اطلاعیه
کاربرای عزیز
مشکل درگاه خرید برطرف شده. لطفا همین الان نسبت به خرید و رزرو شارژ اقدام کنید.
درگاه پایدار نیست و ممکنه مجددا از دور خارج بشه.
به همین منظور کد تخفیف ۲۰ درصدی tabestoon رو برای شما در نظر گرفتیم.
ما تمام تلاشمونو میکنیم که به زودی درگاه به کلی جایگزین شود.
لینک مستقیم به خرید با کد تخفیف
مدیریت نایت مووی
اوزان، عاشق دلشکستهای است که میخواهد با خودکشی قانونی به زندگیاش پایان دهد. اما به دلیل عشق یکطرفه "اکین" که او را نمیشناسد، درخواستش رد میشود. حالا او باید اکین را پیدا کند و کاری کند که او دیگر دوستش نداشته باشد تا بتواند به آرزوی مرگ خود برسد.
چهار زن نیجریهای که همگی بالای سی سال سن دارند، در دنیایی پر از چالشهای عشق، دوستی و فشارهای اجتماعی برای ازدواج، به سر میبرند. آنها در تلاشند تا میان پیشرفت شغلی، رشد فردی و روابطی که پیوسته در حال تحول هستند، تعادل برقرار کنند. این زنان با ایستادگی در برابر هنجارهای جامعهای که اغلب ارزش یک زن را با وضعیت تأهل او میسنجد، این دیدگاهها را به چالش میکشند.
زنی مرموز که به طور مکرر در حیاط جلویی یک خانواده ظاهر میشود، اغلب هشدارهای سرد یا پیامهای آزاردهندهای را میدهد و ساکنان را به پرسش درباره هویت، انگیزهها و خطر احتمالی او وامیدارد.
داستان سه دوست را دنبال میکند که کشف میکنند با عطسهای ساده میتوانند ۲۰ سال به عقب یا جلو در زمان سفر کنند. اما آیندهای که به آن میرسند به خوبی چیزی نیست که انتظار داشتند و مجبور میشوند مسئولیت نجات جهان را بر عهده بگیرند.
در سرزمینی که بیعدالتی در آن ریشه دوانده، جوانی آتشینمزاج در برابر شبکهای نیرومند از فساد قد علم میکند و برای احقاق حقوق مردم عادی به مبارزه با وضع موجود برمیخیزد.
انریک مارکو، یک سندیکالیست اسپانیایی، به دروغ ادعا میکرد که از اردوگاههای کار اجباری نازیها جان سالم به در برده است. او حتی به عنوان رئیس یک گروه از بازماندگان هولوکاست فعالیت میکرد. این فیلم به برملا کردن دروغ او میپردازد.
آلما، زنی تنها در خانهای مجلل، و مینا، مادری مجرد از یک محله کمدرآمد در شهری دیگر، زندگی خود را بر محور ملاقاتهای زندان با همسرانشان چرخاندهاند. آشنایی این دو زن در اتاق انتظار خارج از بخش ملاقات، سرآغاز...
درام موزیکال در مورد زنی که از شوهرش می خواهد به عنوان هدیه تولد به او کمک کند تا معشوق دوران کودکی خود را پیدا کند. با وجود بی میلی، تنها انتخاب شوهرش این است که با او به این سفر برود...
داستان درباره دو دوست دوران کودکی است که به دلیل حادثهای با هم دشمن میشوند. این دشمنی تا بزرگسالی ادامه پیدا میکند، اما با ورودشان به یک دانشکده پزشکی، تصمیم میگیرند آشتی کنند و رابطهشان به تدریج به دوستی عمیقی تبدیل میشود.
بیماران دکتر ناوبرگر به زودی متوجه میشوند که او بدترین روانپزشک دنیاست. اما آشنایی او با گرگ، دانشجوی روانشناسی، به یک سفر خندهدار و پرتحول برای هر دوی آنها منجر میشود.
"بو" که کارش وصول بدهی است، پس از وصول بدهی از دختری زیبا، در نگرش خود به زندگی و کارش تجدید نظر میکند. این اتفاق نقطهعطفی در زندگی اوست که باعث میشود به ماهیت واقعی کارش و تأثیر آن بر دیگران عمیقتر بیندیشد.
«دختر سیاه»، زندانی لال و ناشنوا است. نگهبان زندان، دنگ هونگ، «روباه سفید» (زندانی آشنا به زبان اشاره) را برای کمک به اصلاح او به کار میگیرد. پس از آزادی، «دختر سیاه» و «روباه سفید» با هم پول درآورده و بیرون از زندان با دنگ ملاقات میکنند.
بن مونرو، یک روانشناس اجتماعی آمریکایی، برای بررسی یک فرقه محلی که با یک اتفاق هولناک مرتبط است، به منطقه ای سفر می کند. در همین حال، دخترش با پسری مرموز در آن منطقه آشنا می شود و درگیر ماجراهایی می شود.
خواهر و برادری به نامهای لیزا و دانیل، در حالی که خود را برای شرکت در مسابقه دوچرخهسواری واتِرنروندان آماده میکنند، با چالشهای متعددی دست و پنجه نرم میکنند. این چالشها شامل مسیرهای انحرافی، روابط عاشقانه قدیمی و همچنین مشکلات زناشویی است که اراده و پایداری آنها را به محک میگذارد.
دانشجویی که در یک حلقه زمانی گیر افتاده و مدام دوشنبه اول آوریل را تکرار میکند، سعی دارد با تصحیح اشتباهاتش قلب دختری را به دست آورد، اما در نهایت اوضاع را بدتر میکند.