داستان درباره خانوادهای است که سی سال پس از جشنی در سال ۱۹۸۴، در جنگل دور هم جمع میشوند. در این دیدار، آنها با راز ثروت و قدرت خود که ناشی از یک پیمان شیطانی است، روبرو میشوند.
«تیمارستان جنزده هلوایرا» کمدیای به سبک بورلسک است که درباره مجری ترسناکی از جهنم به نام هلوایرا است. او با الهام از «الویرا»، برنامهاش را با همکاری چند هیولا اجرا میکند.
این فیلم، داستانی درباره اوج و فرود گروه موسیقی فنلاندی "دینگو" و رهبر آن، پرتی نیومن است. این اثر با روایتی نوستالژیک، بیننده را به سفری در گذشته میبرد تا سرگذشت این گروه را دنبال کند.
این فیلم داستان یک زوج ماجراجو رو دنبال میکنه که یه خونهی قدیمی و ترسناک رو برای ماجراجویی انتخاب میکنن و در طول ماجراجویی، شاهد اتفاقات عجیبی میشن که باعث دیوانگی یه خانواده میشه.
این یک فیلم ترسناک و اکشن شهری است که به صورت عمیق به دنیای جوامع مخفی و رقابتهای هیجانانگیزشان میپردازد. داستان فیلم در آتلانتا، شهری مدرن و پرجنبوجوش، اتفاق میافتد؛ جایی که قدرتهای باستانی و سازمانهای پنهان برای به دست آوردن کنترل با یکدیگر مبارزه میکنند.
هنگامی که یک ویروس مرموز مردم را به زامبیهای گوشتخوار تبدیل میکند، سواحل غربی آمریکا دچار هرج و مرج میشود. در این میان، دو گروه از بازماندگان باید برای زنده ماندن با هم متحد شوند، در غیر این صورت به سرنوشت «مردگان» دچار خواهند شد.
در سال ۱۹۸۸، چهار دانشجوی جوان به نامهای بیلی، کوئین، کیث و مک، برای انجام یک پروژه تحقیقاتی مدرسهای به ویلایی قدیمی در حومه شهر میروند. آنها از این موضوع بیخبرند که در این عمارت یک متن شیطانی و باستانی پنهان شده است.
پائولو رینالدی، عکاسی بدهکار است که با پیدا کردن یک جزئیات هولناک در عکسی از یک کارخانه متروکه، برای به دست آوردن پول وارد یک دنیای وحشتناک و سورئال میشود.
مردی در حالی که درون یک محفظه فرار گیر افتاده، چشم باز میکند، در حالی که هیچ سرنخی از چگونگی و دلیل حضورش در آنجا ندارد. او باید پیش از اتمام اکسیژن، راهی برای نجات خود پیدا کند.
داستان درباره آنجلو، پسربچه ده سالهای است که آرزو دارد کاشف و جانورشناس شود. وقتی برای دیدن مادربزرگش میرود، والدینش او را در یک استراحتگاه جا میگذارند و او تصمیم میگیرد برای پیدا کردن آنها از میان جنگل عبور کند.
در دنیایی پسا آخرالزمانی که قحطی بیداد میکند، خانوادهای کشاورز و سیاهپوست اهل کانادا، که نسلشان به مهاجران جنگ داخلی آمریکا میرسد، از مزرعه و دارایی خود در برابر آدمخوارانی که قصد تصرف منابعشان را دارند، محافظت میکنند.
کیث که برای بازدید به خانهای در امی تیویل رفته است، ناگهان خود را در بُعدی دیگر از آن خانه گرفتار مییابد، بیآنکه راه خروجی داشته باشد. او هر دری را که باز میکند، دوباره به همان نقطهی شروع بازمیگردد.
فردی برای انتقام از کسانی که در محل کار به او زور گفتهاند، از نیروهای شیطانی استفاده میکند که همین کار باعث باز شدن دروازهای جهنمی و شروع هرج و مرج در جهان میشود.
یک اینفلوئنسر جوان پس از اینکه از حمله یک کوسه مرموز جان سالم به در می برد، به موجودی هولناک تبدیل می شود و در ساحل ونیز کالیفرنیا به شکار انسان ها می پردازد.
در آیندهای که بیماریهای مهلک گسترش یافتهاند، پدری درمانده برای نجات خود و عزیزانش، با یک معضل اخلاقی بزرگ روبهرو میشود. او باید تصمیم بگیرد که آیا از یک فناوری پیشرفتهی ریزتراشه استفاده کند یا نه؛ فناوریای که میتواند سالهای عمرش را افزایش دهد، اما به قیمت جان فرد دیگری.