داستان حول محور یک گروه از افراد میچرخد که هر کدام رازهای پنهانی دارند. آنا و مایک به عنوان یک زوج، همراه با پل و سلینا، درگیر ماجرایی پیچیده میشوند. ورود یک گروه مرموز که از این رازها آگاه است، زندگی آرام آنها را به هم ریخته و آنها را در موقعیتی پر از اضطراب و سوال قرار میدهد.
تینا، یک زن کارآفرین و خلاق، مسئولیت برگزاری جشن کریسمس را بر عهده دارد. اما یک مانع بزرگ بر سر راه او قرار میگیرد: مالک یک ساختمان که جشن قرار است در آنجا برگزار شود، به دلیل طمع و خسیس بودن، تمایلی به همکاری ندارد و برگزاری جشن را به خطر میاندازد.
پدر و مادر دیون به دنبال پیدا کردن دختر گمشده خود، گروهی از کاوشگران را به یک آسایشگاه متروکه میفرستند. اما این گروه از یک راز تاریک و خطرناک بیخبرند که منتظر آنهاست.
اولیویا، طراح داخلی، پس از پیدا کردن نامهای قدیمی از بابانوئل که قول داده بود عشق زندگیاش را پیدا کند، با موقعیتی عاشقانه و پیچیده روبهرو میشود. او که به دنبال یافتن نیک، همانطور که در نامه آمده، است...
سفر تجاری یک میلیاردر به بالی با مشکلات متعددی روبهرو شد. عصبانی کردن محلیها، بیماری عمویش و پیچیدگیهای دیگر، مذاکرات مهم تجاری او را با خطر مواجه کرد.
بک راولینگز، مبارزی است که با پشت سر گذاشتن یک کودکی سخت، به موفقیتهای بزرگی در ورزشهای رزمی دست یافته است. او همزمان با محافظت از فرزندانش، به عنوان یک الگوی شجاع و الهامبخش برای بسیاری شناخته میشود.
مانوئل برای در امان ماندن از بیماریای شبیه هاری که در سراسر جهان شیوع پیدا کرده بود، در پناهگاهی پنهان شده بود. اما سرانجام مجبور میشود از پناهگاه خارج شود و همراهانی غیرمنتظره اما ضروری را در سفرش ملاقات کند.
زندگی اندی گودریچ زمانی که همسرش وارد یک برنامه بازپروری میشود، به هم میریزد و او را با بچههای کوچکشان تنها میگذارد. گودریچ به گریس، دخترش از ازدواج اولش تکیه میکند و در نهایت به پدری تبدیل میشود که او هرگز نداشته است.
با بررسی تکامل گروههای پسرانه از بیتلز تا کیپاپ، به عمق دنیای نمادهای دهههای ۹۰ و ۲۰۰۰ میرویم و بر تاریخ غنی و ماندگار این جریان موسیقایی تأکید میکنیم.
پدری که رابطه خوبی با پسرش ندارد، برای تولد هجدهسالگی او، یک سفر جادهای با ماشین قدیمی پیشنهاد میدهد. پسر همراه با دوستانش سفری ماجراجویانه را آغاز میکند و در طول این سفر، به درک بهتری از خودش و رابطه با پدرش میرسد.
پسرکی از یک روستای دورافتاده در اورال که در خانوادهای پرجمعیت و بدون پدر بزرگ شده بود، نه تنها توانست سختیهای دوران کودکی در جنگ و ویرانیهای پس از جنگ را تحمل کند، بلکه در شکلگیری واحد ضدتروریستی گروه الفا که بعدها به گروه آلفا معروف شد، نقش بسیار مهمی ایفا کرد.