در یک مدرسه انحصاری پسرانه، یک معلم جدید ورزش به دعوای دو مربی مسنتر کشیده میشود و متوجه میشود که همه چیز در مدرسه آنطور که به نظر میرسد بیتفاوت، آرام و بیضرر نیست...
داستان مردی منضبط و جنسی رانده می شود که خانواده اش را سال ها در خانه اش منزوی نگه می دارد تا از آنها در برابر "طبیعت شیطانی" انسان ها محافظت کند در حالی که (به همراه همسرش) سم موش را اختراع می کند...
باک و واعظ ماموریتی را بر عهده می گیرند تا از منطقه خطرناکی که در کمین قانون شکنان است، گذرگاهی امن برای بردگان آفریقایی-آمریکایی آزاد شده فراهم کنند...
مدیتیشن تحسین شده اریک رومر در مورد وفاداری زناشویی به دنبال فردریک (برنارد ورلی)، یک وکیل موفق پاریسی است که با خوشحالی با هلن (فرانسوا ورلی)، یک معلم مدرسه ازدواج کرده است...
در طول جنگ جهانی دوم، در یک پاسگاه روستایی کوچک، یک گروهبان شوروی مشاهده میکند که گروهش با یک واحد کاملاً زن جایگزین شده است. در حالی که آنها کم کم شروع به درک و قدردانی از یکدیگر میکنند، چتربازان آلمانی در نزدیکی محل دیده میشوند و واقعیتهای جنگ آشکار میشود.
باند خلافکارانی که در یک شهر متروکه پنهان شده بودند، ناگهان خود را درگیر یک درگیری با یک ولگرد مرموز که بومرنگ پرتاب میکرد و یک مرد بیوه شدند که هر دو به این شهر ارواح آمده بودند.
زن بیوه ای که شوهرش را در جنگ از دست داده، به دیدار مادر شوهرش می رود و در یک کولاک برف گیر می افتد. او در این مدت، رازهای پنهان و وحشتناکی را از خانواده شوهرش کشف می کند.
یک گدای پیر از جنگل مخفیانه به چین فو کونگ فو آموزش می دهد، زیرا او نمی تواند کلاس های معمولی را سپری کند و "پدر" او نمی خواهد که او دعوا کند. او بزرگ می شود، به عنوان پیشخدمت کار می کند و در نهایت با مردان سندیکای جنایی شهرش مبارزه می کند...
جورجیا سولووی، ترانهسرای پاپ، مردی است که با وجود موفقیت در کار، در روابط عاطفی ناکام است. او زندگی بیبندوباری دارد و به جای ایجاد ارتباط عمیق با دیگران، ترجیح میدهد به طور سطحی با افراد مختلفی در ارتباط باشد.
داستان فیلم در منطقه زغال سنگ آنتراسیت در شرق پنسیلوانیا می گذرد، این فیلم بر روی زنی بی تفاوت با گزینه های محدود تمرکز دارد که به طور ناخواسته با یک سارق بانک فرار می کند...