اطلاعیه
کاربرای عزیز
مشکل درگاه خرید برطرف شده. لطفا همین الان نسبت به خرید و رزرو شارژ اقدام کنید.
درگاه پایدار نیست و ممکنه مجددا از دور خارج بشه.
به همین منظور کد تخفیف ۲۰ درصدی tabestoon رو برای شما در نظر گرفتیم.
ما تمام تلاشمونو میکنیم که به زودی درگاه به کلی جایگزین شود.
لینک مستقیم به خرید با کد تخفیف
مدیریت نایت مووی
یک دانش آموز خجالتی برای تعطیلات به همراه خانواده و دوستانش راهی سفر میشوند اما در طول راه متوجه میشود که برای رسیدن به خوشبختی بهای سنگینی را باید بپردازد...
یک روزنامه نگار آتئیست (خدا ناباور) پس از متوجه شدن ایمان نو ظهور همسرش نسبت به مسیحیت ، تلاش میکند تا از مهارت های روزنامه نگاری و حقوقی خود بر علیه او استفاده کند...
یک جراح در حین عمل جراحی خود را زخمی کرده و مبتلا به بیماری سیفلیس می شود. زندگی پزشک نابود می شود اما برخلاف بیمارش او زندگی دیگران را با خود نابود نمی کند...
فیلم دو داستان دراماتیک را روایت می کند.در گذشته ای نامشخص،شخصی که پدر خود را به قتل رسانده محکوم می شود توسط موجوداتی وحشی کشته شود.در داستان دوم،"جولین" پسر جوان یک کارخانه دار آلمانی به سمت مزرعه اش می رود تا در کنار خوکهایش بماند چون ارتباط با انسانها را دوست ندارد...
1 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین دریافت 2 جایزه دیگر.
"ادا" ده ساله به همره دوستش "توندا" در روستای کوچکی خارج از پراگ زندگی می کنند. کلاس درس آنخا بسیار شلوغ و بی نظم بوده و "ایگور" خشن جایگزین معلم ساکتشان می شود. او بسیار سختگیر است اما علاقه زیادی به زنان جوان دارد...
پس از اینکه شاعر آینده دار "یوهان ولفگانگ ون گوته" در امتحانات حقوق خود رد می شود، برای اصلاح به منطقه ای دیگر فرستاده می شود. اما او در عوض عاشق "لوته"، زنی که قرار است با مرد دیگری ازدواج کند شده و...
در روسیه قرن شانزدهم که دچار آشوب بسیار است، "ایوان مخوف" معتقد است ماموریت مقدسی به دوش دارد. او که معتقد است می تواند نشانه های الهی را ببیند، پیشبینی رسیدن مجازات بزرگی را می کند و...
یک کهنه سرباز از جنگ کُره به خانه بازگشته و کسب و کار خانوادگی اش را به دست می گیرد. زمانی که یک گنگستر بزرگ سعی میکند کسب و کار آنها را تصاحب کند، او باید به مبارزه اش برود...
"پاکو" و همسرش "رگولا" در اسپانیا زندگی کرده و وضعیت مالی خوبی ندارند.آنها به عنوان کشاورز برای زمینداری ثروتمند کار می کنند.آنها سه فرزند دارند.هیچکس نمی تواند به مدرسه برود چون ارباب به کار آنها نیاز دارد.وقتی برادر "رگولا" پس از 61 سال از کارش اخراج می شود به خانه آنها می آید و...