لوسی، دستیار شخصی باسابقه و بااستعدادی است که همیشه میتواند به ستارهها کمک کند تا در هر موقعیتی موفق شوند. وقتی شاهزاده روپرت برای برگزاری یک مهمانی رقص نقابدار به نیویورک میرسد، لوسی که وظیفهی کمک به او را بر عهده دارد، کمکم عاشق او میشود.
مردی از آینده، به طور تصادفی به گذشته سفر میکند و در آنجا گیر میافتد. او سعی میکند برای خود زندگی جدیدی بسازد، اما نمیداند که حضورش در گذشته چه عواقبی به دنبال خواهد داشت.
ترور نوح، کمدین و مجری تلویزیونی اهل آفریقای جنوبی، در کتاب جدید خود، سفرهای خندهدار خود را در سراسر جهان روایت میکند. او از سرود ملی کشورهای مختلف گرفته تا هنجارهای فرهنگی متفاوت، تجربیات خود را به اشتراک میگذارد.
سلی رنا در لورنس، ماساچوست، در شرایطی دشوار بزرگ شد. او با استفاده از موسیقی توانست از این شرایط نجات یابد و به یکی از موفقترین خوانندگان راک تبدیل شود.
در سال ۱۹۹۳، گردان نوزدهم پیادهنظام مالایی به عنوان بخشی از نیروهای حافظ صلح سازمان ملل در سومالی مستقر شد. در روز ۳ اکتبر ۱۹۹۳، دو هلیکوپتر بلک هاوک آمریکایی در یک حمله شبهنظامیان سومالیایی سرنگون شدند. گردان نوزدهم پیادهنظام مالایی بلافاصله برای نجات سربازهای آمریکایی وارد عمل شد و توانست حدود ۸۰ سرباز آمریکایی را نجات دهد. این عملیات نجات یکی از موفقیتآمیزترین عملیاتهای نیروهای حافظ صلح سازمان ملل در تاریخ بوده است.
روزی روزگاری، هارو (۲۵ ساله) که در یک کتابفروشی کار میکرد، با تاکاشی (۴۵ ساله) که چند سال قبل او را از خودکشی جلوی قطار نجات داده بود، دوباره ملاقات می کند . تاکاشی به هارو شغلی پیشنهاد می کند . روز دیگری، هارو از دیدن یوکیکو (۴۰ ساله) که روی نیمکتی در مقابل ایستگاه قطار نشسته بود، نگران می شود و با او صحبت می کند. این گفتگو باعث می شود که آنها سفر کوچکی را با هم داشته باشند...
یک کمدین باتجربه که دیگر در اوج نیست، همراه با یک کمدین جوان که استعداد زیادی دارد، به سفری میرود تا شانس آخر خود را برای رسیدن به شهرت امتحان کند. در طول سفر، کمدین جوان گذشتهای غیرمنتظره را فاش میکند که باعث میشود رابطه آنها تغییر کند.
یک بیگانه تغییر شکل دهنده فضایی، در یک شهر کوچک روستایی در آمریکا، هرج و مرج به پا کرد. این بیگانه مغز خوار بود و از سر بریدن و خوردن انسان ها لذت می برد. این بیگانه ها میلیون ها سال است که در میان ما زندگی می کنند.
بتی و مارک، زوجی که با سرطان دست و پنجه نرم میکردند، با تصمیم به خودکشی، سفری نهایی را آغاز کردند. اما در مواجهه با مرگ قریبالوقوع، عشق آنها به یکدیگر کمرنگ شد و آنها را به دشمن یکدیگر تبدیل کرد.
یک دانشجوی دانشگاه آکسفورد در اثر جذابیت و اشرافیت همکلاسی خود، به دنیای او کشیده می شود. این همکلاسی او را برای یک تابستان فراموش نشدنی به املاک وسیع خانواده عجیب و غریب خود دعوت می کند...
درست قبل از کریسمس، مری آن دختری را به فرزندی قبول میکند تا به تنهایی بزرگ کند. او و نوزاد به دلیل هوای بد ، کریسمس را در شهر بتلهم پنسیلوانیا گیر میکنند. تنها گزینه او وقتی مسافرخانه پر است، ماندن نزد جو، برادر صاحب مسافرخانه است...
یک مادر مجرد پس از نجات از حمله، به همراه دخترش به یک خانه هوشمند نقل مکان می کند. اما در آنجا متوجه می شود که کسی دیگر نیز از طریق دوربین های امنیتی خانه، او و دخترش را زیر نظر دارد.
جان و خانوادهاش به امید بازسازی زندگی خود به روستای دوردست جزیرهای نقل مکان می کنند . اما سرنوشت برای آنها برنامههای دیگری دارد و سلسلهای از وقایع هولناک آغاز می شود ...