وقتی پدری مجرد متوجه میشود که دخترش یک تومور مغزی کشنده دارد، او را به یک سفر جادهای میبرد تا مادری را که سالها قبل او را ترک کرده است پیدا کند و ...
یک سال پس از شروع رابطه عاشقانه آنها در شهر ریچیونه، "وینچنزو" و "کامیلا" برای گذراندن تعطیلات در ساحل زیبای آمالفی دوباره گرد هم می آیند و عشق خود را آزمایش می کنند ...
یک گیاهخوار باردار ناگهان هوس گوشت میکند، بنابراین یک قصاب استخدام میکند تا به او یاد دهد چگونه یک گوشتخوار مسئول باشد و در نهایت با جنبه جدیدی از خودش آشنا میشود...
داستان فیلم بر روی خیاط کت و شلواری در کشور انگلستان با نقشآفرینی مارک رایلنس تمرکز دارد که پس از به وقوع پیوستن تراژدی شخصی، او به شهر شیکاگو آمریکا نقلمکان میکند و در آنجا شروع به دوختن کت و شلوارهایی بسیار زیبا برای کسانی که قادر به پرداخت هزینهشان هستند میکند که اکثر آنها گانگسترهای شرور این شهر هستند...
داستان چهار سال از زندگی جولی، زن جوانی که در مسیر آشفته زندگی عاشقانه خود حرکت و برای یافتن مسیر موفقیت شغلی خود تلاش می کند. لذا این امر او را وادار می کند تا نگاهی واقع بینانه به شخصیت واقعی خود داشته باشد...
وقتی لوئیس لین کشته می شود ، یک سوپرمن بدون اینکه کنترلی داشته باشد ، تصمیم می گیرد کنترل زمین را در دست بگیرد. بتمن که مصمم است او را متوقف کند ، تیمی از قهرمانان مبارز آزادی ایجاد می کند. اما وقتی ابرقهرمانان وارد جنگ می شوند ، آیا جهان می تواند زنده بماند؟...
رودریگو و بئاتریز زن و شوهری هستند که پس از گذراندن یک رویداد دردناک، از دوست خود، آنا، درخواست می کنند تا در طول بیماری همهگیر در خانه خود منزوی بماند. همه چیز در چند روز اول به آرامی پیش می رود اما یک روز صبح، رودریگو نام آنا را در لیست مرگ و میر ناشی از کووید-19 می بیند...
جوجو و پائولا از دوران کودکی جدایی ناپذیر بوده اند. هنگامی که جوجو عاشق می شود، پائولا هر کاری می کند تا جوجو را از انجام بزرگترین اشتباه زندگیش یعنی ازدواج باز دارد...
دنی جوانی است که با زندگی خانگی خود دست و پنجه نرم می کند و در انگلستان دهه 1980 با جمعیت اشتباهی درگیر شده و این به تری هریسون، دوست قدیمی خانواده، بستگی دارد که به او کمک کند تا از آن خلاص شود...
هنگامی که یک قهرمان جهان در مسابقات ورزشی توسط دوست دیرینهاش اخراج میشود، باید مهارتهای اساسی بزرگسالی را بیاموزد تا به تنهایی زندگی کند و از خود مراقبت کند...
استفان پس از مرگ همسرش، به همراه دختر 8 ساله اش ویکی که دیگر صحبت نمی کند به کوهستان می رود. یک روز، ویکی در حالی که در جنگل قدم می زند، متوجه توله سگی می شود که تصمیم می گیرد مخفی نگه دارد. نام او را "راز" می گذارد...