق دارد.
انیماتوری که با تکنیک استاپ موشن کار میکند، پس از فوت مادرش که زنی سختگیر و سلطهگر بود، در رنج و عذاب است و با مسائل روحی و روانی درونی خود در جدال است...
پس از دریافت دستور جانشینی در عملیات استریکس، لوید تصمیم میگیرد با تهیه غذای مورد علاقه مدیر مدرسه، به آنیا در برنده شدن رقابت آشپزی در آکادمی عدن کمک کند تا از جانشینی خود جلوگیری کند...
داستان در تابستان سال ۱۹۹۱ و در یک منطقه روستایی در غرب ماساچوست رخ میدهد. لاسی، دختربچهای یازده ساله، روزهای خود را در خانه و در دنیای خیال میگذراند. اما با ورود سه مهمان جدید به زندگی آنها، آرامش خانه بر هم میخورد و همه توجهها به سمت مادرش، جانت، جلب میشود.
"EZRA" داستان طنزپردازی به نام "مکس" است که به همراه همسر سابق خود "جنا" از پسر اوتیسمیشان "ازرا" مراقبت میکنند. آنها با چالشهای بزرگی در مورد آینده ازرا روبرو هستند و برای تصمیمگیری درست، سفری جادهای و پرفراز و نشیب را در سراسر کشور آغاز میکنند...
این فیلم به بررسی تأثیر سانسور بر موسیقی و در نتیجه بر فرهنگ، هنر و مخاطبان میپردازد. با بررسی تاریخچه سانسور موسیقی، این فیلم نشان میدهد که چگونه تلاش برای کنترل موسیقی، دیدگاه ما نسبت به هنر و هویت ما را بهعنوان مصرفکننده شکل داده است.
تلاشهای بیهوده یک خانواده بزرگ برای گرفتن یک عکس خانوادگی، زمانی به رویا تبدیل میشود که مادربزرگ ناپدید میشود و یکی از دختران برای یافتن او تلاش بیامیدی میکند.
زنی که به تنهایی از فرزندش نگهداری میکند و شغلی معمولی به عنوان ظرفشور دارد، در عین حال زندگی پنهانی به عنوان کوهنوردی حرفهای و رکوردشکن را تجربه میکند.
"یاق" پس از بازگشت به شهر خود، با چالشی بزرگ روبرو میشود. خواهر کوچکترش به بیماری نادری مبتلا شده که رفتارهای عجیبی را در او به وجود آورده است. "یاق" تمام تلاش خود را میکند تا راهی برای درمان خواهرش پیدا کند و او را از این بیماری نجات دهد.
یک استاد تاریخ نظامی و یک عتیقهفروش برای کشف هویت صاحب اصلی یک لباس نظامی قدیمی از جنگ جهانی دوم و نامههای عاشقانهای که در جیبهای آن پیدا شده است، با هم همکاری میکنند.
کیت، دختربچه ناشنوای ساکن روستایی با کرم شبتابهای فراوان، در دنیای خودش زندگی میکند. خانوادهاش فقیرند و مادرش میخواهد او زبان اشاره یاد بگیرد. روزی کیت با کرم شبتابی آشنا میشود که به نظر میرسد با او ارتباط برقرار میکند و این اتفاق زندگی کیت را تغییر میدهد.
یک بازیگر مشهور پس از لغو سریالش، به یک کلبه کوهستانی میرود و در آنجا با یک عکاس طبیعت آشنا میشود. این دو نفر که در ابتدا با هم اختلاف داشتند، در نهایت عاشق هم میشوند.